Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
glandered
U
مبتلا به مشمشه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
glanders
U
مشمشه
farcy
U
مشمشه
cataleptic
U
مبتلا به بیماری جمود عضلات مبتلا به جمود فکری
given
U
مبتلا
stricken
U
مبتلا
amnesiac
U
مبتلا به فراموشی
bronchitic
U
مبتلا به برنشیت
afflicts
U
مبتلا کردن
unhinged
U
مبتلا بهبیماریذهنیوروحی
afflicting
U
مبتلا کردن
amnesic
U
مبتلا به فراموشی
hemophilic
U
مبتلا به هموفیلی
rheumaticky
U
مبتلا بهرماتیسم
constipated
U
مبتلا بهیبوست
colicky
U
مبتلا بهقولنج
allergic
U
مبتلا به آلرژی
varicose
U
مبتلا به واریس
tuberculate
U
مبتلا بمرض سل
meningitic
U
مبتلا به مننژیت
afflict
U
مبتلا کردن
infects
U
مبتلا و دچارکردن
lepers
U
مبتلا به جذام
giddy
U
مبتلا به دوار سر
mangy
U
مبتلا به گری
mangy
U
مبتلا به جرب
mangey
U
مبتلا به گری
mangey
U
مبتلا به جرب
leper
U
مبتلا به جذام
gangrenous
U
مبتلا به قانقاریا
infecting
U
مبتلا و دچارکردن
infect
U
مبتلا و دچارکردن
psychopaths
U
مبتلا بامراض روانی
plaguer
U
مبتلا به طاعون کننده
pleuritic
U
مبتلا به ذات الجنب
septicaemic
U
مبتلا بگند خونی
stenosed
U
مبتلا به تنگی نفس
psychopath
U
مبتلا بامراض روانی
anorexic
U
مبتلا به بی اشتهایی عصبی
spastic
U
مبتلا به فلج تشنجی
shell-shocked
U
موجی- مبتلا بهاختلالاتناشیازجنگ
leukotic
U
مبتلا به مرض لوسمی
schizophrenics
U
مبتلا بجنون جوانی
bleeder
U
مبتلا به خون روش
rheumatic
U
ادم مبتلا بدردمفاصل
arthritic
U
مبتلا به اماس مفصل
spastics
U
مبتلا به فلج تشنجی
liverish
U
مبتلا به مرض جگر
bleeders
U
مبتلا به خون روش
greensick
U
مبتلا به یرقان سفید
greensick
U
مبتلا به یرقان ابیض
schizophrenic
U
مبتلا بجنون جوانی
gapy
U
مبتلا به دهن دره
cachectic
U
مبتلا بسوء هاضمه وضعف
blue baby
U
طفلی مبتلا به یرقان ازرق
poliomyelitic
U
مبتلا به بیماری فلج کودکان
diabetics
U
مبتلا یا وابسته بمرض قند دولابی
diabetic
U
مبتلا یا وابسته بمرض قند دولابی
hyperope
U
مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
carsick
U
مبتلا به بهم خوردگی حال دراتومبیل
greensick
U
مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
psychoneurotic
U
مریض مبتلا به ناراحتی عصبی وروانی
schizo
U
شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
acidosis
U
فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
schizoid
U
مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
seasick
U
مبتلا به استفراغ وبهم خوردگی حال در سفردریا
agoraphobic
U
شخصی که مبتلا به بیماری ترس از جاهای شلوغ است
airsick
U
مبتلا بکسالت و بهم خوردگی مزاج در اثر پرواز
spastical
U
تشنجی مبتلا به فلج تشنجی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com