Perdic | متخصص علم استفاده از فشاراب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	hydraulician U	متخصص علم استفاده از فشاراب

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	fireworker U	متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
	tacticians U	متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
	tactician U	متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
	he was nothing of an expert U	هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
	radiologists U	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
	radiologist U	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
	collective goods U	کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
	dead time U	زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
	dead freight U	کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
	vertical U	نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
	free U	آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
	idlest U	که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
	capacities U	استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
	capacity U	استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
	freeing U	آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
	idles U	که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
	idled U	که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
	freed U	آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
	idle U	که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
	frees U	آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
	bitmap U	معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
	fourth generation computers U	فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
	composite demand U	تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
	quad U	چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
	quads U	چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
	bands U	شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
	band U	شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
	ieee U	که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
	shareware U	نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
	joint tenants U	در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
	exerciser U	وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
	duplex U	دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
	duplexes U	دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
	common use U	مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
	wimps U	نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
	PPP U	که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود
	wimp U	نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
	Hamming code U	سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
	defect skipping U	روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
	stylists U	متخصص مد
	stylist U	متخصص مد
	au fait U	متخصص
	adhoc U	متخصص
	skilled U	متخصص
	specialist U	متخصص
	geriatrist U	متخصص
	osteopathist U	متخصص
	experts U	متخصص
	geriatrician U	متخصص
	expert U	متخصص
	rhinologist U	متخصص
	specialists U	متخصص
	solenoid sweep U	پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
	publish U	1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
	published U	1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
	publishes U	1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
	wires U	روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
	wire U	روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
	actuaries U	متخصص بیمه
	actuary U	متخصص بیمه
	artillerist U	متخصص توپخانه
	technicians U	متخصص تکنیسین
	technicians U	متخصص فنی
	technician U	متخصص تکنیسین
	technician U	متخصص فنی
	media specialist U	متخصص رسانه ها
	anaesthetist U	متخصص بیهوشی
	toxicologist U	متخصص زهرشناسی
	hydropathist U	متخصص اب درمانی
	hydrologist U	متخصص اب شناسی
	skilled U	متخصص تخصصی
	financier U	متخصص مالی
	ceramicist U	متخصص سفالگری
	ceramist U	متخصص سفالگری
	climatologist U	متخصص اب وهوا
	specialist engineering U	مهندس متخصص
	hygeist U	متخصص بهداشت
	skilled workers U	کارگران متخصص
	skilled witness U	شاهد متخصص
