Perdic | متخصص امراض پیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (7 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	gerontologist U	متخصص امراض پیری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	geriatrics U	رشتهای از علم طب که درباره امراض دوران پیری و افراد پیر بحث میکند مبحث امراض پیری
	geriatrist U	امراض دوران پیری
	gynaecologist U	متخصص امراض زنانه
	otologist U	متخصص امراض گوش
	dermatologist U	متخصص امراض پوست
	fireworker U	متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
	tactician U	متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
	tacticians U	متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
	he was nothing of an expert U	هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
	radiologist U	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
	radiologists U	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
	ageing U	پیری
	senility U	پیری
	eld U	پیری
	second childhood U	پیری
	ages U	پیری
	age U	پیری
	consenescence U	پیری
	agedness U	پیری
	old age U	پیری
	senile weakness U	پیری
	senescence U	پیری
	dotage U	ضعف پیری
	aftertime U	دوران پیری
	oldness U	قدمت پیری
	get on in years <idiom> U	به سن پیری رسیدن
	the staff of old age U	عصای پیری
	geriatric U	مربوط به پیری
	caducity U	ضعف پیری
	gerontology U	پیری شناسی
	geriatrics U	پیری پزشکی
	senility U	اختلالهای پیری
	gerontic U	وابسته به پیری
	senile U	مربوط به پیری
	senile U	وابسته به پیری
	There is no fool like an old fool . U	سر پیری ومعرکه گیری
	senile psychosis U	روان پریشی پیری
	gerontology U	علم پیری شناسی
	senile dementia U	زوال عقل پیری
	gerontological U	وابسته بامراض پیری
	nosography U	تعریف امراض
	dermatosis U	امراض جلدی
	occupation disease U	امراض حرفهای
	pediatrics U	امراض کودکان
	porters U	ناقل امراض
	porter U	ناقل امراض
	pulmonary discases U	امراض ریوی
	green old age U	پیری باتندرستی وزنده دلی
	he is well preserved U	کمتر نشان پیری در او پیداست
	presenile psychosis U	روان پریشی پیش پیری
	presenile dementia U	زوال عقل پیش پیری
	gerontic U	پیرانه دارای ضعف پیری
	to d. in one's bed U	دراثر پیری یا بیماری مردن
	to provide for old age U	برای پیری تهیه کردن
	pediatric U	مربوط به امراض کودکان
	gynaecology U	علم امراض زنانه
	gynecology U	دانش امراض زنانه
	dermatology U	مبحث امراض پوستی
	osteopathy U	انواع امراض استخوانی
	internist U	پزشک امراض داخلی
	geriatrician U	امراض دوران پیریgyrfalcon
	chiropody U	فن معالجه ودرمان امراض پا
	histopathology U	مبحث امراض بافتی
	epidemiology U	علم امراض مسری
	general practitioner U	طبیب امراض عمومی
	occupation disease U	امراض ناشی از کار
	senile keratosis U	کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
	to verge toward old age U	پابسن گذاشتن به پیری نزدیک شدن
	pedicures U	معالجه امراض دست وپا
	hydropathy U	معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
	physiatrics U	درمان امراض باوسایل طبیعی
	virus U	عامل نقل وانتقال امراض
	pedicure U	معالجه امراض دست وپا
	viruses U	عامل نقل وانتقال امراض
	hypnotherapy U	معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
	nosology U	مبحث شناسایی و تقسیم بندی امراض
	antiperiodic U	جلوگیری کننده از نوبت و دورهء امراض
	mark of mouth U	نشان پیری در اسب که ازگودی دندانش پیدا است
	dug out U	نظامی پیری که هنگام جنگ به خدمت فراخوانده شود
	aetiology U	علم تشخیص علل امراض علت شناسی
	quarantined U	اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
	quarantines U	اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
	quarantining U	اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
	case fatality rate U	درصدمرگ و میر در اثر امراض یاضایعات دیگر
	quarantine U	اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
	periodontics U	مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
	humoralism U	اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
	gerontology U	رشتهای ازعلوم که درباره پیری و مسایل مربوط به سالخوردگان بحث میکند
