Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
exemplar
U
مانند مثال
exemplars
U
مانند مثال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
lamellate
U
لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous
U
فسیل مانند سنگواره مانند
example
U
مثال
examples
U
مثال
paradigms
U
مثال
illustration
U
مثال
paradigm
U
مثال
parable
U
مثال
sawing
U
مثال
saws
U
مثال
praxis
U
مثال
ensample
U
مثال
parables
U
مثال
illustrations
U
مثال
saw
U
مثال
impresa
U
مثال
sawed
U
مثال
to be illustrative of
U
با مثال نشاندادن
illustratively
U
با عکس یا مثال
allegorically
U
بطریق مثال
exempli gratia
[e.g.]
U
به عنوان مثال
locus
U
مثال ادبی
instances
U
مثال شاهد
exemplification
U
مثال اوری
instance
U
مثال شاهد
To cite an example .
U
مثال آوردن
e.g
U
برای مثال
tags
U
مثال مبتذل
tag
U
مثال مبتذل
videlicet
U
برای مثال
in fact
U
برای مثال
exemplum
U
مثال نمونه
exempli gratia
U
برای مثال
for example
U
به عنوان مثال
videlicet
U
برای مثال
namely
<adv.>
U
برای مثال
namely
U
برای مثال
to wit
<adv.>
U
برای مثال
instant
U
ماه کنونی مثال
instants
U
ماه کنونی مثال
For instance . By way of example .
U
مثلا"( من باب مثال )
query by example
U
سئوال از طریق مثال
to recover from something
U
جبران کردن
[مثال از بحرانی]
to catch
[to start]
U
روشن شدن
[مثال موتور]
instance
U
بعنوان مثال ذکر کردن
to recover from something
U
ترمیم شدن
[مثال از بحرانی]
suppressant
U
داروی جلوگیر
[مثال اشتها]
practice fee
U
دستمزد
[مثال ویزیت دکتر]
instances
U
بعنوان مثال ذکر کردن
to unionize
[American E]
U
متحد کردن
[مثال کارگران]
to unionise
[British E]
U
متحد کردن
[مثال کارگران]
to suck on
U
مکیدن
[مثال آب نبات چوبی ]
as
U
بهمان اندازه بعنوان مثال
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
traffic on public roads
U
رفت و آمد
[مثال در جاده یا خیابان]
street traffic
U
رفت و آمد
[مثال در جاده یا خیابان]
to descend
[into a mine]
U
وارد معدنی شدن
[مثال با آسانسور]
to enter
[into a mine]
U
وارد معدنی شدن
[مثال با آسانسور]
vindication
U
اعاده حیثیت
[مثال شهرت یا آبرو ...]
to recover from something
U
به حالت اول درآمدن
[مثال از بحرانی]
to search
[for]
[someone]
U
دنبال
[کسی]
گشتن
[ برای مثال پلیس]
locus classicus
U
مثال ادبی برای توضیح کلمه یاموضوعی
to feel like something
U
احساس که شبیه به چیزی باشد کردن
[مثال پارچه]
models
U
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
modelled
U
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
modeled
U
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
model
U
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
to keep somebody on a short leash
U
کسی را دائما کنترل کردن
[مثال مشکوکان به جرمی ]
boolean operation
U
عمل منط قی که از دو کلمه یک نتیجه ایجاد میکند مثال " و "
to trap something
[e.g. carbon dioxide]
U
چیزی را گرفتن
[جمع کردن]
[برای مثال دی اکسید کربن ]
to shoot one's mouth off
<idiom>
U
چیزهایی را بگویند که به مردم نباید گفت
[مثال چقدر پول درمی آورد ماهانه]
kibitzer
U
پشت دست نشین
[و پند ناخواسته می دهد یا فضولی می کند]
[مثال در ورق بازی]
nosy parker
U
پشت دست نشین
[و پند ناخواسته می دهد یا فضولی می کند]
[مثال در ورق بازی]
hank
U
طول مشخصی از نخ
[بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
to make a complaint
[about]
U
شکایت کردن
[درباره]
[مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
general grant
U
کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
to let somebody treat you like a doormat
<idiom>
U
با کسی خیلی بد رفتار کردن
[اصطلاح]
[ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
tone-on-tone
U
[بکار گیری یک رنگ با پس زمینه متفاوت در زمینه فرش بطور مثال دو نوع رنگ قرمز یکی تیره و دیگری روشن]
fulidal
U
اب مانند
vide
U
مانند
capitate
U
مانند سر
toughest
U
پی مانند
unapproachable
U
بی مانند
etcetera
U
و مانند ان
without an e.
