English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clannishly U مانند یک خانواده یاقبیله دراتحاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
canine U وابسته به خانواده سگ سگ مانند
rule the roost <idiom> U عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
gens U خانواده
families U خانواده
household U خانواده
ilk U خانواده
wife U خانواده
households U خانواده
menage U خانواده
family U خانواده
clan U خانواده
clans U خانواده
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
clannishness U خانواده پرستی
clansman U عضو خانواده
to maintain one's family U خانواده خود را
type font U خانواده حروف
sheiks U رئیس خانواده
sheikhs U رئیس خانواده
lanthanide series U خانواده لانتانیدها
sheikh U رئیس خانواده
turnicidae U خانواده بلدرچین
turnix U خانواده بلدرچین
gas family U خانواده گاز
goodman U بزرگ خانواده
batrachia U خانواده غوکان
home visit U بازدید خانواده
zinnia U خانواده گل اهاری
circuit family U خانواده مداری
arachnida U خانواده کارتنه
accipitres U خانواده لاشخوران
citrus U خانواده مرکبات
apiaceae U خانواده چتریان
the girls U دخترهای یک خانواده
actinide series U خانواده اکتینیدها
nuclear family U خانواده هستهای
sheik U رئیس خانواده
nuclear families U خانواده هستهای
horseflesh U خانواده اسب
patriarchate U ریاست خانواده
royalties U از خانواده سلطنتی
royalty U از خانواده سلطنتی
patronymic family U خانواده پدرنامی
schizogenic family U خانواده اسکیزوفرنی زا
penates U خدایان خانواده
crustacean U خانواده خرچنگ
crustaceans U خانواده خرچنگ
broken homes U خانواده گسیخته
patriarch U رئیس خانواده
matriarch U رئیسه خانواده
matriarchs U رئیسه خانواده
family planning U تنظیم خانواده
subfamily U خانواده فرعی
matronymic family U خانواده مادرنامی
paterfamilias U سالار خانواده
paterfamilias U بزرگ خانواده
member of a family U عضو خانواده
motorola 000 family U خانواده موتورولا
mustelidea U خانواده سمور
familial U مربوط به خانواده
strips U موسس خانواده
patriarchs U رئیس خانواده
broken home U خانواده گسیخته
bring home the bacon <idiom> U نانآور خانواده
culex U خانواده پشه
family law U حقوق خانواده
family expenditure U هزینه خانواده
family budget U بودجه خانواده
family of computers U خانواده کامپیوترها
culicidae U خانواده پشه
family doctors U پزشک خانواده
family doctor U پزشک خانواده
nation U خانواده طایفه
nations U خانواده طایفه
family therapy U خانواده درمانی
crustaceous U خانواده خرچنگ
crustacea U خانواده خرچنگ
family structure U ساخت خانواده
cruciferae U خانواده چلیپاییان
extended family U خانواده گسترده
font family U خانواده فونت
ecomania U بیزاری از خانواده
computer family U خانواده کامپیوتر
consanguine family U خانواده هم خون
conjugal family U خانواده زن و شوهری
patriarchs U رئیس خانواده یا طایفه
napoleonic U وابسته به خانواده ناپلئون
lady bird U سوسک خانواده Coccinellidae
lady beetle U سوسک خانواده Coccinellidae
patriarch U رئیس خانواده یا طایفه
nabid U خانواده کک و ساس و حشرات
nabidae U خانواده کک و ساس و حشرات
to return to the fold [family] U به خانواده خود برگشتن
family planning U برنامه ریزی خانواده
acalephe U خانواده گزنه دریایی
acarina U خانواده کرم جرب
born in the purpule U عضو خانواده سلطنتی
lobelia U خانواده گیاهان لوبلیا
mangroves U خانواده شاه پسند
mangrove U خانواده شاه پسند
cycas U گیاه از خانواده سیکاس
materfamilas U مادر خانواده کدبانو
He left his family in Europe . U خانواده اش را دراروپ؟ گذاشت
urticaceous U وابسته به خانواده گزنه
ganoidei U خانواده سگ ماهی مینافلسان
pyralidid U خانواده بزرگی ازپروانه ها
salicaceous U وابسته به خانواده بید
wear the pants in a family <idiom> U رئیس خانواده بودن
royalty U اعضای خانواده سلطنتی
cetaceous U وابسته به خانواده بال
viverrine U خانواده گربه زباد
saltbush U خانواده گیاهان قازایاغی
family men U مرد خانواده - دوست
family man U مرد خانواده - دوست
royalties U اعضای خانواده سلطنتی
family size U تعداد افراد خانواده
apiaceous U وابسته به خانواده چتریان
family planning programs U برنامههای تنظیم خانواده
stuart U خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
santalaceous U وابسته به تیره یا خانواده صندل
A curse has been laid on the family . U خانواده لعنت شده یی است
styloipodium U ته خامه گیاهان خانواده هویج
pteridophyte U گیاهان اوندی خانواده سرخس
tudor U خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
crocodilian U وابسته به خانواده تمساح یانهنگ
to provide for one's family U خوارباربرای خانواده خودتهیه کردن
