Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pneumatic drill
مته هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
steadied
U
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadies
U
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadiest
U
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steady
U
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadying
U
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
meteor
U
پدیده هوایی
meteors
U
پدیده هوایی
well
U
در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
wells
U
در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
airy
U
هوایی
seascape
U
منظره هوایی دریا
seascapes
U
منظره هوایی دریا
strike
U
تک هوایی
strikes
U
تک هوایی
loft
U
توپ هوایی زدن
loft
U
ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
lofts
U
توپ هوایی زدن
lofts
U
ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
flight
U
رسد هوایی
sleeve
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeves
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
wing
U
گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
wing
U
گروه هوایی
wing
U
تیپ هوایی جناح
winging
U
گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
winging
U
گروه هوایی
winging
U
تیپ هوایی جناح
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air
U
پاس هوایی
air
U
هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
U
پاس هوایی
aired
U
هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs
U
پاس هوایی
airs
U
هوایی
aspect
U
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
aspects
U
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
aerospace
U
فضای هوایی
aerospace
U
فضای هوایی بالای منطقه عملیات
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
music
U
در رهگیری هوایی به معنی پخش پارازیت دردستگاههای الکترونیکی است
purple
U
در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
aerobic
U
هوایی
aerobics
U
هوایی
howler
U
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
howlers
U
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
image
U
عکس هوایی
images
U
عکس هوایی
sweep
U
تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
lob
U
ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobbed
U
ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobbing
U
ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobs
U
ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
airspeed
U
سرعت سیر هوایی
airspeed
U
سرعت هوایی هواپیما
airspeeds
U
سرعت سیر هوایی
airspeeds
U
سرعت هوایی هواپیما
quail
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
merged
U
باهواپیمای دشمن برخورد کرددر رهگیری هوایی
splashed
U
در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
few
U
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewer
U
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewest
U
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
orbiting
U
در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
duck
U
کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducked
U
کد مخصوص درگیریهای هوایی
duckings
U
کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducks
U
کد مخصوص درگیریهای هوایی
punch
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punched
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punches
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
isobar
U
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobars
U
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
lift
U
حمل و نقل هوایی
lift
U
مقدورات هوایی
lifted
U
حمل و نقل هوایی
lifted
U
مقدورات هوایی
lifting
U
حمل و نقل هوایی
lifting
U
مقدورات هوایی
lifts
U
حمل و نقل هوایی
lifts
U
مقدورات هوایی
linesman
U
سیمکش هوایی
linesmen
U
سیمکش هوایی
kite
U
کایت هوایی
kites
U
کایت هوایی
overpass
U
پل هوایی
overpasses
U
پل هوایی
interpreter
U
مفسر عکس هوایی مفسر
interpreters
U
مفسر عکس هوایی مفسر
all clear
U
سوت رفع خطر هوایی
all clear
U
شیپور رفع خطر هوایی رفع خطر
imagery
U
عکاسی هوایی
tone
U
سایه روشن عکس هوایی
tones
U
سایه روشن عکس هوایی
skies
U
زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن
Other Matches
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airlift capacity
U
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography
U
