English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
medusoid U مانند ستاره دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
medusa U ستاره دریایی
sea pad U ستاره دریایی
finger fish U ستاره دریایی
starfish U ستاره دریایی
stellate U ستاره مانند
starlike U ستاره مانند
asteroidal U مانند ستاره
hydromedusa U نجم البحر یا ستاره دریایی
asteroid U ستاره مانند ستارهای
asteroids U ستاره مانند ستارهای
asteriated U دارای اشعهء ستاره مانند
planetoid U اجرام ستاره مانند سیارهای شکل
fucoid U مانند جلبک دریایی
binary star U ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
double star U ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
Lesghi star U ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
dog star U ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
planet U ستاره سیار ستاره بخت
planets U ستاره سیار ستاره بخت
concentrator U وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stelliform U ستاره وار ستاره وش
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
starred U ستاره
star U ستاره
stars U ستاره
asterisk U ستاره
aster U ستاره
asterisks U ستاره
starless U بی ستاره
stellar U پر ستاره
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
starlet U ستاره کوره
sea nettle U ستاره دریای
lodestaror load U ستاره قطبی
lucifer U ستاره بامدادی
comets U ستاره گیسودار
stelliform U بشکل ستاره
lunette U ستاره صغیر
starlet U ستاره کوچک
comet U ستاره گیسودار
star spangled U مزین به ستاره
star finder U ستاره یاب
loadstar U ستاره راهنما
lodestar U ستاره قطبی
star voltage U ولتاژ ستاره
star connection U اتصال ستاره
star washer واشر ستاره ای
lodestar U ستاره راهنما
star bit U بیت ستاره
star spangled U ستاره نشان
astrologer U ستاره شناس
polaris U ستاره جدی
polaris U ستاره قطبی
pluto U ستاره پلوتو
planetesimal U کوچک ستاره
mars U ستاره مریخ
shooting stars U ستاره ثاقب
multiple star U ستاره چندگانه
shooting star U ستاره ثاقب
nova U فانی ستاره
north star U ستاره شمالی
north star U ستاره قطبی
neutron star U ستاره نوترونی
neptune U ستاره نپتون
morning star U ستاره بامدادی
morning star U ستاره صبح
goats U ستاره جدی
goat U ستاره جدی
sabaism U ستاره پرستی
astral U شبیه ستاره
Jove U ستاره مشتری
pulsating star U ستاره تپنده
asteroid U شبیه ستاره
moring star U ستاره بامداد
asteroids U شبیه ستاره
Pole Star U ستاره قطبی
proto star U پیش ستاره
polestar U ستاره قطبی
y voltage U ولتاژ ستاره
stellar U ستاره وار
d. star U ستاره جفتی
day star U ستاره بامداد
daystar U ستاره بامداد
camelopard U ستاره زرافه
dwarf star U ستاره کوتوله
evening star U ستاره شامگاهی
fixed star U ستاره ثابت
astronomer U ستاره شناس
gaint star U ستاره غول
georgium sidus U ستاره جرج
cameleopardalis U ستاره زرافه
farsi be engilisi U ارایشگاه ستاره
stellar U شبیه ستاره
pip U ستاره سردوش
pipping U ستاره سردوش
pips U ستاره سردوش
asterisk U نشان ستاره
asterial U ستاره شکل
asterism U نشان ستاره
asterisks U نشان ستاره
astronavigation U ستاره نوردی
astronmer U ستاره شناس
rolling stone <idiom> U ستاره سهیل
astronomers U ستاره شناس
an infinitude of stars U تعدادنامحدودی ستاره
supergaint U ستاره ابرغول
hesper U ستاره مغرب
loadstar U ستاره قطبی
companion U ستاره ندیم
astrologers U ستاره شناس
hexagram U ستاره شش وجهی
hesperus U ستاره شام
uranus U ستاره اورانوس
vesper U ستاره غروب
pipped U ستاره سردوش
y connection U اتصال ستاره
y network U شبکه ستاره
y winding U اتصال ستاره
receptors U ستاره مساعد گیرنده
asterism U هر چیزی شبیه ستاره
asterisks U با ستاره نشان کردن
stardom U ستاره شدن سینماوغیره
asterisk U با ستاره نشان کردن
comets U ستاره دنباله دار
castor U ستاره اول دو پیکر
all star U تیم تمام ستاره
all-star U تیم تمام ستاره
twinkling U چشمک زدن ستاره
starlight U وابسته بنور ستاره
castors U ستاره اول دو پیکر
casters U ستاره اول دو پیکر
he can read the sky U ستاره شناس است
starred U نشان ستاره اختر
stars U نشان ستاره اختر
pentalpha U ستاره پنج پره
comet U ستاره دنباله دار
star U نشان ستاره اختر
receptor U ستاره مساعد گیرنده
moring star U ستاره صبح ناهید
azimuth U ازیموت ستاره السمت
blazing star U ستاره دنباله دار
bronze star medal U مدال ستاره برنز
Dingbat U نوشتاری که حاوی ستاره
campaign star U نشان جنگی ستاره
caster U ستاره اول دو پیکر
giant star U ستاره بزرگ و درخشان
lucky star <idiom> U ستاره بخت واقبال
venus U زن زیبا ستاره زهره
trigon U اجتماع سه ستاره باهم
trigon U سه حالتی ستاره سه تایی
stellify U بشکل ستاره درامدن
stellify U بشکل ستاره دراوردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com