Perdic | متکی برکشش طناب یا کابل | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	funicular U	متکی برکشش طناب یا کابل
	funiculars U	متکی برکشش طناب یا کابل

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	self sustaining U	متکی به خود متکی به نیروی خود
	drop cable U	بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
	times U	آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
	timed U	آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
	time U	آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
	duct U	لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
	TDR U	آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
	ethernet U	شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
	pay out the rope U	طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
	pending U	متکی
	hanger on U	متکی بر
	reposeful U	متکی
	anaclitic U	متکی به
	relier U	متکی
	reliant U	متکی
	rest U	متکی بودن به
	leaned U	متکی شدن
	substantive U	متکی بخود
	lean U	متکی شدن
	rests U	متکی بودن به
	to throw oneself on U	متکی شدن بر
	self dependent U	متکی بخود
	self reliant U	متکی بنفس
	memory dependent U	متکی به حافظه
	leans U	متکی شدن
	lanyard U	طناب کوتاه طناب کمر
	lanyards U	طناب کوتاه طناب کمر
	T connector U	اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
	cargo sling U	طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
	hangs U	متکی شدن بر طرزاویختن
	hang U	متکی شدن بر طرزاویختن
	interdepend U	بیکدیگر متکی بودن
	interdependent U	متکی یاموکول بیکدیگر
	document U	متکی به مدرک کردن
	self supporting country U	کشور متکی به خود
	to stand on one's own legs U	متکی بخود بودن
	documenting U	متکی به مدرک کردن
	documented U	متکی به مدرک کردن
	our U	متکی یا مربوط بما
	BNC connector U	متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
	communization U	متکی برحقوق مشترک اشتراکی کردن
	he had no evidence to go upon U	مدرکی نداشت که بدان متکی شود
	localtalk U	استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
	how long is the rope U	درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
	low-tech U	وابسته به شرکتها و نظام های بازرگانی متکی به کم فنآوری
	bight U	حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
	new marxism U	مکتب اختراعی "ژرژ سورل " که عمدتا" بر تحریک افکارزحمتکشان به انقلاب متکی است
	non rotating wire rope U	طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
	cable assembly U	مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
	redundancy check U	تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
	enclitic U	متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
	own ship's course bus U	کابل او اس سی
	cabling U	کابل
	Kabul U	کابل
	cable clip U	پل کابل
	cabled U	کابل
	cable	کابل
	cable head U	سر کابل
	cable assembly U	کابل
	cable core U	سیم کابل
	cable connector U	دو شاخه کابل
	multi conductor cable U	کابل افشان
	microphone cable U	کابل میکروفن
	measuring cable U	کابل سنجش
	come along clamp U	بست کابل
	cable support U	بست کابل
	long distance cable U	کابل ارتباطی
	clips U	مفصل کابل
	cable cleat U	بست کابل
	clipped U	مفصل کابل
	clip U	مفصل کابل
	telecommunication cable U	کابل ارتباطی
	low capacitance cable U	کابل با فرفیت کم
	low loss cable U	کابل با تلفات کم
	main cable U	کابل اصلی
	mains cable U	کابل شبکه
	outgoing cable U	کابل خروجی
	extensions U	کابل خرطومی
	extension U	کابل خرطومی
	caoxial cable U	کابل کواکسیال
	coaxes U	کابل هم محور
	coaxed U	کابل هم محور
	coax U	کابل هم محور
	power cable U	کابل قدرت
	quadoed cable U	کابل چهارسیمه
	coaxial cable U	کابل هم محور
	coaxing U	کابل هم محور
	cablet U	کابل کوچک
