Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
humoristic
U
مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
magniloquence
U
قلمبه نویسی گزاف گویی
chiromancy
U
پیش گویی وغیب گویی با دیدن خطوط کف دست
jocular
U
فکاهی
humorous
U
فکاهی
facete
U
شوخ فکاهی
jocosely
U
شوخی امیز فکاهی
jocose
U
شوخی امیز فکاهی
humorists
U
ادم شوخ فکاهی نویس
humorist
U
ادم شوخ فکاهی نویس
buffo
U
خواننده مرد در رلهای فکاهی اپرا
telnet
U
پروتکل TCP/ IP که به کاربر امکان اتصال و کنترل از طریق اینترنت به کامپیوترهای راه دور میدهد به طوری ککه گویی همان جا هستند و دستورات را تایپ میکند به طوری که گویی در مقابل کامپیوترهستند
pascal
U
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography
U
مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula
U
زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming
U
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
forth
U
نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
c
U
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
modular programming
U
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
based on
U
مبنی بر
nonary
U
مبنی بر عد د نه
bassedon or basedupon
U
مبنی بر
reposing upon
U
مبنی بر
based
U
مبنی
denoting
U
مبنی بر
expressive of
U
مبنی بر
irreverential
U
مبنی بر بی حرمتی
deprecative
U
مبنی بربیمیلی
mediatorial
U
مبنی بر میانجیگری
revocatory
U
مبنی بر فسخ
sophistic
U
مبنی بر مغالطه
investigative
U
مبنی بر رسیدگی
paraphrastic
U
مبنی برتفسیر
licentious
U
مبنی بر هرزگی
ill-advised
U
مبنی بر بی اطلاعی
ill advised
U
مبنی بر بی اطلاعی
impostrous
U
مبنی بر شیادی
theorematic
U
مبنی بر قاعده
suppositional
U
مبنی بر فرض
condolatory
U
مبنی برهمدردی
heretical
U
مبنی برفساد
inversive
U
مبنی بر قلب
purposive
U
مبنی برمنظور
abstentious
U
مبنی برپرهیزکاری
to the effect that
U
مبنی براینکه
matricidal
U
مبنی بر مادرکشی
usurious
U
مبنی بررباخواری
polytheistic
U
مبنی بر شرک
polytheeistic
U
مبنی بر شرک
visitorial
U
مبنی بر سرکشی
castigatory
U
مبنی برتنبیه
egotistic
U
مبنی بر خودپسندی
empiric
U
مبنی بر تجربه
causal
U
مبنی بر سبب
observational
U
مبنی بر مشاهده
prophetic
U
مبنی بر پیشگویی
euphuistic
U
مبنی برتصنع
dualistic
U
مبنی برخداشناس
misogynic
U
مبنی بربیزاری از زن
equivocatory
U
مبنی برایهام
octonal
U
مبنی برهشت
selective
U
مبنی بر انتخاب
monometallic
U
مبنی بر یک فلز
geomantic
U
مبنی بر رمل
selectively
U
مبنی بر انتخاب
octonary
U
مبنی برهشت
fratricidal
U
مبنی بربرادرکشی
rationalistic
U
مبنی براستدلال عقلی
retrocessive
U
مبنی برواگذاری ثانوی
appreciatively
U
مبنی بر قدردانی قدرشناس
inquisitorial
U
مبنی بربازجویی زیاد
sentimental
U
مبنی بر احساسات یا عقیده
irrepentant
U
مبنی بر عدم پشیمانی
compatriotic
U
مبنی برهم میهنی
egoistic
U
مبنی بر اثصول خودپرستی
illusional
U
مبنی باشتباه بینائی
naturalistic
U
مبنی بر طبیعت بازی
commutative
U
مبنی بر تبدیل یامبادله
in perspective
U
مبنی براصول منافرومرایا
insinuative
U
مبنی بر خود شیرینی
skepsisŠskepticŠetc
U
فلسفه مبنی برتردید
royalistic
U
مبنی برسلطنت خواهی
rose coloured
U
مبنی برخوش بینی
documentaries
U
مبنی بر مدرک یا سند
documentary
U
مبنی بر مدرک یا سند
investigatory
U
تحقیقی مبنی بر رسیدگی
soritical
U
مبنی برقیام مسلسل
sensuous
U
مبنی بر لذات جسمانی
censorial
U
مبنی بر بازرسی مطبوعات و
well intentioned
U
مبنی بر نیت خوب
scepsis
U
فلسفه مبنی برتردید
sensuously
U
مبنی بر لذات جسمانی
resumptive
U
مبنی برادامه یاتجدید
papistic
U
مبنی برپاپ پرستی
precrastinative
U
مبنی بر مسامحه یا تعلل
negatory
U
مبنی بر نفی یا انکار
polygamic
U
مبنی بر تعدد ازواج
oblatory
U
مبنی بر نذر یا هدیه
phonologic
U
مبنی بر صدا شناسی
documental
U
مبنی برمدرک یاسند
cavilling
U
مبنی برخرده گیری
historic
U
معروف مبنی بر تاریخ
a posteriori
U
مبنی بر تجربه و مشاهده
orthoepic
U
مبنی بر درست خوانی
pantheistic
U
مبنی بر وحدت وجود
deliberative
U
مبنی بر تامل و مشاوره
negotiatory
U
مبنی بر معامله یا گفتگو
