English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
simulant of U مانند شبیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
analogous U شبیه
near- U شبیه
near U شبیه
similar U شبیه
make U شبیه
makes U شبیه
womanlike U شبیه زن
wifelike U شبیه زن
luteous U شبیه گل
more like;most like U شبیه تر
imitation U شبیه
imitations U شبیه
pygidial U شبیه دم
similar to that U شبیه به ان
medals U شبیه
similiar U شبیه
medal U شبیه
simulant U شبیه
personator U شبیه
papilionaceous U شبیه
feathery U شبیه به پر
nears U شبیه
nearing U شبیه
nearest U شبیه
nearer U شبیه
quasi U شبیه
similar <adj.> U شبیه
neared U شبیه
anthoid U شبیه به گل
similes U شبیه
alike <adj.> U شبیه
simile U شبیه
akin <adj.> U شبیه
related <adj.> U شبیه
like <adj.> U شبیه
liverish U شبیه جگر
airily U شبیه هوا
pithy U شبیه مغز
palating U شبیه کاخ
equaled U همرتبه شبیه
nomological U شبیه قانون
like U شبیه همچون
ovine U شبیه گوسفند
liked U شبیه همچون
osteal U شبیه استخوان
oleaginous U شبیه روغن
ophidian U شبیه مار
ophitic U شبیه مار
alike U شبیه یکسان
more like;most like U شبیه ترین
lacertilian U شبیه مارمولک
libriform U شبیه لیف
lilied U شبیه سوسن
limaciform U شبیه نرم تن
limacine U شبیه نرم تن
lupin U شبیه گرگ
nebulous U شبیه سحاب
lupine U شبیه گرگ
stellar U شبیه ستاره
bovine U شبیه گاو
liker to god than man U شبیه تر بخداتاادم
molluscoid U شبیه نرم تن
simulated U شبیه ساخته
bent U علف شبیه نی
panduriform U شبیه ویولون
simulator U شبیه ساز
plexiform U شبیه شبکه
plexiform U شبکهای شبیه رگ
plumy U شبیه پر کرکی
rooty U شبیه ریشه
polypose U شبیه بواسیرلحمی
polypous U شبیه بواسیرلحمی
prismoidal U شبیه منشور
protean U شبیه Proteus
psittaceous U شبیه طوطی
asteroids U شبیه ستاره
quasi easement U حق شبیه به حق ارتفاق
asteroid U شبیه ستاره
reniform U شبیه کلیه
platy U شبیه بشقاب
palmate U شبیه پنجه
likes U شبیه همچون
popish U شبیه کاتولیک
phylloid U شبیه برگ
steamy U شبیه بخار
steamiest U شبیه بخار
steamier U شبیه بخار
piscine U شبیه ماهی
pisiform U شبیه نخود
platinoid U شبیه پلاتین
simulators U شبیه ساز
rhizome U شبیه ریشه
keel shaped U شبیه ته کشتی
rival U نظیر شبیه
likened U شبیه کردن
liken U شبیه شدن
liken U شبیه کردن
dermoid U شبیه پوست
rivals U نظیر شبیه
dermoidal U شبیه پوست
butyraceous U شبیه کره
equals U همرتبه شبیه
equalling U همرتبه شبیه
equalled U همرتبه شبیه
equaling U همرتبه شبیه
berrylike U شبیه توت
equal U همرتبه شبیه
encephaloid U شبیه مغز
epithelial U شبیه بشرهای
epithelioid U شبیه بشرهای
likened U شبیه شدن
crystalloid U شبیه بلور
rivalling U نظیر شبیه
carinal U شبیه زورق
cervine U شبیه گوزن
rivaled U نظیر شبیه
chartaceous U شبیه کاغذ
rivaling U نظیر شبیه
astral U شبیه ستاره
chochleate U شبیه صدف
chylaceous U شبیه کیلوس
citied U شبیه شهر
claustral U شبیه حجره
computer simulation U شبیه سازی
likens U شبیه شدن
likens U شبیه کردن
likening U شبیه شدن
likening U شبیه کردن
rivalled U نظیر شبیه
eugenoid U شبیه اوگانا
farfetched U شبیه بعید
assimilating U شبیه ساختن
simulation U شبیه سازی
ghostliness U شبیه به روح
argillaceous U شبیه خاک رس
spongy U شبیه اسفنج
alkaloid U شبیه قلیا
aliform U شبیه بال
adrenergic U شبیه ادرنالین
goosey U شبیه غاز
goosy U شبیه غاز
grapy U شبیه انگور
haematoid U شبیه بخون
haemoid U شبیه خون
gypsy U شبیه کولی
gypsies U شبیه کولی
gipsies U شبیه کولی
henny U شبیه بمرغ
assonant U شبیه در صدا
assimilates U شبیه ساختن
assimilated U شبیه ساختن
assimilate U شبیه ساختن
fiddleback U شبیه ویولون
fiddleback U شبیه کمانچه
humanoids U شبیه انسان
humanoid U شبیه انسان
anthropomorphic U شبیه انسان
for all the world like U کاملا` شبیه
b U هرشکلی شبیه به B
simulations U شبیه سازی
ichthyoid U شبیه ماهی
wavelike U شبیه موج
sylphlike U شبیه جن هوایی
snuffy U شبیه انفیه
snakelike U شبیه مار
typal U شبیه نمونه
virgulate U شبیه میله
sloughy U شبیه دله
vestibular U شبیه اتاقک
likeness U شکل شبیه
likenesses U شکل شبیه
taffia U مشروبی شبیه رم
tafia U مشروبی شبیه رم
soupy U شبیه ابگوشت
spathulate U شبیه مرهم کش
waterish U هر چیزی شبیه اب
woodsy U شبیه چنگل
stomatic U شبیه دهان
stubbly U شبیه کاهبن
whippy U شبیه شلاق
splenoid U شبیه به طحال
styloid U شبیه نیزه
sulfurous U شبیه گوگرد
sulphurous U شبیه گوگرد
spidery U شبیه عنکبوت
spidery U شبیه تارعنکبوت
susurrous U شبیه نجوا
spheroid U شبیه کره
susurrus U شبیه نجوا
spatulate U شبیه مرهم کش
take after U شبیه بودن
the drama U فن شبیه سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com