	cable distribution head U	مقسم سر کابل
	multicore cable U	کابل افشان
	cable grip U	چنگال کابل
	cable guard U	نگهدارنده کابل
	cable shield U	لوله کابل
	cable way U	مسیر کابل
	clippings U	مفصل کابل
	cable clamp U	بست کابل
	anti induction cable U	کابل ضد القا
	control cable U	کابل کنترل
	connection cable U	کابل اتصال
	flat cable U	کابل پهن
	flexible cable U	کابل خم پذیر
	four core cable U	کابل چهاررشتهای
	gas cable U	کابل گازی
	gas filled cable U	کابل گاز
	gas impregnated cable U	کابل گازی
	flat cable U	کابل تخت
	binding screw U	کلم کابل
	b.x. conductor U	کابل ب ایکس
	anchor line cable U	کابل لنگر
	dead end eye U	قلاب کابل
	anchor cable U	کابل لنگر
	battery charging cable U	کابل باتری پر کن
	duplex cable U	کابل دو سیمه
	duplex wire U	کابل دو سیمه
	armored cable U	کابل مسلح
	gas impregnated cable U	کابل گازدار
	greenfield conductor U	کابل گرینفیلد
	grid lead U	کابل شبکه
	cable accessory U	قطعات کابل
	cable accessory U	وسایل کابل
	cable block U	مجموعه کابل
	cable block U	قسمت کابل
	ribbon cable U	کابل نواری
	intermediate type submarine cable U	کابل ساحلی
	junction cable U	کابل اتصال
	cable box U	اتاقک کابل
	bunched cable U	کابل چندلایی
	ignition cable U	کابل احتراق
	connecting cable U	کابل رابط
	concentric cable U	کابل هم مرکز
	communication cable U	کابل ارتباطی
	bowden control cable U	کابل کنترل
	coaxial line U	کابل هم محور
	hoisting cable U	کابل بالاکش
	hook cable U	کابل قلاب
	coaxial cable U	کابل هم مرکز
	light weight cable U	کابل سبک
	starter cable U	کابل استارتر
	subscriber's cable U	کابل مشترک
	sheave U	ریل و کابل
	sheating of cable U	پوشش کابل
	sheathed cable U	کابل زرهی
	single core cable U	کابل یک رشتهای
	subscriber's cable U	کابل اتصال
	supply cable U	کابل تغذیه
	trunk cable U	کابل ارتباطی
	suspension cable U	کابل اویزان
	cord U	کابل واکسیل
	welding lead U	کابل جوش
	trunk line cable U	کابل ارتباط
	three core cable U	کابل سه رشتهای
	twin cable U	کابل دو قلویی
	single core cable U	کابل یک سیمه
	single core U	کابل یک رشتهای
	tape cable U	کابل نواری
	underground cable U	کابل زیرزمینی
	stranded conductor U	کابل تک لایی
	single conductor cable U	کابل تک لایی
	telegraph cable buoy U	بویه کابل
	sockets U	کفش کابل
	telephone cable U	کابل تلفن
	stranded wire U	کابل تک لایی
	cords U	کابل واکسیل
	wiring U	کابل کشی
	lead U	کابل هادی
	telegraph cable U	کابل تلگراف
	tag line U	کابل اتصالی
	suspension cable U	کابل معلق
	leads U	کابل هادی
	trunk cable U	کابل ترانک
	high frequency cable U	کابل فرکانس بالا
	power feed cable U	کابل برق رسانی
	high tension cable U	کابل فشار قوی
	power feed cable U	کابل تغذیه برق
	power cable U	کابل جریان قوی
	high voltage cable U	کابل فشار قوی
	power supply cable U	کابل منبع تغذیه
	power supply cable U	کابل منبع قدرت
	oil filled cable U	کابل روغنی الکتریکی
	communication cable U	کابل جریان ضعیف
	sheathed cable U	کابل زره دار
	lighting cable U	کابل نور روشنایی
	socket	[محل اتصال کابل]
	elevator control cable U	کابل برق اسانسور
	lead covered cable U	کابل با غلاف سربی
	quadded cable U	کابل چهار سیمی
	low frequency cable U	کابل فرکانس پایین
	insulated cable U	کابل عایق شده
	cable jointing sleeve U	مفصل انشعاب کابل
	multiple cable U	کابل چند رشتهای
	multiple conductor cable U	کابل چند رشتهای
	phantomed cable U	کابل چهار سیمی
	optical U	استفاده از کابل نوری
	non metallic sheathed cable U	کابل با پوشش غیرفلزی
	cable way U	سیم یا کابل نقاله
	non metallic waterproof wiring U	کابل با پوشش لاستیکی
	cable joint U	مفصل اتصال کابل
	null modem cable U	کابل مودم خنثی
	dial cable U	کابل صفحه مدرج
	multicore cable U	کابل چند رشتهای