Perdic | متخصص امراض گوش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	otologist U	متخصص امراض گوش

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	gynaecologist U	متخصص امراض زنانه
	dermatologist U	متخصص امراض پوست
	gerontologist U	متخصص امراض پیری
Other Matches

	geriatrics U	رشتهای از علم طب که درباره امراض دوران پیری و افراد پیر بحث میکند مبحث امراض پیری
	fireworker U	متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
	tactician U	متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
	tacticians U	متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
	he was nothing of an expert U	هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
	radiologists U	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
	radiologist U	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
	dermatosis U	امراض جلدی
	porter U	ناقل امراض
	pulmonary discases U	امراض ریوی
	porters U	ناقل امراض
	occupation disease U	امراض حرفهای
	pediatrics U	امراض کودکان
	nosography U	تعریف امراض
	occupation disease U	امراض ناشی از کار
	geriatrician U	امراض دوران پیریgyrfalcon
	gynecology U	دانش امراض زنانه
	pediatric U	مربوط به امراض کودکان
	chiropody U	فن معالجه ودرمان امراض پا
	histopathology U	مبحث امراض بافتی
	osteopathy U	انواع امراض استخوانی
	gynaecology U	علم امراض زنانه
	epidemiology U	علم امراض مسری
	dermatology U	مبحث امراض پوستی
	internist U	پزشک امراض داخلی
	general practitioner U	طبیب امراض عمومی
	geriatrist U	امراض دوران پیری
	viruses U	عامل نقل وانتقال امراض
	virus U	عامل نقل وانتقال امراض
	pedicures U	معالجه امراض دست وپا
	pedicure U	معالجه امراض دست وپا
	physiatrics U	درمان امراض باوسایل طبیعی
	hydropathy U	معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
	hypnotherapy U	معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
	antiperiodic U	جلوگیری کننده از نوبت و دورهء امراض
	nosology U	مبحث شناسایی و تقسیم بندی امراض
	quarantines U	اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
	quarantine U	اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
	quarantined U	اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
	case fatality rate U	درصدمرگ و میر در اثر امراض یاضایعات دیگر
	quarantining U	اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
	aetiology U	علم تشخیص علل امراض علت شناسی
	periodontics U	مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
	humoralism U	اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
	roentgenology U	شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
	tomography U	فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
	epizootiology U	علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
	epizoology U	علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
	homeopathy U	معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
	epizootology U	علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
	pipped U	انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
	pipping U	انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
	pip U	انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
	epiphytology U	علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
	pips U	انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
	enzootic U	مرض همه گیر دامها امراض فصلی و ناحیهای دامها
	electrotherapy U	معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
	dermatological U	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
	geriatrician U	متخصص
	rhinologist U	متخصص
	geriatrist U	متخصص
	expert U	متخصص
	specialist U	متخصص
	experts U	متخصص
	au fait U	متخصص
	stylists U	متخصص مد
	stylist U	متخصص مد
	adhoc U	متخصص
	skilled U	متخصص
	specialists U	متخصص
	osteopathist U	متخصص
	occupational disease U	امراض شغلی [نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
	climatologist U	متخصص اب وهوا
	clinicians U	متخصص بالینی
	clinician U	متخصص بالینی
	ceramist U	متخصص سفالگری
	financiers U	متخصص مالی
	cost accountant U	متخصص ارزیابی
	computer specialist U	متخصص کامپیوتر
