English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 154 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
successive U متوالی مسلسل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
running fix U کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
machine guns U به مسلسل بستن مسلسل
machine gun U به مسلسل بستن مسلسل
continuously set vector U عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
consecutive <adj.> U متوالی
successive <adj.> U متوالی
sequential <adj.> U متوالی
hand running U متوالی
uninterrupted U متوالی
series U متوالی
consecutive U متوالی
sequential U متوالی
successive U متوالی
continuous U متوالی
succedaneous U متوالی
sequential U پی در پی متوالی
catenary U مسلسل
catenulate U مسلسل
machine guns U مسلسل
catenation U مسلسل
serial U مسلسل
serials U مسلسل
running hand U خط مسلسل
reeling U مسلسل
reel U مسلسل
reeled U مسلسل
mitrailleuse U مسلسل
machine gunner U مسلسل چی
reels U مسلسل
machine gun U مسلسل
sorites U مسلسل
unceasing U مسلسل
uninterrupted U مسلسل
doubled U دواسترایک متوالی
thud U ضربههای متوالی
doubled up U دواسترایک متوالی
sequence checking U کنترل متوالی
sequence control U کنترل متوالی
thudded U ضربههای متوالی
thudding U ضربههای متوالی
thuds U ضربههای متوالی
succedent U متاخر متوالی
consecutive U پیاپی متوالی
successive intervals U فاصلههای متوالی
successive objective U هدفهای متوالی
continuous error U خطای متوالی
continuous data U دادههای متوالی
double U دواسترایک متوالی
Successive Approximation U تقریب متوالی
reels U متوالی پشت سر هم
reeling U متوالی پشت سر هم
bit stream U بیتهای متوالی
reel U متوالی پشت سر هم
reeled U متوالی پشت سر هم
serialising U مسلسل کردن
serialize U مسلسل کردن
serialized U مسلسل کردن
serialises U مسلسل کردن
serialised U مسلسل کردن
sub-machine gun U مسلسل دستی
lewis gun U یکجور مسلسل
in series U بطور مسلسل
continued propotion U تناسب مسلسل
machine guns U به مسلسل بستن
machine gun U به مسلسل بستن
serializes U مسلسل کردن
serializing U مسلسل کردن
rafale U رگبار مسلسل
seriatim U بطور مسلسل
serially U بطور مسلسل
sub-machine guns U مسلسل دستی
tommy gun U مسلسل دستی
unbroke U مسلسل ناشکسته
cyclic U مسلسل رگبار
unbroken U مسلسل ناشکسته
submachinegun U مسلسل دستی
subalternate U افسر جزء متوالی
method of successive approximations U روش تقریبهای متوالی
successive reproductions method U روش بازسازیهای متوالی
successive approximations method U روش تقریبهای متوالی
pitapat U با ضربههای تند و متوالی
series resonant circuit U مدار رزنانس متوالی
fusillade U شلیک متوالی تیرباران
days on end U چند روز متوالی
garland U نیم پیچهای متوالی
garlands U نیم پیچهای متوالی
continuum U رشته مسلسل تسلسل
pealed U صدای مسلسل غوغا
suites U رشته مسلسل اپارتمان
suite U رشته مسلسل اپارتمان
pealing U صدای مسلسل غوغا
peals U صدای مسلسل غوغا
pom-pom U مسلسل خودکار دورزن
soritical U مبنی برقیام مسلسل
peal U صدای مسلسل غوغا
pom-poms U مسلسل خودکار دورزن
skate mount U رینگ و پایه مسلسل
race ring U رینگ و پایه مسلسل
KO's U با ضربات متوالی از میدان بدرکردن
KO U با ضربات متوالی از میدان بدرکردن
rat a tat tat U ضربات متوالی و تند زدن
state succession U تعویض دولتهابه طور متوالی
rat-a-tat U ضربات متوالی و تند زدن
continous U متصل متوالی بدون وقفه
anaphora U تکرار یک یا چند عبارت متوالی
rat a tat U ضربات متوالی و تند زدن
the difference between the consecutive terms U اختلاف هر دو جمله متوالی [ریاضی]
coherent U مرتب و دارای نظم متوالی
downpours U فرو ریزی بارش متوالی
downpour U فرو ریزی بارش متوالی
pom pom U مسلسل خود کار02 تا 04میلیمتری
In chronological order. U بترتیب تاریخ ( بطور مسلسل )
tract U داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
tracts U داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
pill box U خانه کوچک اشیان مسلسل
sten U مسلسل سبک 9 میلمتری انگلیسی
surface interval U فاصله بین غواصهای متوالی از سطح اب
rat a tat U صدای ناشی ازضربات تند و متوالی
rat-a-tat U صدای ناشی ازضربات تند و متوالی
rat a tat tat U صدای ناشی ازضربات تند و متوالی
pit a pat U با ضربات تند و متوالی درحال ضربان
mid span U مرکزفاصله افقی بین دو پایه متوالی پل
skate mount U پایه دوار مسلسل روی خودرو
chain react U دچار واکنشهای مسلسل وزنجیری شدن
twitters U صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
twittering U صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
twittered U صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
twitter U صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
unilinear U دارای تغییرات مسلسل از اغاز تا پایان
catenate U چون دانههای زنجیر مسلسل کردن
seriate U دارای تسلسل یاشماره ترتیب مسلسل
panoramically U بشکل دورنمای مسلسل بطوروسیع و پیوسته
tamp U بوسیله ضربات متوالی بالا یا پایین راندن
strafing U به مسلسل بستن هدفهای زمینی به وسیله هواپیما
strafe U با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
strafed U با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
nordenfelt U یکجور مسلسل که سوئدی اختراع کرده است
strafes U با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
meiosis U تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
accession number U نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
data logging U ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
pantoscope U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
panoramic camera U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
collator U ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
continuous strip imagery U عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
interlinks U مسلسل کردن بهم جفت کردن
interlinked U مسلسل کردن بهم جفت کردن
interlink U مسلسل کردن بهم جفت کردن
interlinking U مسلسل کردن بهم جفت کردن
concatenate U مسلسل کردن الحاق کردن
submachinegun U مسلسل خودکار یانیمه خودکار
continuous processor U دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com