Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
worming
U
ماهیگیری بااستفاده از کرم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ledgering
U
ماهیگیری بااستفاده از وزنه
Other Matches
beneficial
U
پرمنفعت بااستفاده
leg ride and far leg hook
U
بغل رومی بااستفاده از پا
radio navigation
U
ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
celestial navigation
U
ناوبری بااستفاده از صور فلکی
visual flight
U
پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
electronically
U
مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
starboard tack
U
حرکت قایق بااستفاده از باددر سمت راست
wear down
<idiom>
U
زوارچیزی دررفتن ،بااستفاده مکرر خراب شدن
edp
U
پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی
microfloppy disk drive
U
وسیله ذخیره اطلاعات بااستفاده از میکرودیسکهای لغزان
visual flight
U
پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
screened
U
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screen
U
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
influence sweep
U
پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
liquid crystal bar graph panel indicator
U
شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
volumenometer
U
التی که به وسیله ان بااستفاده از قانون .....حجم چیزی را می سنجند
screening, screenings
U
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
wet rating
U
توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل
long base method
U
روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
localizer mode
U
روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
screens
U
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
radio fix
U
تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
electrothermal printer
U
چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
coupled mode
U
روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
bain index
U
شاخصی که بااستفاده از اختلاف بین قیمت و هزینه کل متوسط قدرت انحصار را اندازه گیری میکند
polar motion
U
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
homing guidance
U
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
stick check
U
دور کردن گوی از گوی دار بااستفاده از چوب
relateral tell
U
مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
refresh
U
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed
U
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshes
U
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
teleran system
U
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
fishing
U
ماهیگیری حق ماهیگیری
handline
U
ماهیگیری با نخ
angles
U
ماهیگیری
piscary
U
حق ماهیگیری
fishing
U
ماهیگیری
angling
U
ماهیگیری
angle
U
ماهیگیری
monofilament
U
نخ نایلونی ماهیگیری
fisherman's bend
U
گره ماهیگیری
ice fishing
U
ماهیگیری از سوراخهای یخ
fishhook
U
قلاب ماهیگیری
fishline
U
ریسمان ماهیگیری
angle
U
قلاب ماهیگیری
angles
U
قلاب ماهیگیری
fishing gear
U
اسباب ماهیگیری
fishable
U
قابل ماهیگیری
fish hook
U
قلاب ماهیگیری
jug fishing
U
ماهیگیری با بطری
forward cast
U
پرتاب نخ ماهیگیری
chum
U
طعمه ماهیگیری
baited
U
طعمه ماهیگیری
bait
U
طعمه ماهیگیری
chums
U
طعمه ماهیگیری
angling
U
ورزش ماهیگیری
fishery
U
شیلات ماهیگیری
fishery
U
محل ماهیگیری
fisheries
U
شیلات ماهیگیری
fisheries
U
محل ماهیگیری
fishing rods
U
چوب ماهیگیری
fishing rod
U
چوب ماهیگیری
casting rod
U
چوب ماهیگیری
trawler
U
کرجی ماهیگیری
trawlers
U
کرجی ماهیگیری
fishing
U
ورزش ماهیگیری
baits
U
طعمه ماهیگیری
reeled
U
قرقره ماهیگیری
reeling
U
قرقره ماهیگیری
sport fish
U
ماهیگیری تفریحی
surf fishing
U
ماهیگیری در موج
fouler
U
نخ ماهیگیری اشفته
reels
U
قرقره ماهیگیری
fouls
U
نخ ماهیگیری اشفته
foulest
U
نخ ماهیگیری اشفته
reel
U
قرقره ماهیگیری
fouled
U
نخ ماهیگیری اشفته
piscatorial
U
وابسته به ماهیگیری
foul
U
نخ ماهیگیری اشفته
piscary
U
محل ماهیگیری
fishing tackle
U
ابزار ماهیگیری
snell
U
بندقلاب ماهیگیری
piscatory
U
وابسته به ماهیگیری
voice grade channel
U
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
automatic reel
U
قرقره خودکار ماهیگیری
fly line
U
ریسمان کلفت ماهیگیری
indiana
U
نوعی قرقره ماهیگیری
fly-fishing
U
ماهیگیری با طعمه مصنوعی
treble hook
U
قلاب ماهیگیری سه طرفه
nymph
U
طعمه مصنوعی ماهیگیری
june bug
U
نوعی قرقره ماهیگیری
jacklight
U
نورافکن مخصوص ماهیگیری
nymphs
U
طعمه مصنوعی ماهیگیری
bail lock
U
قفل قرقره ماهیگیری
bait casting
U
پرتاب نخ ماهیگیری با طعمه
drift fishing
U
ماهیگیری از قایق شناور
double hook
U
قلاب ماهیگیری دو طرفه
dory
U
کرجی ته پهن ماهیگیری
butt
U
