Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 236 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
etymologist
U
متخصص علم صرف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
neurologist
U
متخصص اعصاب
chiropodist
U
متخصص درمان وحفافت پاها
chiropodists
U
متخصص درمان وحفافت پاها
landscape architect
U
معمار یا متخصص ساختن منافر طبیعی نما
landscape architects
U
معمار یا متخصص ساختن منافر طبیعی نما
decorator
U
متخصص ارایش داخلی ساختمانها
decorators
U
متخصص ارایش داخلی ساختمانها
major
U
مهاد متخصص شدن
majored
U
مهاد متخصص شدن
majoring
U
مهاد متخصص شدن
proficient
U
حاذق متخصص
electronic
U
شخصی که متخصص کار روی وسایل الکترونیکی است
stylist
U
متخصص مد
stylists
U
متخصص مد
lay
U
: غیر متخصص ناویژه کار
lays
U
: غیر متخصص ناویژه کار
theorist
U
متخصص علوم نظری نگرشگر
theorists
U
متخصص علوم نظری نگرشگر
linguist
U
متخصص زبان شناسی
linguists
U
متخصص زبان شناسی
criminologist
U
متخصص جرم شناسی
theologian
U
متخصص الهیات
theologians
U
متخصص الهیات
educationist
U
متخصص اموزش و پرورش
educationists
U
متخصص اموزش و پرورش
expert
U
متخصص کارشناس
expert
U
متخصص
experts
U
متخصص کارشناس
experts
U
متخصص
competent
U
فنی متخصص کاردان
therapist
U
متخصص درمان شناسی درمان شناس
therapists
U
متخصص درمان شناسی درمان شناس
statistician
U
امارگر متخصص فن احصائیه
statisticians
U
امارگر متخصص فن احصائیه
landscape gardener
U
متخصص تزئین باغ وگلکاری وزیبا سازی منافر
landscape gardeners
U
متخصص تزئین باغ وگلکاری وزیبا سازی منافر
specialist
U
متخصص
specialists
U
متخصص
bureau
U
ادارهای که متخصص در پردازش کلمه است
bureau
U
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
bureaus
U
ادارهای که متخصص در پردازش کلمه است
bureaus
U
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
osteopath
U
متخصص بیماریهای استخوان
osteopaths
U
متخصص بیماریهای استخوان
journeyman
U
کارگر متخصص
journeymen
U
کارگر متخصص
geophysicist
U
متخصص ژئوفیزیک
geophysicists
U
متخصص ژئوفیزیک
specialises
U
ویژه کاری کردن متخصص شدن
specialising
U
ویژه کاری کردن متخصص شدن
specialize
U
ویژه کاری کردن متخصص شدن
specializes
U
ویژه کاری کردن متخصص شدن
specializing
U
ویژه کاری کردن متخصص شدن
radiologist
U
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologists
U
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
stevedore
U
متخصص چیدن بسته ها وصندوقها در کشتی
stevedores
U
متخصص چیدن بسته ها وصندوقها در کشتی
grammarian
U
متخصص دستور زبان
grammarians
U
متخصص دستور زبان
obstetrician
U
متخصص زایمان قابله
obstetrician
U
پزشک متخصص زایمان
obstetricians
U
متخصص زایمان قابله
obstetricians
U
پزشک متخصص زایمان
strategist
U
متخصص فن لشکر کشی وتدابیر جنگی
strategists
U
متخصص فن لشکر کشی وتدابیر جنگی
economist
U
متخصص اقتصاد
economists
U
متخصص اقتصاد
biochemist
U
متخصص شیمی حیاتی والی ویژه گر زیست شیمی
biochemists
U
متخصص شیمی حیاتی والی ویژه گر زیست شیمی
electrician
U
متخصص برق
electricians
U
متخصص برق
tactician
U
با تدبیر متخصص فنون جنگی
tactician
U
متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tacticians
U
با تدبیر متخصص فنون جنگی
tacticians
U
متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
cartographer
U
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers
U
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