acclamatory
U
مبنی برهلهله و تحسین
individualistic
U
مبنی بر استقلال تکی
appreciative
U
مبنی بر قدردانی قدرشناس
elenctic
U
مبنی برتکذیب منطقی
procrastinatory
U
مبنی برمسامحه یاتعلل
rationalistic
U
مبنی براصالت عقل
petitory
U
مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
consensual
U
مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
associational
U
مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
slaughterous
U
مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
doctrinal
U
عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
intuitive
U
مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
atheistical
U
مبنی برانکار هستی خدا
federative
U
مبنی بر سازمان کشورهای متحد
traditional
U
مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
evidentiary
U
مبنی برمدرک مدرک دار
imperialistic
U
مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
pre-emptive
U
عمل مبنی بر اخذ شفعه
pluviometric
U
مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
apl
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
renunciative
U
مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
iconoclastic
U
مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
abjuratory
U
پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
euphonical
U
مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
renunciatory
U
مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
ritualistic
U
مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
traditinal
U
مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
plebiscitary
U
وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
augural
U
تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
prefectorial
U
مبنی براموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یا مبصران
revisional
U
مبنی برتجدید نظر یا تجدید چاپ تازه
communalistic
U
مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
catechetical
U
مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
empircism
U
روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد
deistical
U
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
deistic
U
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
radicalism
U
روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
prefectoral
U
مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
autonomy
U
خودمختاری حاکمیت ملی مبنی براستقلال اقتصادی و سیاسی خودگردانی
free spokenness
U
رک گویی
laconic speech
U
کم گویی
hypophrasia
U
کم گویی
scandal
U
بد گویی
hypologia
U
کم گویی
as thought
U
گویی
scandals
U
بد گویی
knop
U
گویی
to stab in the back
U
بد گویی
one would say
U
گویی
candour
U
رک گویی
ingenuousness
U
رک گویی
outdpokenness
U
رک گویی
soliloquies
U
تک گویی
downrightness
U
رک گویی
so to peaking
U
گویی
soliloquy
U
تک گویی
candor
U
رک گویی
pauciloquy
U
کم گویی
plain speaking
U
رک گویی
plene administrative preter
U
دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
monroe doctrine
U
سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
word salad
U
اشفته گویی
door-knob
U
دستگیره گویی
bullshit
U
گزافه گویی
wittiness
U
لطیفه گویی
wittiness
U
بذله گویی
leasing
U
دروغ گویی
contradictions
U
خلاف گویی
contradiction
U
خلاف گویی
poeticism
U
شعر گویی
verbalization
U
دراز گویی
restatement
U
باز گویی
restatements
U
باز گویی
vituperation
U
ناسزا گویی
overstatements
U
گزافه گویی
witticisms
U
بذله گویی
waggery
U
بذله گویی
witticism
U
بذله گویی
metonymy
U
به تقریب گویی
gossip
U
اراجیف بد گویی
gossiped
U
اراجیف بد گویی
reticence
U
سکوت کم گویی
echolalia
U
پژواک گویی
rants
U
بیهوده گویی
exaggeration
U
گزافه گویی
verbosity
U
اطناب گویی
echophrasia
U
پژواک گویی
jocosely
U
بذله گویی
divagation
U
پریشان گویی
disclosure
U
بی پرده گویی
disclosures
U
بی پرده گویی
piffle
U
مهمل گویی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com