	outrebound U	متخصص ریباند
	e. advice U	نظر متخصص
	pomologist U	متخصص میوه
	computer professional U	متخصص کامپیوتر
	computer specialist U	متخصص کامپیوتر
	theolog U	متخصص الهیات
	cambist U	متخصص ارز
	aurist U	متخصص گوش
	gas man U	متخصص گاز
	financiers U	متخصص مالی
	clinician U	متخصص بالینی
	clinicians U	متخصص بالینی
	proficient U	حاذق متخصص
	financial e. U	متخصص مالی
	ophlhalmologist U	متخصص چشم
	hygienist U	متخصص بهداشت
	algebraist U	متخصص جبرومقابله
	an expert accountant U	حسابدار متخصص
	cost accountant U	متخصص ارزیابی
	theologians U	متخصص الهیات
	expert U	متخصص کارشناس
	geophysicists U	متخصص ژئوفیزیک
	geophysicist U	متخصص ژئوفیزیک
	theologian U	متخصص الهیات
	journeymen U	کارگر متخصص
	journeyman U	کارگر متخصص
	neurologist U	متخصص اعصاب
	experts U	متخصص کارشناس
	electricians U	متخصص برق
	electrician U	متخصص برق
	economists U	متخصص اقتصاد
	economist U	متخصص اقتصاد
	oases U	یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
	oasis U	یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
	cosmographer U	متخصص کیهان شناسی
	cosmetologist U	متخصص ارایش وزیبایی
	majored U	مهاد متخصص شدن
	grammarian U	متخصص دستور زبان
	pisciculturist U	متخصص ماهی پروری
	political economist U	متخصص علم ثروت
	major U	مهاد متخصص شدن
	scientific manpower U	نیروی انسانی متخصص
	astrophysicist U	متخصص فیزیک نجومی
	data entry specialist U	متخصص داده دهی
	psychopathist U	متخصص ناخوشیهای دماغی
	pyrotechnist U	متخصص اتش بازی
	data base specialist U	متخصص پایگاه داده
	syphilologist U	طبیب متخصص کوفت
	cutman U	متخصص در جلوگیری ازخونریزی
	osteopaths U	متخصص بیماریهای استخوان
	dermatologist U	متخصص امراض پوست
	gerontologist U	متخصص امراض پیری
	gynecologist U	متخصص بیماریهای زنان
	hardware specialist U	متخصص سخت افزار
	educationist U	متخصص اموزش و پرورش
	educationists U	متخصص اموزش و پرورش
	hellenist U	متخصص فرهنگ یونان
	herpetologist U	متخصص خزنده شناسی
	internist U	متخصص داروهای درونی
	histologist U	متخصص بافت شناسی
	horticulturist U	متخصص عمل باغبانی
	statisticians U	امارگر متخصص فن احصائیه
	statistician U	امارگر متخصص فن احصائیه
	competent U	فنی متخصص کاردان
	metllurgist U	متخصص ذوب فلزات
	criminologist U	متخصص جرم شناسی
	linguists U	متخصص زبان شناسی
	pediatrician U	پزشک متخصص اطفال
	diagnostician U	متخصص تشخیص مرض
	osteopath U	متخصص بیماریهای استخوان
	etymologer U	متخصص علم اشتقاق
	municipalist U	متخصص درامور شهرداری
	otologist U	متخصص امراض گوش
	exodontist U	متخصص دندان کشی
	etymologist U	متخصص علم صرف
	notionalist U	متخصص علوم نظری
	neuropathist U	متخصص ناخوشیهای عصبانی
	linguist U	متخصص زبان شناسی
	gastronomist U	متخصص غذای لذیذ
	geodesist U	متخصص علم مساحی
	ideologist U	متخصص علم تصور
	anatomist U	متخصص علم تشریح
	metallurgists U	متخصص ذوب اهن
	majoring U	مهاد متخصص شدن
	acoustician U	متخصص علم شنوایی
	botanists U	متخصص گیاه شناسی
	obstetrician U	پزشک متخصص زایمان
	tp perfect oneself in an art U	در فنی متخصص شدن
	unskilled worker U	کارگر غیر متخصص
	obstetricians U	پزشک متخصص زایمان
	metallurgist U	متخصص ذوب اهن
	obstetrician U	متخصص زایمان قابله
	taxonomist U	متخصص طبقه بندی
	grammarians U	متخصص دستور زبان
	beautician U	متخصص ارایش وزیبایی
	beauticians U	متخصص ارایش وزیبایی
	gynaecologist U	متخصص امراض زنانه
	therapeutist U	متخصص درمان شناسی
	obstetricians U	متخصص زایمان قابله
	jurist U	متخصص حقوق خصوصی
	jurists U	متخصص حقوق خصوصی
	botanist U	متخصص گیاه شناسی
	branch qualified officer U	افسر متخصص رستهای
	gastroenterologist U	متخصص بیماریهای معده وروده
	technicians U	شخص متخصص در امور صفتی
	theorists U	متخصص علوم نظری نگرشگر
	chiropodists U	متخصص درمان وحفافت پاها
	chiropodist U	متخصص درمان وحفافت پاها
	technician U	شخص متخصص در امور صفتی
	image interpreter U	متخصص خواندن عکس هوایی
	gynecologist U	متخصص علم ناخوشیهای زنانه
	metallurgist U	متخصص قال کردن فلزات
	juicer U	متخصص نور در تلویزیون وتاتر
	tacticians U	با تدبیر متخصص فنون جنگی
	mesmerist U	متخصص علم هیپنوتیزم خواب کن
	metallurgists U	متخصص قال کردن فلزات
	tactician U	با تدبیر متخصص فنون جنگی
	theorist U	متخصص علوم نظری نگرشگر
	americanist U	متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
	an economist of time U	متخصص در صرفه جویی وقت
	torpedoman's mate U	درجه دار متخصص اژدر