English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
bleeder U مبتلا به خون روش
bleeders U مبتلا به خون روش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
gangrenous U مبتلا به قانقاریا
seasick U مبتلا به استفراغ وبهم خوردگی حال در سفردریا
psychopath U مبتلا بامراض روانی
psychopaths U مبتلا بامراض روانی
airsick U مبتلا بکسالت و بهم خوردگی مزاج در اثر پرواز
mangey U مبتلا به جرب
mangey U مبتلا به گری
mangy U مبتلا به جرب
mangy U مبتلا به گری
liverish U مبتلا به مرض جگر
schizophrenic U مبتلا بجنون جوانی
schizophrenics U مبتلا بجنون جوانی
given U مبتلا
giddy U مبتلا به دوار سر
rheumatic U ادم مبتلا بدردمفاصل
arthritic U مبتلا به اماس مفصل
carsick U مبتلا به بهم خوردگی حال دراتومبیل
leper U مبتلا به جذام
lepers U مبتلا به جذام
infect U مبتلا و دچارکردن
infecting U مبتلا و دچارکردن
infects U مبتلا و دچارکردن
afflict U مبتلا کردن
afflicting U مبتلا کردن
afflicts U مبتلا کردن
stricken U مبتلا
diabetic U مبتلا یا وابسته بمرض قند دولابی
diabetics U مبتلا یا وابسته بمرض قند دولابی
spastic U مبتلا به فلج تشنجی
spastics U مبتلا به فلج تشنجی
acidosis U فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
amnesiac U مبتلا به فراموشی
amnesic U مبتلا به فراموشی
blue baby U طفلی مبتلا به یرقان ازرق
bronchitic U مبتلا به برنشیت
cachectic U مبتلا بسوء هاضمه وضعف
cataleptic U مبتلا به بیماری جمود عضلات مبتلا به جمود فکری
gapy U مبتلا به دهن دره
glandered U مبتلا به مشمشه
greensick U مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
greensick U مبتلا به یرقان سفید
greensick U مبتلا به یرقان ابیض
hemophilic U مبتلا به هموفیلی
hyperope U مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
leukotic U مبتلا به مرض لوسمی
meningitic U مبتلا به مننژیت
plaguer U مبتلا به طاعون کننده
pleuritic U مبتلا به ذات الجنب
poliomyelitic U مبتلا به بیماری فلج کودکان
psychoneurotic U مریض مبتلا به ناراحتی عصبی وروانی
schizo U شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
schizoid U مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
septicaemic U مبتلا بگند خونی
spastical U تشنجی مبتلا به فلج تشنجی
stenosed U مبتلا به تنگی نفس
tuberculate U مبتلا بمرض سل
varicose U مبتلا به واریس
allergic U مبتلا به آلرژی
anorexic U مبتلا به بی اشتهایی عصبی
agoraphobic U شخصی که مبتلا به بیماری ترس از جاهای شلوغ است
colicky U مبتلا بهقولنج
constipated U مبتلا بهیبوست
rheumaticky U مبتلا بهرماتیسم
shell-shocked U موجی- مبتلا بهاختلالاتناشیازجنگ
unhinged U مبتلا بهبیماریذهنیوروحی
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com