convolvulaceous U وابسته به خانواده نیلوفرپیچ پیچکی
plantagenet U خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
habit family hierarchy U سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
pteridophyta U گیاهان اوندی خانواده سرخس
cimex U سرخک خانواده ساس وسرخک
leguminous U وابسته به خانواده پروانه اسایان
gadoid U وابسته به خانواده ماهی روغن
feverweed U دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
ferula U خانواده انقوزه وشقاقل و رازیانه ومانندانها
sequoia U سرخ چوب که ازدختان خانواده کاج
aaron's beard U گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
gasteropod U حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
koalas U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
koala U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
maccabees U خانواده میهن پرستان مکابی یهود
Our grandmother wears the trousers ( breeches , pants ) in our family . U مادر بزرگمان مرد خانواده است
vestal U روستایی وابسته به الهه کانون خانواده
Generosity runs in the family. U سخاوت دراین خانواده ارثی است
I am the bread winner of the family . U نان آور خانه ( خانواده ) هستم
one of the most respected families U یکی از خانواده های بسیار محترم شمرده
lancastrian U در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
albatrosses U یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
he is a shame to his family U ننگ یامایه رسوایی خانواده خود میباشد
paulownia U جنسی از درختان کوچک چین از خانواده گل خوک
rush U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rushing U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
albatross U یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
He did it for the sake of his family . U محض خاطر خانواده اش این کاررا کرد
rushed U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
pocket borough U حوزه انتخاباتی تحت نفوذ یک نفر یا یک خانواده
flower de luce U گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
fleur de lis U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lys U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
Afro- پیشنود به معنی آمریکایی که خانواده او از آفریقا آمده باشند.
fagaceous U وابسته به خانواده الش وزان وبلوط یاشاه بلوط
page of presence U لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
rhythm method U روش تنظیم خانواده از راه شناخت دوران باروری زن
There seems to be a jinx on that family. U به نظر می رسد که این خانواده جادو شده است.
ling U ماهی روغنی اروپای شمالی وامریکا از خانواده gadidae
geometrid U خانواده پروانه یابندهای باریک بدن پروانههای هندسی
page of bonour U لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
knight marshal U کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
Main Street [American English] U کسب و کار و خانواده های متوسط در اجتماعی به عنوان یک گروه
What does Main Street think of this policy? U بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
transistor U معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
transistors U معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
homestay U خانواده مهمان دار [کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
casework U مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان
tiny model U مدل حافظه خانواده پردازنده Intel که امکان وجود چندین کیلوبایت داده وکد را ایجاد میکند
oxide U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
ttl U خانواده معروف دروازههای منط قی و طرح موارد ترانزیستوری سریع که ترانزیستور دو قط بی آن مستقیماگ وصل شده اند.
oxides U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
kratom U [درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
cetacean U وابسته به خانواده بال جانوری که ازخانواده بال باشد
Apple Macintosh computer U مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple Mac U مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
medium U مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد
mediums U مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد
vane pump U خانواده وسیعی از پمپهای سیالات که در ان سطوح تخت در محفظههای خارج ازمرکز دور تا دور شفت گردنده دوران میکنند
encephaloid U مخ مانند
etcetera U و مانند ان
tough U پی مانند
filiform U نخ مانند
frothy U کف مانند
pipelike U نی مانند
plumelike U پر مانند
tougher U پی مانند
similiar U مانند
toughest U پی مانند
mammilary U مانند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com