U
بی مانند
filiform
U
نخ مانند
tough
U
پی مانند
blotchy
U
لک مانند
etc
U
و مانند آن
lambdoid
U
مانند
floriform
U
گل مانند
tougher
U
پی مانند
fluty
U
نی مانند
capillaceous
U
مانند نخ
unequaled
U
بی مانند
gypsiferous
U
گچ مانند
analog
U
مانند
argillaceous
U
گل مانند
argillaceous
U
رس مانند
arundinaceous
U
نی مانند
goatish
U
بز مانند
tendinous
U
بی مانند
inapproachable
U
بی مانند
and so on
U
و مانند ان
analogous
U
مانند
after the example of
U
مانند
threadlike
U
نخ مانند
thready
U
نخ مانند
encephaloid
U
مخ مانند
frothy
U
کف مانند
mammilary
U
مانند
aquiform
U
اب مانند
impish
U
جن مانند
analogue
U
مانند
nearest
U
مانند
anthoid
U
گل مانند
nearer
U
مانند
mammilliform
U
مانند
feathery
U
پر مانند
incomparable
U
بی مانند
neared
U
مانند
unprecedented
U
بی مانند
unprecedentedly
U
بی مانند
near-
U
مانند
near
U
مانند
nearing
U
مانند
analogues
U
مانند
similiar
U
مانند
myrtle formed
U
اس مانند
simulant
U
مانند
string
U
نخ مانند
pipelike
U
نی مانند
castellated
U
دژ مانند
womanlike
U
زن مانند
plumose
U
پر مانند
nears
U
مانند
as
U
مانند
uniquely
U
بی مانند
reediest
U
نی مانند
reedier
U
نی مانند
penniform
U
پر مانند
unequalled
U
بی مانند
foggier
U
مانند مه
unique
U
بی مانند
reedy
U
نی مانند
foggiest
U
مانند مه
liplike
U
لب مانند
foggy
U
مانند مه
icily
U
یخ مانند
inimitable
U
بی مانند
plumelike
U
پر مانند
unparalleled
U
بی مانند
similar
U
مانند
gasiform
U
گاز مانند
gemmy
U
گوهر مانند
gasiform
U
بخار مانند
fusiform
U
دوک مانند
vacuolate
U
حفره مانند
gelatiniform
U
دلمه مانند
furfuraceous
U
سبوس مانند
fruticose
U
مانند بوته
vapory
U
بخار مانند
pituitous
U
مخاط مانند
vaporous
U
مانند بخار
fungiform
U
قارچ مانند
funnelform
U
قیف مانند
pisciform
U
ماهی مانند
piny
U
کاج مانند
vacuolar
U
حفره مانند
tubiform
U
مانند لوله
graminaceous
U
علف مانند
saclike
U
کیسه مانند
rocklike
U
خاره مانند
saccate
U
کیسه مانند
twigged
U
ترکه مانند
piggish
U
خوک مانند
rodlike
U
میله مانند
ursiform
U
خرس مانند
twiggy
U
ترکه مانند
godlike
U
خدا مانند
perispheric
U
گوی مانند
giantlike
U
غول مانند
pipelike
U
لوله مانند
ursine
U
خرس مانند
ghosty
U
روح مانند
pipelike
U
پیپ مانند
ghostlike
U
شبح مانند
gladiate
U
شمشیر مانند
ghostlike
U
روح مانند
ghosty
U
شبح مانند
phyline
U
برگ مانند
frutescent
U
بوته مانند
elephantoid
U
پیل مانند
fibriform
U
لیف مانند
sacciform
U
کیسه مانند
vulturous
U
لاشخور مانند
filiform
U
رشته مانند
pouchy
U
کیسه مانند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com