actuaries
U
متخصص بیمه
actuary
U
متخصص بیمه
beautician
U
متخصص ارایش وزیبایی
beauticians
U
متخصص ارایش وزیبایی
gynaecologist
U
متخصص امراض زنانه
programmer
U
برنامه نویس متخصص در نوشتن نرم افزار سیستم
programmers
U
برنامه نویس متخصص در نوشتن نرم افزار سیستم
jurist
U
متخصص حقوق خصوصی
jurists
U
متخصص حقوق خصوصی
botanist
U
متخصص گیاه شناسی
botanists
U
متخصص گیاه شناسی
metallurgist
U
متخصص قال کردن فلزات
metallurgist
U
متخصص ذوب اهن
metallurgists
U
متخصص قال کردن فلزات
metallurgists
U
متخصص ذوب اهن
toxicologist
U
متخصص زهرشناسی
sapper
U
سرباز کلنگ دار سرباز حفار یا نقب زن متخصص خرابکاری
sappers
U
سرباز کلنگ دار سرباز حفار یا نقب زن متخصص خرابکاری
technician
U
متخصص فنی
technician
U
متخصص تکنیسین
technician
U
شخص متخصص در امور صفتی
technicians
U
متخصص فنی
technicians
U
متخصص تکنیسین
Other Matches
fireworker
U
متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
he was nothing of an expert
U
هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
rhinologist
U
متخصص
osteopathist
U
متخصص
geriatrician
U
متخصص
geriatrist
U
متخصص
skilled
U
متخصص
au fait
U
متخصص
adhoc
U
متخصص
hygienist
U
متخصص بهداشت
hygeist
U
متخصص بهداشت
hydropathist
U
متخصص اب درمانی
hydrologist
U
متخصص اب شناسی
climatologist
U
متخصص اب وهوا
computer professional
U
متخصص کامپیوتر
media specialist
U
متخصص رسانه ها
cambist
U
متخصص ارز
cost accountant
U
متخصص ارزیابی
ceramist
U
متخصص سفالگری
aurist
U
متخصص گوش
computer specialist
U
متخصص کامپیوتر
financial e.
U
متخصص مالی
financiers
U
متخصص مالی
gas man
U
متخصص گاز
financier
U
متخصص مالی
clinician
U
متخصص بالینی
clinicians
U
متخصص بالینی
artillerist
U
متخصص توپخانه
an expert accountant
U
حسابدار متخصص
algebraist
U
متخصص جبرومقابله
e. advice
U
نظر متخصص
ceramicist
U
متخصص سفالگری
skilled
U
متخصص تخصصی
ophlhalmologist
U
متخصص چشم
theolog
U
متخصص الهیات
anaesthetist
U
متخصص بیهوشی
skilled workers
U
کارگران متخصص
pomologist
U
متخصص میوه
outrebound
U
متخصص ریباند
specialist engineering
U
مهندس متخصص
skilled witness
U
شاهد متخصص
etymologer
U
متخصص علم اشتقاق
gerontologist
U
متخصص امراض پیری
exodontist
U
متخصص دندان کشی
cutman
U
متخصص در جلوگیری ازخونریزی
data entry specialist
U
متخصص داده دهی
diagnostician
U
متخصص تشخیص مرض
cosmetologist
U
متخصص ارایش وزیبایی
dermatologist
U
متخصص امراض پوست
cosmographer
U
متخصص کیهان شناسی
data base specialist
U
متخصص پایگاه داده
horticulturist
U
متخصص عمل باغبانی
notionalist
U
متخصص علوم نظری
scientific manpower
U
نیروی انسانی متخصص
ideologist
U
متخصص علم تصور
internist
U
متخصص داروهای درونی
pyrotechnist
U
متخصص اتش بازی
psychopathist
U
متخصص ناخوشیهای دماغی
metllurgist
U
متخصص ذوب فلزات
political economist
U
متخصص علم ثروت
pisciculturist
U
متخصص ماهی پروری
municipalist
U
متخصص درامور شهرداری
neuropathist
U
متخصص ناخوشیهای عصبانی
histologist
U
متخصص بافت شناسی
herpetologist
U
متخصص خزنده شناسی
hellenist
U
متخصص فرهنگ یونان
pediatrician
U
پزشک متخصص اطفال
gastronomist
U
متخصص غذای لذیذ
unskilled worker
U
کارگر غیر متخصص
tp perfect oneself in an art
U
در فنی متخصص شدن
therapeutist
U
متخصص درمان شناسی
geodesist
U
متخصص علم مساحی
taxonomist
U
متخصص طبقه بندی
syphilologist
U
طبیب متخصص کوفت
gynecologist
U
