English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
standardization U متعارف سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
standard condition U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard temperature and pressure U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
normal temperature and pressure U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
stp U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
ntp U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
customary U متعارف
conventional U متعارف
standard U متعارف
standards U متعارف
orthodox U متعارف
reasonable U متعارف
normal price U قیمت متعارف
normal profit U سود متعارف
treaty duty U حق متعارف گمرکی
inductance standard U متعارف اندوکتانس
anomaly U غیر متعارف
fee simple U حق الزحمه متعارف
proper rotation U چرخش متعارف
standard subroutine U زیرروال متعارف
standard form U صورت متعارف
axiom U اصل متعارف
anomalies U غیر متعارف
standard language U زبان متعارف
axioms U اصل متعارف
normal U متعارف بهنجار
standard feature U خصیصه متعارف
contract clause U شرط متعارف در هر قرارداد
normal glow discharge U تخلیه تابناک متعارف
normal rate of return U نرخ بازده متعارف
gallant U متعارف وخوش زبان درپیش زنان
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
standardised U مرسوم کردن متعارف کردن
standardize U مرسوم کردن متعارف کردن
standardises U مرسوم کردن متعارف کردن
standardizing U مرسوم کردن متعارف کردن
standardizes U مرسوم کردن متعارف کردن
standardising U مرسوم کردن متعارف کردن
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
pavements U کف سازی
pavement U کف سازی
individualises U تک سازی
flooring U کف سازی
compaction U تو پر سازی
bridge building U پل سازی
deflexion U خم سازی
bridgework U پل سازی
padding U له سازی
individualizing U تک سازی
individualised U تک سازی
individualising U تک سازی
individualize U تک سازی
retortion U کج سازی
retortion U خم سازی
repk lection U پر سازی
individualizes U تک سازی
flection U خم سازی
stylization U مد سازی
individualized U تک سازی
truncation U بی سر سازی
idolization U بت سازی
individuation U تک سازی
local anasthesia U سر سازی
individualization U تک سازی
vaporization U بخار سازی
infuriation U خشمگین سازی
inspissation U غلیظ سازی
calcination U اهک سازی
invalidation U باطل سازی
dwelling construction U اپارتمان سازی
duplexing U مضاعف سازی
dwelling construction U خانه سازی
milling U ارد سازی
assimilation U همگون سازی
assimilation U درون سازی
intensification U پر قوت سازی
inurement U معتاد سازی
emulation U نمونه سازی
inflexion U خم سازی خمیدگی
inebriation U مست سازی
inculcation U جایگیر سازی
individualization U منفرد سازی
elution U پاکیزه سازی
mutilation U معیوب سازی
arching U طاق سازی
smoothing U صاف سازی
individualization U فرد سازی
separating U جدا سازی
abbreviations U کوته سازی
replacements U جانشین سازی
replacement U جانشین سازی
individuation U جدا سازی
extinction U خاموش سازی
pattern making U نمونه سازی
irksomeness U کسل سازی
denudation U برهنه سازی
denaturation U مصنوعی سازی
lapidation U سنگسار سازی
lapidification U سنگ سازی
latticing U شبکه سازی
levigation U نرم سازی
liquefaction U ابگونه سازی
machicolation U مزغل سازی
defeasance U باطل سازی
deep foundation U پی سازی در عمق
industrialization U صنعتی سازی
nationalization U ملی سازی
decryption U اشکار سازی
humanization U مردمی سازی
deconditioning U ناشرطی سازی
enrichment U غنی سازی
fading U محو سازی
deprival U بی بهره سازی
derichment U رقیق سازی
wearisomeness U کسل سازی
irreticence U فاش سازی
domestication U اهلی سازی
lamponery U هجونامه سازی
divestment U بی بهره سازی
divestiture U برهنه سازی
divestiture U بی بهره سازی
lancination U مجروح سازی
discolourment U بدرنگ سازی
dilution U رقیق سازی
die shop U حدیده سازی
lancination U پاره سازی
die making U حدیده سازی
landscape painting U منظره سازی
detersion U پاک سازی
exclusion U محروم سازی
harmonization U هم اهنگ سازی
forgery U صورت سازی
simulation U شبیه سازی
simulation U فاهر سازی
simulation U همانند سازی
simulations U شبیه سازی
simulations U فاهر سازی
forgery U سند سازی
forgeries U صورت سازی
gelatination U دلمه سازی
gemination U جفت سازی
haematogenesis U خون سازی
reductions U ساده سازی
gunsmithery U تفنگ سازی
grillwork U سبد سازی
grillwork U شبکه سازی
gold beating U زرورق سازی
reduction U ساده سازی
gnomonics U فن شاخص سازی
roofing U سقف سازی
glycogenesis U گلیکوژن سازی
glasswork U شیشه سازی
relocation U جابجا سازی
notification U اگاه سازی
implementation U پیاده سازی
heterodyne reception U زنه سازی
histogenesis U بافت سازی
simulations U همانند سازی
stripping U برهنه سازی
feminization U مونث سازی
evisceration U تهی سازی
image formation U تصویر سازی
eversion U واژگون سازی
immortalization U جاوید سازی
wording U عبارت سازی
equality gate U برابر سازی
impregnation U ابستن سازی
curtailment U کوتاه سازی
packing U فشرده سازی
displacement U جانشین سازی
depletion U تهی سازی
incavation U پوک سازی
rejuvenation U جوان سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com