English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
morphophonemics U مبحث مطالعه صور مختلف یاتصاریف مختلفه یک لغت یاریشه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
glottochronology U مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
harmonics U مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
mesne process U مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
subject U مبحث موضوع مطالعه
subjected U مبحث موضوع مطالعه
subjects U مبحث موضوع مطالعه
subjecting U مبحث موضوع مطالعه
symbology U مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
dysgenics U مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
unity of possession U تصرفات مشاعی چند تن در یک ملک واحد تصرفات فرد واحددر دو مال مختلف که ناشی از عناوین مختلفه باشد
bioastronautics U مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
input output analysis U تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
fibrilliform U مانندلیف یاریشه ریز
feasability study U مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
to stub a piece U از کنده یاریشه پاک کردن
phosphide U ترکیب دو فرفیتی که ازترکیب فسفر با یک عنصر یاریشه بدست اید
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
table of precedence U صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
systematic theology U بخشی از علوم الهی که مذاهب مختلفه را جزئی ازیک حقیقت کل میداند
letters patent U نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
chart U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination U قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
fractional U اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
systems analysis U ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
blocage U [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
selectable U مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
symbiosis U همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
heterogeneous network U سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
fdm U انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
paint program U نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocate U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocating U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
functioned U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common U درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
bussed U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequencies U انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency U انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous U مختلف الجنس و مختلف النوع
profile U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life U درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
world bank U بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
pan american union U سازمان دولتهای قاره امریکا که به سال 0981 در واشنگتن تاسیس شد و هدف ان گسترش همکاری و همبستگی در شقوق و شئون مختلفه بین کشورهای قاره امریکااست
highways U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
hunting design U طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
decollate U جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
topic U مبحث
topics U مبحث
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
pharyngology U مبحث حلق
pharmacognosy U مبحث داروشناسی
goniometry U مبحث زوایا
hydrology U مبحث اب شناسی
nasology U مبحث بینی
prosthodontics U مبحث دندانسازی
ophiology U مبحث مارشناسی
sarcology U مبحث لحوم
hysterology U مبحث رحم
ombrology U مبحث باران
immunology U مبحث مصونیت
head U عنوان مبحث
selenology U مبحث ماه
angeology U مبحث فرشتگان
anesthesiology U مبحث بی هوشی
anatomy U مبحث تشریح
dysgenics U مبحث فسادنسل
odontology U مبحث دندان
tratology U مبحث عجایب
potamology U مبحث رودخانه ها
atomics U مبحث اتم
therapeusis U مبحث تداوی
areology U مبحث مریخ
anatomies U مبحث تشریح
algology U مبحث جلبک شناسی
enology U مبحث شراب شناسی
meteorology U مبحث تحولات جوی
conchology U مبحث صدف شناسی
orography U مبحث کوه شناسی
pedogenesis U مبحث پیدایش جلگه
pathogenesis U مبحث پیدایش ناخوشی
toxicology U مبحث داروهای سمی
mineralogy U مبحث معدن شناسی
aesthetics U زیبایی گرایی مبحث
palynology U مبحث گرده افشانی
ornithology U مبحث پرنده شناسی
otology U مبحث ناخوشیهای گوش
pedology U مبحث بهداشت کودکان
christology U مبحث مسیح شناسی
metric U مبحث بحرووزن شعر
dynamics U مبحث حرکت اجسام
gyrostatics U مبحث چرخش اجسام
histopathology U مبحث امراض بافتی
exodontia U مبحث دندان کشی
hyetology U علم یا مبحث بارندگی
epistemology U مبحث ارزش و حدودمعرفت
dogmatics U مبحث شعائر مذهبی
immunogenetics U مبحث مصونیت نژادی
dermatology U مبحث امراض پوستی
crystallography U مبحث بلور شناسی
ionics U مبحث علمی یونها
catacoustics U مبحث انعکاس صوت
axiological U مبحث نوامیس اخلاقی
astronautics U مبحث کیهان نوردی
astrophysics U مبحث اجرام سماوی
prosthetics U مبحث اعضای مضنوعی
tribophysics U مبحث اصطکاک در فیزیک
rhythmics U مبحث وزن شعر
stereo chemistry U مبحث شیمی فضایی
statics U مبحث اجسام ایستا
soteriology U مبحث نجات رستگاری
pneumatology U مبحث موجودات روحانی
pharmaceutics U مبحث داروها داروگری
sexology U مبحث مطالعات جنسی
scatology U مبحث مدفوعات ونجاسات
perusal U مطالعه
extemporarily U بی مطالعه
off hand U بی مطالعه
studying U مطالعه
studies U مطالعه
study U مطالعه
extemporal U بی مطالعه
etude U مطالعه
readings U مطالعه
offhanded U بی مطالعه
offhandedly U بی مطالعه
reading U مطالعه
logistics U مبحث تدارکات لشکر کشی
carpology U مبحث میوه ودانه شناسی
iamatology U مبحث دارو شناسی پزشکی
tonetics U مبحث مترادفات ومتشابهات زبان
ideologies U مبحث افکار وارزوهای باطنی
idealogy U مبحث افکار وارزوهای باطنی
anthropogenesis U مبحث پیدایش و تکامل بشر
ideology U مبحث افکار وارزوهای باطنی
statics U ایستاشناسی مبحث اجسام ساکن
zymology U مبحث تخمیر و شناسایی مخمرها
gyrostatocs U گفتاردرچرخیدن جسم ها مبحث گردش
catadioptrics U مبحث انعکاس و انکسار نور
metaphysics U مبحث علوم ماوراء طبیعی
hydraulic U وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
bibiliography U کتابهای وابسته بیک مبحث
tonetic U مبحث مترادفات ومتشابهات زبان
balneology U مبحث استحمام در ابهای گرم
immunochemistry U مبحث ایمنی شناسی شیمیایی
anthropology U مبحث روابط انسان با خدا
quadratics U مبحث معادلات درجه دوم
psychophysics U مبحث روابط روان وماده
paleethnology U مبحث شناسایی انسانهای قدیم
numerology U مبحث معانی رمزی اعداد
physiography U مبحث اثار وپدیدههای طبیعی
organology U مبحث ساختمان موجودات الی
unstudied U مطالعه نشده
look into U مطالعه کردن
studied U از روی مطالعه
motion study U مطالعه ی حرکت
praxeology U مطالعه رفتارانسان
surveys U مطالعه مجمل
surveyed U مطالعه مجمل
survey U مطالعه مجمل
at sight U بی مطالعه قبلی
impromptu U بی مطالعه تصنیف
survey U مطالعه کردن
scrutinize U مطالعه کردن
analyse [British] U مطالعه کردن
analyze [American] U مطالعه کردن
assay U مطالعه کردن
portable standard U چراغ مطالعه
system study U مطالعه سیستم
dissect [analyse] U مطالعه کردن
feasibility study U مطالعه امکانپذیری
study U مطالعه کردن
studio U اطاق مطالعه
investigate U مطالعه کردن
study habits U عادتهای مطالعه
studios U اطاق مطالعه
inspect U مطالعه کردن
lucubration U مطالعه سخت
bolt [examine] U مطالعه کردن
explore U مطالعه کردن
examine U مطالعه کردن
evaluate U مطالعه کردن
enquire into U مطالعه کردن
determine U مطالعه کردن
check U مطالعه کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com