Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
our
U
متکی یا مربوط بما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
self sustaining
U
متکی به خود متکی به نیروی خود
pending
U
متکی
relier
U
متکی
reposeful
U
متکی
reliant
U
متکی
hanger on
U
متکی بر
anaclitic
U
متکی به
leaned
U
متکی شدن
memory dependent
U
متکی به حافظه
self reliant
U
متکی بنفس
self dependent
U
متکی بخود
rests
U
متکی بودن به
rest
U
متکی بودن به
leans
U
متکی شدن
to throw oneself on
U
متکی شدن بر
substantive
U
متکی بخود
lean
U
متکی شدن
to stand on one's own legs
U
متکی بخود بودن
document
U
متکی به مدرک کردن
documented
U
متکی به مدرک کردن
documenting
U
متکی به مدرک کردن
self supporting country
U
کشور متکی به خود
hang
U
متکی شدن بر طرزاویختن
hangs
U
متکی شدن بر طرزاویختن
interdepend
U
بیکدیگر متکی بودن
interdependent
U
متکی یاموکول بیکدیگر
funicular
U
متکی برکشش طناب یا کابل
funiculars
U
متکی برکشش طناب یا کابل
communization
U
متکی برحقوق مشترک اشتراکی کردن
he had no evidence to go upon
U
مدرکی نداشت که بدان متکی شود
low-tech
U
وابسته به شرکتها و نظام های بازرگانی متکی به کم فنآوری
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
new marxism
U
مکتب اختراعی "ژرژ سورل " که عمدتا" بر تحریک افکارزحمتکشان به انقلاب متکی است
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
redundancy check
U
تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
enclitic
U
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
caprine
U
مربوط به بز
irrelevant
U
نا مربوط
pertinent
U
مربوط
correspondents
U
مربوط به
pertaining
U
مربوط به
as for
U
مربوط به
relevant
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
pertinenet
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
coordinate
U
مربوط
condequent
U
مربوط
related
U
مربوط
coherent
U
مربوط
eight bit system
U
مربوط به یک
lineal
U
مربوط به خط
correspondent
U
مربوط به
apposite
U
مربوط
for
U
مربوط به
curatorial
U
مربوط به
affined
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
germane
U
مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
proper
U
مربوط
communists
U
مربوط به کمونیسم
textual
U
مربوط به متن یا نص
domiciliary
U
مربوط به خانه
operatic
U
مربوط به اپرا
acetarious
U
مربوط به سالاد
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
climatic
U
مربوط به اب وهوا
futuristic
U
مربوط به اینده
vehicular
U
مربوط به خودرو
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
American
U
مربوط بامریکا
expiratory
U
مربوط به زفیر
faunae
U
مربوط به جانوران
affiliates
U
مربوط ساختن
parental
U
مربوط به والدین
municipal
U
مربوط به شهرداری
affiliated
U
مربوط ساختن
affiliate
U
مربوط ساختن
computational
U
مربوط به یک محاسبه
attached
U
مربوط متعلق
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
adulterous
U
مربوط به زنا
military
U
مربوط به نظام
achaian
U
مربوط به اخائیه
commercial
U
مربوط به تجارت
dictoral
U
مربوط به دکتری
achaean
U
مربوط به اخائیه
divisional
U
مربوط به تقسیم
filiate
U
مربوط ساختن
fistulous
U
مربوط به ناسور
goidelic
U
مربوط بسلت
haemic
U
مربوط بخون
concerns
U
مربوط بودن به
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
hawaiian
U
مربوط به هاوایی
personal
U
مربوط به کسی
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
nasal
U
مربوط به بینی
concern
U
مربوط بودن به
verbs
U
مربوط به صدا
verb
U
مربوط به صدا
fractional
U
مربوط به بخشها
fractional
U
مربوط به بخشهایی
occupational
U
مربوط به شغل
coherently
U
بطور مربوط
ovarian
U
مربوط به تخمدان
glyptic
U
مربوط به حکاکی
contiguous
U
مربوط بهم
racing
U
مربوط بمسابقه
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
outbound
U
مربوط به خارج
garlicky
U
مربوط به سیر
genethliac
U
مربوط به طالع
dependent
U
مربوط محتاج
baronial
U
مربوط به بارون
polar
U
مربوط به قطب
glossal
U
مربوط به زبان
Hellenic
U
مربوط به یونان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
mammary
U
مربوط به پستان
mammary
U
مربوط به پستانداران
polar
U
مربوط به قط بها
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
arteriovenous
U
مربوط به رگها
feminine
U
مربوط به جنس زن
bardic
U
مربوط به رامشگری
basal
U
مربوط به ته یابنیان
bear on
U
مربوط بودن
centenarians
U
مربوط به قرن
centenarian
U
مربوط به قرن
anglian
U
مربوط به نژاد
geriatric
U
مربوط به پیری
anent
U
در مشارکت با مربوط به
analitical
U
مربوط به تجزیه
technologically
U
مربوط به فناوری
ameboid
U
مربوط به امیب
ceremonial
U
مربوط به جشن
britannic
U
مربوط به بریتانیا
my
U
مربوط بمن
nuclear
U
مربوط به اتمی
thematic
U
مربوط بموضوع
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
archival
U
مربوط به بایگانی
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
as to
U
عطف به مربوط به
astrological
U
مربوط به نجوم
astro
U
مربوط به نجوم
arbitral
U
مربوط به حکمیت
aesthetic
U
مربوط به علم
aesthetically
U
مربوط به علم
atomistic
U
مربوط به اتم
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
sartorial
U
مربوط به خیاطی
congressional
U
مربوط به کنگره
speculative
U
مربوط به اندیشه
ceremonials
U
مربوط به جشن
brumal
U
مربوط به زمستان
amazonian
U
مربوط به امازونها
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
technological
U
مربوط به فناوری
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
churchly
U
مربوط به کلیسا
aguish
U
مربوط به تب و لرز
existential
U
مربوط به هستی
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
budgetary
U
مربوط به بودجه
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
retired
U
مربوط به بازنشستگی
collegial
U
مربوط به دانشکده
familial
U
مربوط به خانواده
chromic
U
مربوط به کرومیوم
Americans
U
مربوط بامریکا
ameba
U
مربوط به امیب
ameban
U
مربوط به امیب
c
U
مربوط به کامپیوتر
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com