متخصص بیماریهای زنان
hardware specialist
U
متخصص سخت افزار
otologist
U
متخصص امراض گوش
branch qualified officer
U
افسر متخصص رستهای
acoustician
U
متخصص علم شنوایی
astrophysicist
U
متخصص فیزیک نجومی
anatomist
U
متخصص علم تشریح
phonographer
U
متخصص تندنویسی ازروی صدا
rebounder
U
متخصص در گرفتن توپهای حلقه
mesmerist
U
متخصص علم هیپنوتیزم خواب کن
special pleader
U
متخصص تهیه لوایح دفاعی
telecommunications specialist
U
متخصص ارتباطات راه دور
torpedoman's mate
U
درجه دار متخصص اژدر
telescopist
U
متخصص استعمال دوربینهای نجومی
gynecologist
U
متخصص علم ناخوشیهای زنانه
demographer
U
متخصص امار گیری مردم
an economist of time
U
متخصص در صرفه جویی وقت
americanist
U
متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
airmanship
U
متخصص در خلبانی و هدایت هواپیما
exegetist
U
متخصص تفسیرو شرح متون
hydraulician
U
متخصص علم استفاده از فشاراب
technicians
U
شخص متخصص در امور صفتی
gastroenterologist
U
متخصص بیماریهای معده وروده
image interpreter
U
متخصص خواندن عکس هوایی
apocalyptist
U
متخصص درتفسیر مکاشفات یوحنا
anesthetist
U
پزشک متخصص بیهوشی و بی حسی
anglicist
U
متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
aviation ordnance , man
U
متخصص جنگ افزار هواپیما
bacteriologist
U
متخصص شناسایی انواع باکتریها
juicer
U
متخصص نور در تلویزیون وتاتر
volcanologist
U
متخصص در علم علل طبیعی اتشفشان
harmonist
U
موسیقی دان متخصص تطبیق روایات
unskilled labor
U
نیروی کارغیر ماهر غیر متخصص
cognoscente
U
متخصص در اثار هنری عتیقه شناس
financier
U
کارشناس علم مالیه متخصص مالی
financiers
U
کارشناس علم مالیه متخصص مالی
assyriologist
U
متخصص در زبان و تاریخ وهنر اشور
accoucheur
U
پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
aerodynamicist
U
متخصص در علم حرکت گاز وهوا
anthologist
U
متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
ear, nose and throat specialist
U
متخصص گوش و حلق و بینی
[پزشکی]
systematist
U
متخصص فائده سازی و طبقه بندی
qualified person
U
شخص واجد شرایط کارشناس متخصص
hierologist
U
متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
theologue
U
متخصص الهیات دانشمند علم دین
medievalist
U
متخصص درتاریخ وهنروفرهنگ قرون وسطی
mythologer
U
متخصص علم الاساطیر افسانه شناس
feudist
U
متخصص حقوق وقوانین دوره ملوک الطوایفی
ENT specialist
U
دکتر متخصص گوش و حلق و بینی
[پزشکی]
institute for
U
professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
networking
U
شرکت یا شخصی که در تنظیم و طراحی شبکه متخصص است
wordprocessing
U
شرکت متخصص در پردازش کلمات برای شرکتهای دیگر
he is a proficient that art
U
در ان هنر زبر دست است دران فن متخصص یا ماهراست
phonetist
U
متخصص ترکیب صداها طرفداری املای مطابق صدا
galvanist
U
متخصص تولید نیروی کهربایی با عمل شیمیایی یامعالجه ناخوشی با برق
eliza
U
برنامهای که مباحثه یک بیمار را بایک متخصص بیماریهای دماغی شبیه سازی میکند
phonetician
U
متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
internal telecommunications unions
U
یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
utilities'man
U
متخصص تعمیر دستگاههای حرارتی و برقی تعمیر کارتاسیسات
professional service
U
تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
virologist
U
متخصص ویروس شناس ویژه گرعلم ویروس شناسی ویروس شناس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com