Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
inquisitorial
U
مبنی بربازجویی زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
load call
U
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
I didnt get much sleep.
U
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
based on
U
مبنی بر
nonary
U
مبنی بر عد د نه
bassedon or basedupon
U
مبنی بر
reposing upon
U
مبنی بر
expressive of
U
مبنی بر
denoting
U
مبنی بر
based
U
مبنی
euphuistic
U
مبنی برتصنع
equivocatory
U
مبنی برایهام
mediatorial
U
مبنی بر میانجیگری
revocatory
U
مبنی بر فسخ
heretical
U
مبنی برفساد
octonary
U
مبنی برهشت
investigative
U
مبنی بر رسیدگی
prophetic
U
مبنی بر پیشگویی
purposive
U
مبنی برمنظور
empiric
U
مبنی بر تجربه
octonal
U
مبنی برهشت
castigatory
U
مبنی برتنبیه
condolatory
U
مبنی برهمدردی
suppositional
U
مبنی بر فرض
observational
U
مبنی بر مشاهده
polytheeistic
U
مبنی بر شرک
theorematic
U
مبنی بر قاعده
deprecative
U
مبنی بربیمیلی
causal
U
مبنی بر سبب
sophistic
U
مبنی بر مغالطه
dualistic
U
مبنی برخداشناس
irreverential
U
مبنی بر بی حرمتی
inversive
U
مبنی بر قلب
fratricidal
U
مبنی بربرادرکشی
ill advised
U
مبنی بر بی اطلاعی
impostrous
U
مبنی بر شیادی
egotistic
U
مبنی بر خودپسندی
to the effect that
U
مبنی براینکه
selectively
U
مبنی بر انتخاب
geomantic
U
مبنی بر رمل
selective
U
مبنی بر انتخاب
abstentious
U
مبنی برپرهیزکاری
matricidal
U
مبنی بر مادرکشی
visitorial
U
مبنی بر سرکشی
licentious
U
مبنی بر هرزگی
polytheistic
U
مبنی بر شرک
monometallic
U
مبنی بر یک فلز
paraphrastic
U
مبنی برتفسیر
misogynic
U
مبنی بربیزاری از زن
usurious
U
مبنی بررباخواری
ill-advised
U
مبنی بر بی اطلاعی
to hold somebody in great respect
U
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
individualistic
U
مبنی بر استقلال تکی
investigatory
U
تحقیقی مبنی بر رسیدگی
sensuous
U
مبنی بر لذات جسمانی
polygamic
U
مبنی بر تعدد ازواج
censorial
U
مبنی بر بازرسی مطبوعات و
irrepentant
U
مبنی بر عدم پشیمانی
elenctic
U
مبنی برتکذیب منطقی
documental
U
مبنی برمدرک یاسند
well intentioned
U
مبنی بر نیت خوب
sensuously
U
مبنی بر لذات جسمانی
illusional
U
مبنی باشتباه بینائی
negatory
U
مبنی بر نفی یا انکار
phonologic
U
مبنی بر صدا شناسی
papistic
U
مبنی برپاپ پرستی
compatriotic
U
مبنی برهم میهنی
commutative
U
مبنی بر تبدیل یامبادله
naturalistic
U
مبنی بر طبیعت بازی
orthoepic
U
مبنی بر درست خوانی
soritical
U
مبنی برقیام مسلسل
rose coloured
U
مبنی برخوش بینی
acclamatory
U
مبنی برهلهله و تحسین
cavilling
U
مبنی برخرده گیری
rationalistic
U
مبنی براصالت عقل
insinuative
U
مبنی بر خود شیرینی
precrastinative
U
مبنی بر مسامحه یا تعلل
documentaries
U
مبنی بر مدرک یا سند
egoistic
U
مبنی بر اثصول خودپرستی
retrocessive
U
مبنی برواگذاری ثانوی
rationalistic
U
مبنی براستدلال عقلی
resumptive
U
مبنی برادامه یاتجدید
pantheistic
U
مبنی بر وحدت وجود
appreciative
U
مبنی بر قدردانی قدرشناس
negotiatory
U
مبنی بر معامله یا گفتگو
in perspective
U
مبنی براصول منافرومرایا
deliberative
U
مبنی بر تامل و مشاوره
skepsisŠskepticŠetc
U
فلسفه مبنی برتردید
historic
U
معروف مبنی بر تاریخ
documentary
U
مبنی بر مدرک یا سند
oblatory
U
مبنی بر نذر یا هدیه
royalistic
U
مبنی برسلطنت خواهی
sentimental
U
مبنی بر احساسات یا عقیده
procrastinatory
U
مبنی برمسامحه یاتعلل
a posteriori
U
مبنی بر تجربه و مشاهده
scepsis
U
فلسفه مبنی برتردید
appreciatively
U
مبنی بر قدردانی قدرشناس
intuitive
U
مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
consensual
U
مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
pre-emptive
U
عمل مبنی بر اخذ شفعه
slaughterous
U
مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
evidentiary
U
مبنی برمدرک مدرک دار
doctrinal
U
عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
atheistical
U
مبنی برانکار هستی خدا
associational
U
مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
petitory
U
مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
pluviometric
U
مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
federative
U
مبنی بر سازمان کشورهای متحد
imperialistic
U
مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
traditional
U
مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
iconoclastic
U
مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
euphonical
U
مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
renunciatory
U
مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
abjuratory
U
پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
humoristic
U
مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
renunciative
U
مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
ritualistic
U
مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
augural
U
تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
traditinal
U
مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
deistic
U
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
plebiscitary
U
وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
revisional
U
مبنی برتجدید نظر یا تجدید چاپ تازه
empircism
U
روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد
communalistic
U
مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
prefectorial
U
مبنی براموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یا مبصران
catechetical
U
مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
deistical
U
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
prefectoral
U
مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
radicalism
U
روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
autonomy
U
خودمختاری حاکمیت ملی مبنی براستقلال اقتصادی و سیاسی خودگردانی
monroe doctrine
U
سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
plene administrative preter
U
دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
machiavelian
U
مبنی براین عقیده سیاسی که برای برپاکردن یک حکومت نیرومند تقلب را نباید
surcharges
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharge
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed
U
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
internationalism
U
روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petrographic
U
وابسته به شرح سنگ ها مبنی بر شرح احجاز
presentment
U
اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
mercantilism
U
روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
many-sided
U
مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
many sided
U
مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
say's law
U
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
too much
U
زیاد
plethoric
U
زیاد
very
U
زیاد
excessive
U
زیاد
extortionary
U
زیاد
profoundly
U
زیاد
numerous
U
زیاد
extortionate
U
زیاد
plaguily
U
زیاد
no end of
U
زیاد
greatest
U
زیاد
profusely
U
زیاد
extensive
U
زیاد
squeamishly
U
زیاد
squeamishness
U
زیاد
copious
U
زیاد
vastly
U
زیاد
highly
U
زیاد
supererogatory
U
زیاد
rife
U
زیاد
great-
U
زیاد
great
U
زیاد
outrageously
U
زیاد
heartbreak
U
غم زیاد
greatly
U
زیاد
wide
U
زیاد
ranksack
U
زیاد
many
U
زیاد
wider
U
زیاد
late
U
زیاد
widest
U
زیاد
heavily
U
زیاد
much
U
زیاد
over and above
U
زیاد
in quantities
U
زیاد
large adv
U
زیاد
high
U
زیاد
intensively
U
زیاد
overmuch
U
زیاد
intensely
U
زیاد
thickest
U
زیاد
in excess
U
زیاد
effusively
U
زیاد
quite a few
<idiom>
U
زیاد
widely
U
زیاد
immane
U
زیاد
for all the world
U
بی کم و زیاد
highest
U
زیاد
swingeing
U
زیاد
thick
U
زیاد
thicker
U
زیاد
highs
U
زیاد
immoderate
U
زیاد
tremendously
U
زیاد
hugely
U
زیاد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com