	roentgenology U	شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
	tomography U	فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
	epizoology U	علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
	epizootiology U	علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
	homeopathy U	معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
	epizootology U	علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
	pipped U	انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
	pips U	انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
	pipping U	انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
	epiphytology U	علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
	pip U	انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
	enzootic U	مرض همه گیر دامها امراض فصلی و ناحیهای دامها
	electrotherapy U	معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
	dermatological U	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
	skilled U	متخصص
	rhinologist U	متخصص
	osteopathist U	متخصص
	adhoc U	متخصص
	expert U	متخصص
	specialists U	متخصص
	specialist U	متخصص
	experts U	متخصص
	geriatrist U	متخصص
	au fait U	متخصص
	geriatrician U	متخصص
	stylists U	متخصص مد
	stylist U	متخصص مد
	occupational disease U	امراض شغلی [نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
	computer professional U	متخصص کامپیوتر
	financial e. U	متخصص مالی
	climatologist U	متخصص اب وهوا
	ophlhalmologist U	متخصص چشم
	ceramist U	متخصص سفالگری
	ceramicist U	متخصص سفالگری
	hygienist U	متخصص بهداشت
	computer specialist U	متخصص کامپیوتر
	cost accountant U	متخصص ارزیابی
	algebraist U	متخصص جبرومقابله
	aurist U	متخصص گوش
	artillerist U	متخصص توپخانه
	hydropathist U	متخصص اب درمانی
	media specialist U	متخصص رسانه ها
	gas man U	متخصص گاز
	e. advice U	نظر متخصص
	hygeist U	متخصص بهداشت
	cambist U	متخصص ارز
	hydrologist U	متخصص اب شناسی
	an expert accountant U	حسابدار متخصص
	neurologist U	متخصص اعصاب
	anaesthetist U	متخصص بیهوشی
	journeyman U	کارگر متخصص
	journeymen U	کارگر متخصص
	geophysicist U	متخصص ژئوفیزیک
	geophysicists U	متخصص ژئوفیزیک
	theolog U	متخصص الهیات
	specialist engineering U	مهندس متخصص
	skilled workers U	کارگران متخصص
	economist U	متخصص اقتصاد
	experts U	متخصص کارشناس
	expert U	متخصص کارشناس
	proficient U	حاذق متخصص
	theologian U	متخصص الهیات
	theologians U	متخصص الهیات
	economists U	متخصص اقتصاد
	clinicians U	متخصص بالینی
	toxicologist U	متخصص زهرشناسی
	technician U	متخصص فنی
	technician U	متخصص تکنیسین
	technicians U	متخصص فنی
	technicians U	متخصص تکنیسین
	skilled U	متخصص تخصصی
	outrebound U	متخصص ریباند
	financiers U	متخصص مالی
	clinician U	متخصص بالینی
	pomologist U	متخصص میوه
	skilled witness U	شاهد متخصص
	electrician U	متخصص برق
	electricians U	متخصص برق
	actuary U	متخصص بیمه
	actuaries U	متخصص بیمه
	financier U	متخصص مالی
	psychopathist U	متخصص ناخوشیهای دماغی
	taxonomist U	متخصص طبقه بندی
	pediatrician U	پزشک متخصص اطفال
	syphilologist U	طبیب متخصص کوفت
	histologist U	متخصص بافت شناسی
	scientific manpower U	نیروی انسانی متخصص
	ideologist U	متخصص علم تصور
	internist U	متخصص داروهای درونی
	hellenist U	متخصص فرهنگ یونان
	therapeutist U	متخصص درمان شناسی
	neuropathist U	متخصص ناخوشیهای عصبانی
	metllurgist U	متخصص ذوب فلزات
	pyrotechnist U	متخصص اتش بازی
	municipalist U	متخصص درامور شهرداری
	statistician U	امارگر متخصص فن احصائیه
	political economist U	متخصص علم ثروت
	pisciculturist U	متخصص ماهی پروری
	unskilled worker U	کارگر غیر متخصص
	tp perfect oneself in an art U	در فنی متخصص شدن
	horticulturist U	متخصص عمل باغبانی
	notionalist U	متخصص علوم نظری
	herpetologist U	متخصص خزنده شناسی
	gynecologist U	متخصص بیماریهای زنان
	botanist U	متخصص گیاه شناسی
	grammarians U	متخصص دستور زبان
	grammarian U	متخصص دستور زبان
	anatomist U	متخصص علم تشریح
	osteopaths U	متخصص بیماریهای استخوان
	osteopath U	متخصص بیماریهای استخوان
	astrophysicist U	متخصص فیزیک نجومی
	statisticians U	امارگر متخصص فن احصائیه