Perdic | مانند روده بند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	mesenteric U	مانند روده بند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	I´m as hungry as a horse. U	آنقدر گشنه هستم که روده بزرگ روده کوچک را بخورد.
	hungry as a hunter <idiom> U	آنقدر گشنه که روده بزرگ روده کوچک را بخورد
	bushbabies U	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
	bushbaby U	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
	lamellate U	لایه مانند ورقه مانند
	fossiliferous U	فسیل مانند سنگواره مانند
	bowels U	روده
	gutting U	دل و روده
	enteron U	روده
	in a tangle U	روده
	gutting U	روده
	ileum U	چم روده
	bowel U	روده
	gut U	دل و روده
	gut U	روده
	garbage U	روده
	guts U	روده
	guts U	دل و روده
	gill U	روده
	rectums U	راست روده
	large intestine U	روده بزرگ
	viscerate U	روده در اوردن از
	guts U	روده دراوردن از
	knuckle U	قرحه روده
	small intestine U	روده کوچک
	jejunum U	تهی روده
	intestine U	روده امعاء
	intestines U	روده امعاء
	hindgut U	روده خلفی
	small intestine U	روده باریک
	tormina U	قولنج روده
	intestinal U	روده دار
	knuckles U	قرحه روده
	saburra U	اخلاط روده
	yack U	روده درازی
	gut U	روده دراوردن از
	gutting U	روده دراوردن از
	purtenance U	دل و روده متعلقات
	disembowel U	روده دراوردن از
	hysterical U	روده بر کننده
	hysterically U	روده بر کننده
	disemboweled U	روده دراوردن از
	disemboweling U	روده دراوردن از
	disembowelled U	روده دراوردن از
	disembowelling U	روده دراوردن از
	disembowels U	روده دراوردن از
	rectum U	راست روده
	mesentery U	روده بند
	long windedness U	روده درازی
	screaming U	روده برکننده
	embowel U	روده در اوردن از
	enterotomy U	روده شکافی
	enterotomy U	عمل روده
	embowel U	در روده گذاردن
	enteralgia U	درد روده
	enterectomy U	روده بری
	enteritis U	اماس روده
	enterocele U	فتق روده
	enterography U	شرح روده ها
	enterology U	روده شناسی
	coecum U	روده کور
	colon U	ستون روده
	caecum U	روده کور
	ileum U	روده دراز
	cecum U	روده کور
	helminth U	کرم روده
	haruspex U	روده بین
	ascarid U	کرم روده
	colons U	ستون روده
	jejunal U	وابسته به روده تهی
	endamoeba U	امیب انگل روده
	eventration U	بیرون ریختگی روده
	octopuses U	روده پای هشت پا
	octopus U	روده پای هشت پا
	windbags U	نطاق روده دراز
	windbag U	نطاق روده دراز
	chatterboxes U	ادم روده دراز
	chatterbox U	ادم روده دراز
	invagination U	پیچ خوردن روده
	to split one's sides U	از خنده روده برشدن
	chitterlings U	روده کوچک خوک
	to die of laughing U	ارخنده روده برشدن
	to set in a roar U	از خنده روده برکردن
	ileitis U	اماس روده دراز
	ileal U	وابسته به روده دراز
	in wards U	شکمبه و روده واردات
	mesenterical U	وابسته به روده بند
	gastrointestinal U	مربوط به معده و روده
	chitlings U	روده کوچک خوک
	mesenteric U	وابسته به روده بند
	peritoneum U	برون شامه روده ها
	prolixity U	پرگویی روده درازی
	large intestine U	قولون روده فراخ
	proctoptosis U	سقوط روده راست
	chitlins U	روده کوچک خوک
	sidesplitting U	روده براز خنده
	mesenteritis U	اماس روده بند
	ileac U	وابسته به روده دراز
	duodenitis U	اماس روده اثناعشر
	to roar with laughter <idiom> U	از خنده روده بر شدن
	hookworm U	نوعی کرم روده
	colitis U	ورم مخاط روده بزرگ
	eviscerate U	روده یا چشم و غیره رادراوردن
	duodenums U	روده اثنی عشر دوازدهه
	prolix U	خسته کننده روده دراز
	proctoscope U	الت معاینه روده راست
	eventration U	جنین بی شکم یابی روده
	He hasnt got a single straight intestine. <proverb> U	یک روده راست در شکمش نیست .
