Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ci devant
U
متعلق بدوره سابق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kame
U
تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
triassic
U
مربوط بدوره تریاسه
to hand down
U
بدوره بعدانتقال دادن
pliocene
U
وابسته بدوره پلیوسن
prebubertal
U
وابسته بدوره قبل از بلوغ
prepuberal
U
وابسته بدوره قبل از بلوغ
Elizabethan
U
مربوط به بدوره ملکه الیزابت
postglacial
U
وابسته بدوره بعد از عصریخ بندان
permian
U
وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
prescientific
U
مربوط بدوره قبل از علوم جدید
Jacobean
U
مربوط بدوره سلطنت جیمزاول و دوم در انگلیس
mesozoic
U
وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
mesolithic
U
وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
antecedent
U
سابق
antecedents
U
سابق
one-time
U
سابق
whilom
U
در سابق
of old
U
سابق
ci devant
U
سابق
quondam
U
سابق
former
U
سابق
aforegoing
U
سابق
predecessors
U
سابق
predecessor
U
سابق
foregoing
U
سابق الذکر
before mentioned
U
سابق الذکر
beforetime
U
سابق بر این
ex-
U
سابق قدیمی
ex
U
سابق قدیمی
olden
U
پیشین سابق
as before
<adv.>
U
مانند سابق
unabated
<adj.>
U
به شدت سابق
of yon
U
مال سابق
by usage
U
یا معمول سابق
given above
U
سابق الذکر
former shampion
U
قهرمان سابق
hitherto
U
سابق بر این
throwback
U
باز گشت به سابق
bastille
U
زندان عمومی سابق در
antecede
U
سابق یا اسبق بودن
lire
U
لیره سابق اتریش
ex prime minister
U
رئیس الوزرای سابق
liras
U
لیره سابق اتریش
lira
U
لیره سابق اتریش
throwbacks
U
باز گشت به سابق
as ... as ever
<adv.>
U
آنطور ... مثل همیشه
[سابق]
above
سابق الذکر مذکور در فوق
thereof
U
متعلق به ان
appurtenant
U
متعلق
anaclitic
U
متعلق به
thereof=of that
U
متعلق به ان
dependent
U
متعلق
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
more frequently than ever
<adv.>
U
نسبت به سابق خیلی بیشتر اوقات
conventual
U
متعلق بخانقاه
hypnic
U
متعلق بخواب
hereof
U
متعلق باین
therof
U
متعلق بان
hempen
U
متعلق به شاهدانه
attached
U
مربوط متعلق
chromic
U
متعلق به کرومیوم
bridal
U
متعلق بعروس
my
U
متعلق بمن
alary
U
متعلق به بال
arcadian
U
متعلق به ارکاد
subscriber's line
U
خط متعلق به مشترک
our
U
متعلق بما
heraldic
U
متعلق به منادی
adamic
U
متعلق به ادم
estonian
U
اهل جمهوری سابق استونی درشمال اروپا
It belongs to him personally.
U
متعلق بشخص اوست
subscriber's loop
U
حلقه متعلق به مشترک
oversea
U
متعلق بماوراء دریاها
government owned industries
U
صنایع متعلق بدولت
then
U
متعلق بان زمان
archiepiscopal
U
متعلق به اسقف بزرگ
waterside
U
متعلق به کناردریا ساحل
acromial
U
متعلق بنوک شانه
eolithic
U
متعلق به اغاز عصرسنگ
backsliding
U
کسی که پس از ترکیکعادت بد به عادت سابق خود باز میگردد
preschool
U
وابسته بدوره پیش کودکستان کودکستان
alar
U
متعلق به پیوندگاه درخت یابرگ
proprietary
U
متعلق به ملاک وابسته به مالک
stablemate
U
اسب مسابقه متعلق به یک گروه
accipitrine
U
متعلق به مرغان شکاری بازمانند
hostile
U
متعلق به دشمن خصومت امیز
non-human
U
غیر متعلق به نژاد انسان
non human
U
غیر متعلق به نژاد انسان
epigraphical
U
سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
epigraphic
U
سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
Serbia
U
کشور سابق صربیا که امروزه جزء جمهوری یوگوسلاوی است
quicquid plantatur solo , solo cedit
U
منضمات و نمائات زمین متعلق به ان است
zoon
U
هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
domain
U
اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
domains
U
اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
this house belong tome
U
این خانه متعلق بمن است
portfolio entry
U
قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
piscary
U
ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
disaffirm
U
دعوی سابق را به صلح ختم کردن نقض احکام صادره از دادگاهها
transmarine
U
واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
libraries
U
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
commoners
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
library
U
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
associated company
U
شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
commonest
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
common
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
extra atmospheric
U
متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
no man's land
U
سرزمین میان دو کشور که متعلق به هیچ یک از ان دو نباشد
privates
U
متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
private
U
متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
preatorian
U
وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
chain store
U
فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain stores
U
فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
encipher
U
تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
postliminum
U
قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
declaratory statute
U
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
neotropical
U
متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
strikes
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strike
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
Medici Mamluk rug
U
قالی مدیسه مملوک
[این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
your
U
مربوط به شما متعلق به شما
pertains
U
مربوط بودن متعلق بودن
pertained
U
مربوط بودن متعلق بودن
appertaining
U
مربوط بودن متعلق بودن
individuals
U
منحصر بفرد متعلق بفرد
appertain
U
مربوط بودن متعلق بودن
appertained
U
مربوط بودن متعلق بودن
individual
U
منحصر بفرد متعلق بفرد
pertain
U
مربوط بودن متعلق بودن
appertains
U
مربوط بودن متعلق بودن
praetorial
U
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com