English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bisk U ماهی وغیره درست میکنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Havana U سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
skipjack U بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
kumiss U قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
hasty pudding U خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
library paste U نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
racket ball U گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
gabionade U خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
bloody marys U مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
bloody mary U مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
moleskin U جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
creme U نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
muslin U یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
timbale U خوراکی مرکب از گوشت ماهی وجوجه وپنیر وغیره
smokehouse U محل دود دادن گوشت ماهی وپوست دباغی وغیره
matelote U یکجور خوراک ماهی که باشراب و پیاز و چیزهای دیگر درست می کنند
fish cake U نان شیرینی که از ماهی خورد کرده وپوره سیب زمینی درست کنند
pomfret U یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
sea horse U موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck U ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
escolar U نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
false U 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
mackerel U ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
guppy U ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
fish U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fished U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fishes U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
haddock U ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
guppies U ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
tempers U درست ساختن درست خمیر کردن
temper U درست ساختن درست خمیر کردن
tempered U درست ساختن درست خمیر کردن
grayfish U نوعی ماهی روغن سگ ماهی
judiciousness U قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone <idiom> U درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
lamplighter U با ان چراغ را روشن میکنند
betting shop U جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
sea calf U گوساله ماهی سگ ماهی
trampoline U توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
barbette U سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
airbed U تشکی که آنرا با باد پر میکنند
drainpipe U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
trampolines U توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
drainpipes U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
aeroscope U اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
Plants store up the sun's energy. U گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
endoparasite U انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
gilded youth U جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
needleful U نخی که یکبار درته سوزن میکنند
moulding board U تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
collarette U یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
they are under serveillance U انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
they overtax our strength U بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
kick about U فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
coffee mills U دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
bedbug U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
bedbugs U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
pickerel U اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
circular dispersion U قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
promenade concert U مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
wimble U هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
halophile U موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
Bantu U عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
injection engine U ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
bacillus U باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
gridiron U اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
there is a rush for the papers U مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
reference librery U کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
rolling U نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
camp follower U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
littered U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
camp followers U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
embrasure U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
G-string U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
litter U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
kermis U جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
G-strings U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
coach dog U یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
embrasures U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
fog curing room U اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
brainstorming U گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
clearinghouse U سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
littering U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
crazing mill U اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
litters U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
american plan U مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
gingall U یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
durometer U اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
matriculated students U شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
songfest U دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
energetics U رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
bowling alley U مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
bowling alleys U مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
live box U جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
fitting shop U کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
vasculum U کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
happy family U دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
telescopic chimney U دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
quiot U حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
islets of langerhans U دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
sand iron U یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
bandstands U تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
clobber U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbering U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
bandstand U تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
clobbered U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
chopsticks U میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
clobbers U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
nowel U کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
churchwardens U هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwarden U هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
autoharp U سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند
get a word in <idiom> U یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
braced U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
a hot potato <idiom> U [بحث داغ که خیلی از مردم در موردش صحبت میکنند و مورد جدال هست]
funeral home U محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
etna U فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
beanpole U چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
beanpoles U چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
following my lead U یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
brace U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
admixtures U موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
et cetera U وغیره
etcaetera U وغیره
And so on and so forth. Etcetera et cetera . U وغیره وغیره
teleost U ماهی استخوانی وابسته به ماهی استخوانی
griddle cake U نوعی نان شیرینی پهن ونازک که دو طرفش را روی اهن کلوچه پزی سرخ میکنند
snap U قفلکیف وغیره
pile U پرزقالی وغیره
piled U پرزقالی وغیره
sheeting U ملافه وغیره
snaps U قفلکیف وغیره
snapping U قفلکیف وغیره
snapped U قفلکیف وغیره
dale U خلیج وغیره
dales U خلیج وغیره
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
fusion welding U اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
jet flap U فلپی که جریان هوا یاگازهای پر انرژی خارج شده در امتداد لبه فرار از روی ان عبور میکنند
ratoon U نهال موز وغیره
sash U حمایل نظامی وغیره
pillboxes U قوطی حب دارو وغیره
pillbox U قوطی حب دارو وغیره
coronal U هاله خورشید وغیره
coronel U هاله خورشید وغیره
service charge U سرویس مهمانخانه وغیره
dossal U پشتی صندلی وغیره
sashes U حمایل نظامی وغیره
snouts U لوله کتری وغیره
seance U جلسه احضارارواح وغیره
vases U گلدان نقره وغیره
shell U پوست فندق وغیره
shelling U پوست فندق وغیره
shells U پوست فندق وغیره
propeller U پروانه هواپیماوکشتی وغیره
coequal U درشان ومقام وغیره
clop U لنگی اسب وغیره
trap U زانویی مستراح وغیره
snout U لوله کتری وغیره
vase U گلدان نقره وغیره
propellor U پروانه هواپیماوکشتی وغیره
subsidence U تخفیف درد وغیره
furnaces U تون حمام وغیره
frontlet U پیشانی اسب وغیره
To score a goal . U گل زدن ( درفوتبال وغیره )
dossel U پشتی صندلی وغیره
Dont move . Hold it. Keep stI'll. U بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
tamp U سوراخی را با شن وغیره پرکردن
tube U لوله خمیرریش وغیره
dollops U دسته علف وغیره
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com