دسته چوب ماهیگیری
fly fishing
U
ماهیگیری با طعمه مصنوعی
butted
U
دسته چوب ماهیگیری
float fishing
U
ماهیگیری با قایق متحرک
colorado
U
تیغه دوار ماهیگیری
butts
U
دسته چوب ماهیگیری
fly reel
U
قرقره ساده ماهیگیری
bow fishing
U
ماهیگیری با تیر و کمان
squid
U
قلاب سنگین ماهیگیری
boat net
U
تور ماهیگیری با قایق
bank line
U
نخ ماهیگیری وصل به ساحل
handtwist retrieve
U
طرز برگرداندن نخ ماهیگیری
fishing chair
U
صندلی در قایق ماهیگیری
barb
U
انحنای قلاب ماهیگیری
backlash
U
پیچ خوردن نخ ماهیگیری
barbs
U
انحنای قلاب ماهیگیری
tackles
U
وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackle
U
وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackled
U
وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
level wind
U
وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
line haul
U
کشیدن نخ در شروع ماهیگیری
tackling
U
وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
stock
U
دسته چوب ماهیگیری
stocked
U
دسته چوب ماهیگیری
season
U
فصل ازادشکار یا ماهیگیری
seasoned
U
فصل ازادشکار یا ماهیگیری
seasons
U
فصل ازادشکار یا ماهیگیری
spin
U
ماهیگیری با وسایل چرخان
spins
U
ماهیگیری با وسایل چرخان
match fishing
U
مسابقه ماهیگیری درانگلستان
popping plug
U
طعمه ماهیگیری شناور
spearfish
U
ماهیگیری با پرتاب نیزه
spearfishing
U
ماهیگیری با پرتاب نیزه
squids
U
قلاب سنگین ماهیگیری
keep out
U
تور ماهیگیری زیر اب
bay reel
U
قرقره کوچک ماهیگیری
sinker
U
وزنه سربی ماهیگیری
sinkers
U
وزنه سربی ماهیگیری
popper
U
طعمه شناور ماهیگیری
wet fly
U
طعمه ماهیگیری زیرابی
poppers
U
طعمه شناور ماهیگیری
spin casting reel
U
قرقره چرخان ماهیگیری
spinning reel
U
قرقره چرخان ماهیگیری
anagrams
U
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagram
U
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
sportfishing
U
ورزش ماهیگیری با قلاب ونخ
setline
U
رسن چند قلابی ماهیگیری
spinner
U
نوعی طعمه ماهیگیری چرخان
skittering
U
ماهیگیری با نخ و چوب به میزان مساوی
still hunt
U
بطور قاچاقی ماهیگیری کردن
trolling
U
ماهیگیری با حرکت قایق و ازعقب ان
spear gun
U
وسیله پرتاب نیزه ماهیگیری
open season
U
فصل مجاز ماهیگیری یا شکار
handline
U
نخ ماهیگیری بدون چوب وقرقره
spin casting rod
U
چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
gang hook
U
دو یا سه قلاب ماهیگیری متصل بهم
free spool
U
چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
spinning rod
U
چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
fly rod
U
چوب مجوف دراز ماهیگیری
snell
U
وصل کردن نخ به قلاب ماهیگیری
still hunt
U
ماهیگیری بطور قاچاق وغیرمجاز
pound net
U
تور ماهیگیری دهانه باریک
fixed spool
U
قسمت ثابت قرقره ماهیگیری
fisher
U
جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
click
U
گیر کردن قرقره ماهیگیری
balanced tackle
U
وضع متعادل وسایل ماهیگیری
strip
U
نخ را با دست از قرقره ماهیگیری کشیدن
fish
U
بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
fished
U
بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
clicked
U
گیر کردن قرقره ماهیگیری
clicks
U
گیر کردن قرقره ماهیگیری
fishes
U
بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
whips
U
شلاق ماهیگیری باطعمه مصنوعی
whip
U
شلاق ماهیگیری باطعمه مصنوعی
tip-top
U
حلقه انتهای چوب ماهیگیری
whipped
U
شلاق ماهیگیری باطعمه مصنوعی
boat rod
U
چوب کلفت ماهیگیری با قایق
bottom rig
U
وسیله حفظ طعمه ماهیگیری در اب
fisherman
U
صیاد ماهی کرجی ماهیگیری
fishermen
U
صیاد ماهی کرجی ماهیگیری
bird's nest
U
قسمت عقبی قرقره ماهیگیری
dropper fly
U
طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
closed season
U
فصل منع ماهیگیری یا شکار
false cast
U
پرتاب تمرینی قلاب ماهیگیری
fishable
U
مناسب یا مجاز برای ماهیگیری
control stick
U
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
lure
U
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
piscary
U
ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
perfection loop knot
U
نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
jig
U
نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
nail knot
U
گره بین نخ فرعی و اصلی ماهیگیری
case
U
محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
cases
U
محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
bellies
U
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
hook
U
ماهیگیری قسمت گود انحنای موج
belly
U
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
tailfly
U
طعمه گره خورده به انتهای نخ ماهیگیری
hooks
U
ماهیگیری قسمت گود انحنای موج
star drag
U
وسیله کشیدن نخ روی قرقره ماهیگیری
spinning
U
پرتاب نخ و قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com