Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
containing
U
متضمن
embodied
U
متضمن
embodies
U
متضمن
embody
U
متضمن
embodying
U
متضمن
underlying
U
متضمن
informational
U
متضمن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
embody
U
متضمن بودن
embodies
U
متضمن بودن
embodying
U
متضمن بودن
interdictory
U
متضمن نهی
inclusively
U
بطور متضمن
fatidic
U
متضمن پیشگویی
expositorv
U
متضمن تفسیر
exonerative
U
متضمن معافیت
presuppose
U
متضمن بودن
embodied
U
متضمن بودن
presupposing
U
متضمن بودن
torturous
U
متضمن زجروشکنجه
retaliator
U
متضمن تلافی
punitory
U
متضمن مجازات
prophetical
U
متضمن پیشگویی
comprising
U
دربرگیرنده متضمن
declaratory
U
متضمن بیان
pergnant
U
حاصلخیز متضمن
presupposed
U
متضمن بودن
mission type
U
متضمن ماموریت
purposive
U
متضمن مقصود
presupposes
U
متضمن بودن
invitatory
U
متضمن دعوت
tortuose
U
متضمن شبه جرم
theorematic
U
متضمن برهان قضیهای
telic
U
متضمن نتیجه غایی
modificatory
U
متضمن تعدیل یااصلاح
invocatory
U
متضمن دعا استمدادی
proclamatory
U
متضمن اگهی یا اعلام
directives
U
متضمن دستور امریه
directive
U
متضمن دستور امریه
entailing
U
متضمن بودن دربرداشتن
entail
U
متضمن بودن دربرداشتن
entailed
U
متضمن بودن دربرداشتن
good humoured
U
متضمن خوش خلقی
premonitory
U
متضمن اخطار قبلی
good-humoured
U
متضمن خوش خلقی
entails
U
متضمن بودن دربرداشتن
retributive
U
متضمن مکافات جزایی
gestural
U
متضمن حرکات واشارات
refutatory
U
تکذیب کننده متضمن جواب رد
exclamatory
U
شگفت اور متضمن فریاد
refutative
U
تکذیب کننده متضمن جواب رد
it spells ruin to the workmen
U
متضمن خانه خرابی کارگران است
gesticulatory
U
متضمن اشارات وحرکات بادست وسر
sinecure
U
هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
sinecures
U
هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
prognosticative or ticatory
U
خبر دهنده متضمن نشانه برای پیشگویی
escapism
U
هر روش فکری که متضمن عزلت و گوشه گیری و فرار از فعالیتهای اجتماعی باشد
caveatemptor
U
اصطلاحی است که متضمن بیان حق مشتری درامتحان کردن و بررسی مبیع میباشد
injunction
U
دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
injunctions
U
دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
declaratory judgment
U
حکمی است که در ان حقوق عدهای تثبیت واعلام میشود لیکن هیچ دستور اجراییی را که از نظراختتام دعوی موثر در مقام باشد متضمن نیست
report
U
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reported
U
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reports
U
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
writ of error
U
قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
include
U
شامل بودن متضمن بودن
includes
U
شامل بودن متضمن بودن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com