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk commander
U
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
chalk number
U
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
tactical air control center
U
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air position
U
موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air defense readiness
U
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air distant support
U
پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
air alert warning
U
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
heavy lift
U
حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
pneumatic
U
هوایی
raid
U
تک هوایی
air drawn
U
هوایی
atmospheric
U
هوایی
raiding
U
تک هوایی
raids
U
تک هوایی
skyway
U
پل هوایی
AA
U
ضد هوایی
aery
U
هوایی
overhead
U
هوایی
airborne
U
هوایی
over-pass
U
پل هوایی
air attack
U
تک هوایی
air lane
U
خط هوایی
air strike
U
تک هوایی
air head
U
سر پل هوایی
air built
U
هوایی
stuffiness
U
بد هوایی
raided
U
تک هوایی
aviation medicine
U
طب هوایی
airhead line
U
خط سر پل هوایی
acclimatization
U
هم هوایی
anti aircraft
U
ضد هوایی
air raid
U
تک هوایی
air raids
U
تک هوایی
overhead conductor
U
خط هوایی
overhead roadway
U
پل هوایی
overhead line
U
خط هوایی
aerial line
U
خط هوایی
aerials
U
هوایی
aerial
U
هوایی
flying bridge
U
پل هوایی
linear distance
U
خط هوایی
air strike
U
حمله هوایی
air capacitor
U
خازن هوایی
dollies
U
هدف کش هوایی
air burst
U
ترکش هوایی
air terminal
U
ترمینال هوایی
air terminals
U
ترمینال هوایی
air curtain
U
پوشش هوایی
fly
U
توپ هوایی
air cover
U
پوشش هوایی
air chief marshal
U
سپهبد هوایی
air forces
U
نیروی هوایی
air command
U
یکان هوایی
air cooled transformer
U
مبدل هوایی
air corridor
U
دالان هوایی
air control ship
U
ناوکنترل هوایی
air pocket
U
چاه هوایی
air control
U
کنترل هوایی
air consignment
U
محموله هوایی
air base
U
پایگاه هوایی
air pockets
U
چاه هوایی
air bases
U
پایگاه هوایی
air command
U
فرماندهی هوایی
air attack
U
حمله هوایی
skyrocketed
U
موشک هوایی
skyrockets
U
موشک هوایی
aerial reconnaissance
U
شناسایی هوایی
aerial burst
U
ترکش هوایی
aerial radar
U
رادار هوایی
aerial port
U
باراندازی هوایی
aerial burst
U
انفجار هوایی
aerial port
U
لنگرگاه هوایی
aerial circuit
آنتن هوایی
aerial delivery
U
پرتاب هوایی
aerial pickets
U
گشت هوایی
aerial pickets
U
پیکه هوایی
aerial perspective
U
نمای هوایی
air observation
U
دیدبانی هوایی
aerial observation
U
دیدبانی هوایی
skyrocketing
U
موشک هوایی
aerial supply
آماد هوایی
air attache
U
وابسته هوایی
air ambulance
U
امبولانس هوایی
dolly
U
هدف کش هوایی
tow glider
U
یدک هوایی
lane
U
خط سیر هوایی
lanes
U
خط سیر هوایی
sylphid
U
جن هوایی کوچک
aeronautical mile
U
میل هوایی
sylphlike
U
شبیه جن هوایی
aerogramme
U
نامهء هوایی
aerogram
U
نامهء هوایی
aerily
U
بطور هوایی
tactical air observer
U
دیدبان هوایی
skyrocket
U
موشک هوایی
aerial navigation
U
ناوبری هوایی
air surveillance
U
مراقبت هوایی
all weather
U
همه هوایی
potshot
U
گلوله هوایی
an air raid
U
حمله هوایی
anti aircraft
U
پدافند هوایی
anti aircraft artillery
U
توپخانه ضد هوایی
anti aircraft defense
U
پدافند ضد هوایی
antiaircraft
U
ضد حملات هوایی
antiaircraft
U
اسلحه ضد هوایی
aviation channels
U
کانالهای هوایی
airmobile
U
متحرک هوایی
airial
U
محمول هوایی
air target chart
U
نمودارهدفهای هوایی
air torpedo
U
اژدر هوایی
air vice marshal
U
سرتیپ هوایی
combat air patrol
U
گشتی هوایی
air way
U
مسیر هوایی
air way station
U
خطوط هوایی
aircraft accident
U
سانحه هوایی
airdrop
U
بارریزی هوایی
airfreight
U
باربری هوایی
post strike
U
بعد از تک هوایی
avionics
U
ارتباطات هوایی
exposure station
U
ایستگاه هوایی
fire balloon
U
فانوس هوایی
flush decker
U
پل هوایی یک پارچه
flying cadet
U
دانشجوی هوایی
marshal of the air force
U
ارتشبد هوایی
magnet gap
U
فاصله هوایی
group captain
U
سرهنگ هوایی
hard stand
U
بارانداز هوایی
height hole
U
چاه هوایی
escadrille
U
جوخه هوایی
elevated railroad
U
ترن هوایی
bird's eye
U
منظره هوایی
overhead transmission line
U
خط انتقال هوایی
overhead roadway
U
جاده هوایی
overhead line
U
سیمکشی هوایی
overhead conductor
U
سیم هوایی
open wire line
U
خط سیمی هوایی
open wire
U
سیم هوایی
elevated railroad
U
خط اهن هوایی
immediate mission
U
تک فوری هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com