English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
euqal U متساوی یک نواخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
procurement rate U نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
equitable U متساوی
adequate متساوی بودن
coequal U متساوی از هرنظر
form line U خط متساوی البعد
equidistance U متساوی المسافت
equiangular U متساوی الزاویه
equiangular U متساوی الزوایا
isosceles U متساوی الساقین
isoperimetrical U متساوی المحیط
equilateral U متساوی الاضلاع
equilateral figure U شکل متساوی الاضلاع
isochromatioc U متساوی اللون منحنی همرنگ
equilateral triangle U مثلث متساوی الاضلاع [ریاضی]
equilateral U [طاق های متساوی الاضلاع]
equiangular triangle U مثلث متساوی الاضلاع [ریاضی]
isomagnetic U دارای نیروی مغناطیسی متساوی
isometrics U دارای ذرات ریز متساوی
isometric U دارای ذرات ریز متساوی
rhombus U چهار ضلعی متساوی الاضلاع [ریاضی]
equilateral quadrilateral U چهار ضلعی متساوی الاضلاع [ریاضی]
hexagram U شکل مرکب از دو مثلث متساوی الاضلاع
homogonous U دارای پرچم ومادگی متساوی الطول
singsong U یک نواخت
level U یک نواخت
groovy U یک نواخت
levelled U یک نواخت
leveled U یک نواخت
rhythm U نواخت
arrhythmic U بی نواخت
rhythms U نواخت
rates U نواخت
dead alive U یک نواخت
levels U یک نواخت
blew U نواخت
rate U نواخت
monodic U یک نواخت
isosceles triangles U مثلث متساوی الساقین سه گوشه دو پهلو برابر
isosceles triangle U مثلث متساوی الساقین سه گوشه دو پهلو برابر
rate of march U نواخت حرکت
rhythmization U نواخت پردازی
rate of march U نواخت راهپیمایی
rhythmicity U نواخت داری
unit of fire U نواخت تیر
singsong U سرود یک نواخت
slow fire U نواخت کند
sustained rate U نواخت مداوم
rate of fire U نواخت تیر
cruising speed U نواخت حرکت
quick fire U نواخت تند
unit of fire U نواخت اتش
consumption rate U نواخت مصرف
burning rate U نواخت سوزش
isochronize U یک نواخت کردن
incidence rate U نواخت تصادفات
clearance rate U نواخت مین روبی
cyclic rate U نواخت تیر در دقیقه
rapid fire U نواخت اتش تند
required supply rate U نواخت اماد موردنیاز
available supply rate U نواخت اماد موجود
ammunition available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
clearance rate U نواخت جمع کردن مین
required supply rate U نواخت مهمات مورد نیاز
expansion path U مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
stereotyping U یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
stereotypy U یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
stereotypes U یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
stereotype U یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
sing-songs U تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
sing-song U تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
demand frequency U نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
camera cycling rate U نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
attrition rate U میزان کاهش توان رزمی نواخت فرسایش سرعت فرسایش
admision rate U میزان اعزام به بهداری نواخت سالیانه اعزام به بهداری
dose rate U نواخت جذب دارو میزان جذب دارو مقدار اثر دارو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com