English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
euphuistic U مبنی برتصنع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
based U مبنی
bassedon or basedupon U مبنی بر
based on U مبنی بر
reposing upon U مبنی بر
nonary U مبنی بر عد د نه
denoting U مبنی بر
expressive of U مبنی بر
ill advised U مبنی بر بی اطلاعی
polytheeistic U مبنی بر شرک
octonal U مبنی برهشت
octonary U مبنی برهشت
prophetic U مبنی بر پیشگویی
abstentious U مبنی برپرهیزکاری
licentious U مبنی بر هرزگی
paraphrastic U مبنی برتفسیر
ill-advised U مبنی بر بی اطلاعی
castigatory U مبنی برتنبیه
monometallic U مبنی بر یک فلز
impostrous U مبنی بر شیادی
equivocatory U مبنی برایهام
empiric U مبنی بر تجربه
inversive U مبنی بر قلب
dualistic U مبنی برخداشناس
deprecative U مبنی بربیمیلی
irreverential U مبنی بر بی حرمتی
matricidal U مبنی بر مادرکشی
mediatorial U مبنی بر میانجیگری
condolatory U مبنی برهمدردی
misogynic U مبنی بربیزاری از زن
geomantic U مبنی بر رمل
polytheistic U مبنی بر شرک
egotistic U مبنی بر خودپسندی
sophistic U مبنی بر مغالطه
selectively U مبنی بر انتخاب
selective U مبنی بر انتخاب
fratricidal U مبنی بربرادرکشی
suppositional U مبنی بر فرض
theorematic U مبنی بر قاعده
heretical U مبنی برفساد
to the effect that U مبنی براینکه
usurious U مبنی بررباخواری
investigative U مبنی بر رسیدگی
revocatory U مبنی بر فسخ
visitorial U مبنی بر سرکشی
purposive U مبنی برمنظور
causal U مبنی بر سبب
observational U مبنی بر مشاهده
illusional U مبنی باشتباه بینائی
irrepentant U مبنی بر عدم پشیمانی
soritical U مبنی برقیام مسلسل
in perspective U مبنی براصول منافرومرایا
precrastinative U مبنی بر مسامحه یا تعلل
skepsisŠskepticŠetc U فلسفه مبنی برتردید
scepsis U فلسفه مبنی برتردید
polygamic U مبنی بر تعدد ازواج
phonologic U مبنی بر صدا شناسی
procrastinatory U مبنی برمسامحه یاتعلل
rationalistic U مبنی براصالت عقل
papistic U مبنی برپاپ پرستی
rationalistic U مبنی براستدلال عقلی
orthoepic U مبنی بر درست خوانی
resumptive U مبنی برادامه یاتجدید
retrocessive U مبنی برواگذاری ثانوی
oblatory U مبنی بر نذر یا هدیه
a posteriori U مبنی بر تجربه و مشاهده
well intentioned U مبنی بر نیت خوب
rose coloured U مبنی برخوش بینی
royalistic U مبنی برسلطنت خواهی
negotiatory U مبنی بر معامله یا گفتگو
negatory U مبنی بر نفی یا انکار
insinuative U مبنی بر خود شیرینی
historic U معروف مبنی بر تاریخ
acclamatory U مبنی برهلهله و تحسین
deliberative U مبنی بر تامل و مشاوره
naturalistic U مبنی بر طبیعت بازی
sensuously U مبنی بر لذات جسمانی
sensuous U مبنی بر لذات جسمانی
investigatory U تحقیقی مبنی بر رسیدگی
individualistic U مبنی بر استقلال تکی
sentimental U مبنی بر احساسات یا عقیده
egoistic U مبنی بر اثصول خودپرستی
appreciatively U مبنی بر قدردانی قدرشناس
appreciative U مبنی بر قدردانی قدرشناس
cavilling U مبنی برخرده گیری
documentary U مبنی بر مدرک یا سند
documentaries U مبنی بر مدرک یا سند
inquisitorial U مبنی بربازجویی زیاد
pantheistic U مبنی بر وحدت وجود
censorial U مبنی بر بازرسی مطبوعات و
commutative U مبنی بر تبدیل یامبادله
compatriotic U مبنی برهم میهنی
documental U مبنی برمدرک یاسند
elenctic U مبنی برتکذیب منطقی
slaughterous U مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
doctrinal U عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
pluviometric U مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
evidentiary U مبنی برمدرک مدرک دار
consensual U مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
pre-emptive U عمل مبنی بر اخذ شفعه
traditional U مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
intuitive U مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
imperialistic U مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
petitory U مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
federative U مبنی بر سازمان کشورهای متحد
atheistical U مبنی برانکار هستی خدا
associational U مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
euphonical U مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
renunciatory U مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
humoristic U مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
renunciative U مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
iconoclastic U مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
ritualistic U مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
abjuratory U پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
revisional U مبنی برتجدید نظر یا تجدید چاپ تازه
traditinal U مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
deistical U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
empircism U روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد
prefectorial U مبنی براموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یا مبصران
plebiscitary U وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
deistic U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
communalistic U مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
augural U تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
catechetical U مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
radicalism U روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
prefectoral U مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
autonomy U خودمختاری حاکمیت ملی مبنی براستقلال اقتصادی و سیاسی خودگردانی
plene administrative preter U دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
monroe doctrine U سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
machiavelian U مبنی براین عقیده سیاسی که برای برپاکردن یک حکومت نیرومند تقلب را نباید
internationalism U روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petrographic U وابسته به شرح سنگ ها مبنی بر شرح احجاز
presentment U اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
mercantilism U روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
many sided U مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
many-sided U مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
laryngological U وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
retour sans protet U اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com