	algebraist U	متخصص جبرومقابله
	an expert accountant U	حسابدار متخصص
	computer professional U	متخصص کامپیوتر
	artillerist U	متخصص توپخانه
	aurist U	متخصص گوش
	cambist U	متخصص ارز
	ceramicist U	متخصص سفالگری
	e. advice U	نظر متخصص
	financial e. U	متخصص مالی
	anaesthetist U	متخصص بیهوشی
	theolog U	متخصص الهیات
	specialist engineering U	مهندس متخصص
	skilled workers U	کارگران متخصص
	gas man U	متخصص گاز
	hydrologist U	متخصص اب شناسی
	hydropathist U	متخصص اب درمانی
	hygeist U	متخصص بهداشت
	hygienist U	متخصص بهداشت
	media specialist U	متخصص رسانه ها
	ophlhalmologist U	متخصص چشم
	outrebound U	متخصص ریباند
	pomologist U	متخصص میوه
	skilled witness U	شاهد متخصص
	technician U	متخصص فنی
	journeyman U	کارگر متخصص
	actuaries U	متخصص بیمه
	economists U	متخصص اقتصاد
	geophysicist U	متخصص ژئوفیزیک
	actuary U	متخصص بیمه
	toxicologist U	متخصص زهرشناسی
	proficient U	حاذق متخصص
	journeymen U	کارگر متخصص
	theologians U	متخصص الهیات
	economist U	متخصص اقتصاد
	experts U	متخصص کارشناس
	theologian U	متخصص الهیات
	financier U	متخصص مالی
	technicians U	متخصص تکنیسین
	technicians U	متخصص فنی
	electrician U	متخصص برق
	electricians U	متخصص برق
	expert U	متخصص کارشناس
	neurologist U	متخصص اعصاب
	technician U	متخصص تکنیسین
	geophysicists U	متخصص ژئوفیزیک
	skilled U	متخصص تخصصی
	osteopaths U	متخصص بیماریهای استخوان
	osteopath U	متخصص بیماریهای استخوان
	obstetricians U	پزشک متخصص زایمان
	obstetricians U	متخصص زایمان قابله
	pediatrician U	پزشک متخصص اطفال
	exodontist U	متخصص دندان کشی
	gastronomist U	متخصص غذای لذیذ
	unskilled worker U	کارگر غیر متخصص
	geodesist U	متخصص علم مساحی
	tp perfect oneself in an art U	در فنی متخصص شدن
	gynecologist U	متخصص بیماریهای زنان
	neuropathist U	متخصص ناخوشیهای عصبانی
	syphilologist U	طبیب متخصص کوفت
	criminologist U	متخصص جرم شناسی
	municipalist U	متخصص درامور شهرداری
	metllurgist U	متخصص ذوب فلزات
	grammarian U	متخصص دستور زبان
	ideologist U	متخصص علم تصور
	linguist U	متخصص زبان شناسی
	linguists U	متخصص زبان شناسی
	scientific manpower U	نیروی انسانی متخصص
	horticulturist U	متخصص عمل باغبانی
	obstetrician U	پزشک متخصص زایمان
	hardware specialist U	متخصص سخت افزار
	notionalist U	متخصص علوم نظری
	obstetrician U	متخصص زایمان قابله
	hellenist U	متخصص فرهنگ یونان
	herpetologist U	متخصص خزنده شناسی
	histologist U	متخصص بافت شناسی
	grammarians U	متخصص دستور زبان
	internist U	متخصص داروهای درونی
	etymologist U	متخصص علم صرف
	diagnostician U	متخصص تشخیص مرض
	botanists U	متخصص گیاه شناسی
	statistician U	امارگر متخصص فن احصائیه
	metallurgist U	متخصص ذوب اهن
	pisciculturist U	متخصص ماهی پروری
	branch qualified officer U	افسر متخصص رستهای
	political economist U	متخصص علم ثروت
	metallurgists U	متخصص ذوب اهن
	astrophysicist U	متخصص فیزیک نجومی
	statisticians U	امارگر متخصص فن احصائیه
	psychopathist U	متخصص ناخوشیهای دماغی
	pyrotechnist U	متخصص اتش بازی
	taxonomist U	متخصص طبقه بندی
	anatomist U	متخصص علم تشریح
	competent U	فنی متخصص کاردان
	acoustician U	متخصص علم شنوایی
	educationists U	متخصص اموزش و پرورش
	educationist U	متخصص اموزش و پرورش
	botanist U	متخصص گیاه شناسی
	etymologer U	متخصص علم اشتقاق
	therapeutist U	متخصص درمان شناسی
	majoring U	مهاد متخصص شدن
	majored U	مهاد متخصص شدن
	beautician U	متخصص ارایش وزیبایی
	beauticians U	متخصص ارایش وزیبایی
	major U	مهاد متخصص شدن
	data entry specialist U	متخصص داده دهی
	jurists U	متخصص حقوق خصوصی
	jurist U	متخصص حقوق خصوصی
	cosmetologist U	متخصص ارایش وزیبایی
	cosmographer U	متخصص کیهان شناسی
	cutman U	متخصص در جلوگیری ازخونریزی
	data base specialist U	متخصص پایگاه داده
	special pleader U	متخصص تهیه لوایح دفاعی
	mesmerist U	متخصص علم هیپنوتیزم خواب کن
	torpedoman's mate U	درجه دار متخصص اژدر
	rebounder U	متخصص در گرفتن توپهای حلقه
	telecommunications specialist U	متخصص ارتباطات راه دور
	telescopist U	متخصص استعمال دوربینهای نجومی
	phonographer U	متخصص تندنویسی ازروی صدا
	juicer U	متخصص نور در تلویزیون وتاتر
	technicians U	شخص متخصص در امور صفتی
	tacticians U	با تدبیر متخصص فنون جنگی