	yaks U	وراجی کردن روده درازی
	yak U	وراجی کردن روده درازی
	ileus U	انسداد روده قولنج الیاوسی
	duodenum U	روده اثنی عشر دوازدهه
	typhlitis U	اماس روده کور ورم اعور
	intussusception U	دخول بخشی از روده در بخش دیگر
	introsusception U	دخول بخشی از روده در بخش دیگر
	sausage U	روده محتوی گوشت چرخ شده
	sausages U	روده محتوی گوشت چرخ شده
	adjustable wheel U	چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
	roundworm U	انواع کرم های گرد انگل روده
	entozoa U	انگلهای داخلی بطور اعم وبخصوص کرمهای روده
	pinworm U	کرم ریزسنجاقی انگل روده انسان ازدسته نماته ها
	laparectomy U	برش بخشی از روده که درپهلوی ادمی واقع است
	wind bag U	سخنران پرگو نطاق روده دراز کیسه باد سینه
	catgut U	روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
	colon U	نشان دونقطه دونقطه یعنی این علامت : روده بزرگ
	colons U	نشان دونقطه دونقطه یعنی این علامت : روده بزرگ
	anthelmintic U	دافع کرم روده مربوط بداروی ضد کرم
	rectal U	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
	helminthiasis U	ابتلاء به کرم روده ناخوشی کرم
	appendicitis U	اماس ضمیمه روده اماس اپاندیس
	invermination U	دچاری به کرم روده ناخوشی کرم
	argillaceous U	رس مانند
	pipelike U	نی مانند
	without an e. U	بی مانند
	nears U	مانند
	argillaceous U	گل مانند
	nearing U	مانند
	nearest U	مانند
	womanlike U	زن مانند
	impish U	جن مانند
	similar U	مانند
	blotchy U	لک مانند
	goatish U	بز مانند
	plumose U	پر مانند
	arundinaceous U	نی مانند
	etc U	و مانند آن
	unapproachable U	بی مانند
	castellated U	دژ مانند
	nearer U	مانند
	gypsiferous U	گچ مانند
	icily U	یخ مانند
	inapproachable U	بی مانند
	mammilary U	مانند
	toughest U	پی مانند
	analog U	مانند
	analogous U	مانند
	tougher U	پی مانند
	tough U	پی مانند
	liplike U	لب مانند
	lambdoid U	مانند
	foggier U	مانند مه
	frothy U	کف مانند
	foggiest U	مانند مه
	incomparable U	بی مانند
	as U	مانند
	neared U	مانند
	aquiform U	اب مانند
	plumelike U	پر مانند
	penniform U	پر مانند
	near- U	مانند
	near U	مانند
	anthoid U	گل مانند
	and so on U	و مانند ان
	unique U	بی مانند
	after the example of U	مانند
	myrtle formed U	اس مانند
	uniquely U	بی مانند
	foggy U	مانند مه
	fulidal U	اب مانند
	unequalled U	بی مانند
	unparalleled U	بی مانند
	capillaceous U	مانند نخ
	encephaloid U	مخ مانند
	capitate U	مانند سر
	analogues U	مانند
	feathery U	پر مانند
	floriform U	گل مانند
	fluty U	نی مانند
	similiar U	مانند
	etcetera U	و مانند ان
	inimitable U	بی مانند
	unprecedented U	بی مانند
	unprecedentedly U	بی مانند
	mammilliform U	مانند
	analogue U	مانند
	tendinous U	بی مانند
	vide U	مانند
	string U	نخ مانند
	filiform U	نخ مانند
	reedy U	نی مانند