Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fucoid
U
مانند جلبک دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sea weed
U
جلبک دریایی
seaweeds
U
جلبک دریایی
seaweed
U
جلبک دریایی
planker
U
چون جلبک وستاره دریایی
gulfweed
U
نوعی جلبک یا علف دریایی
medusoid
U
مانند ستاره دریایی
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
algae
U
جلبک
alga
U
جلبک
green alga
U
جلبک سبز
algology
U
مبحث جلبک شناسی
zoospore
U
هاگ تاژکدار غیرجنسی جلبک
pondweed
U
بکجور جلبک که در استخرهابهم میرسد
yellow green alga
U
جلبک دارای رنگدانه زرد تا سبز
laminaria
U
جلبکهای لامیناریا جلبک کلاه گرزی وپهن
mastigophoran
U
اغازیان تک سلولی تاژکدار که گاهی جزء جلبک محسوبند
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
gonidium
U
یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
fossiliferous
U
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
U
لایه مانند ورقه مانند
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
spotting board
U
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
nautical
U
دریایی
marine
U
دریایی
dogfish
U
سگ دریایی
maritime
U
دریایی
thalassic
U
دریایی
thalaesic
U
دریایی
benthic
U
ته دریایی
marines
U
دریایی
sea born
U
دریایی
salty
U
دریایی
saltiest
U
دریایی
sea pier
U
سد دریایی
saltier
U
دریایی
sharks
U
سگ دریایی
pelagian
U
دریایی
shark
U
سگ دریایی
naval
U
دریایی
seas
U
دریایی
sea
U
دریایی
flag officer
U
افسر دریایی
sea cucumber
U
راب دریایی
sea cow
U
گاو دریایی
marine climate
U
اب و هوای دریایی
sea bass
U
گرگ دریایی
sea anemone
U
شقایق دریایی
marines
U
تکاور دریایی
marine forces
U
تفنگداران دریایی
rover
U
دزد دریایی
rock sucker
U
مارماهی دریایی
finger fish
U
ستاره دریایی
sea pad
U
ستاره دریایی
sea dog
U
خوک دریایی
lantern
U
چراغ دریایی
lanterns
U
چراغ دریایی
sea mail
U
پست دریایی
sea locust
U
ملخ دریایی
tidal wave
U
سیلاب دریایی
sea frontiers
U
مرزهای دریایی
fish hawk
U
دال دریایی
sea flower
U
شقایق دریایی
sea elephant
U
فیل دریایی
sea duty
U
ماموریت دریایی
sea dog
U
گاو دریایی
marine insurance
U
بیمه دریایی
marine railway
U
ریل دریایی
buccaneers
U
دزد دریایی
marine sand
U
ماسه دریایی
dolphin
U
گراز دریایی
dolphins
U
گراز دریایی
voyage
U
سفر دریایی
voyages
U
سفر دریایی
sea lane
U
جاده دریایی
sea lane
U
مسیر دریایی
sea lanes
U
جاده دریایی
sea lanes
U
مسیر دریایی
buccaneer
U
دزد دریایی
waterspouts
U
گردباد دریایی
marine regatta
U
ریل دریایی
fanal
U
فانوس دریایی
beacon
U
چراغ دریایی
beacon
U
فار دریایی
beacons
U
چراغ دریایی
beacons
U
فار دریایی
waterspout
U
گردباد دریایی
mariner's compass
U
قطبنمای دریایی
sea marks
U
علامات دریایی
hogfish
U
گراز دریایی
shore dinner
U
غذای دریایی
hydro aeroplane
U
هواپیمای دریایی
hydrographic chart
U
نقشه دریایی
ship's corporal
U
دژبان دریایی
porpoise
U
گراز دریایی
porpoises
U
گراز دریایی
geographical mile
U
میل دریایی
kelp
U
اشنه دریایی
seebreeze
U
نسیم دریایی
seaway
U
مسیر دریایی
seaway
U
راه دریایی
cruising
U
سفر دریایی
cruises
U
سفر دریایی
cruised
U
سفر دریایی
sirenic
U
حوری دریایی
holothurian
U
راب دریایی
holothurian
U
حلزون دریایی
armada
U
نیروی دریایی
armadas
U
نیروی دریایی
blockage
U
ممانعت دریایی
blockage
U
محاصره دریایی
blockages
U
ممانعت دریایی
blockages
U
محاصره دریایی
cruise
U
سفر دریایی
sill of a dock
U
سد حوض دریایی
seawall
U
دیوار یا سد دریایی
seapower
U
قدرت دریایی
seamount
U
کوه دریایی
sea stores
U
فروشگاه دریایی
sea rover
U
دزد دریایی
floatplane
U
هواپیمای دریایی
sea power
U
کشور دریایی
sea plane
U
هواپیمایی دریایی
floating trade
U
تجارت دریایی
sea nymph
U
پری دریایی
sea nymph
U
حوری دریایی
rip
U
گرداب دریایی
ripped
U
گرداب دریایی
rips
U
گرداب دریایی
light house
U
چراغ دریایی
sea surveillance
U
مراقبت دریایی
siren
U
حوری دریایی
siren
U
اژیر دریایی
sirens
U
حوری دریایی
sirens
U
اژیر دریایی
otter
U
سمور دریایی
otters
U
سمور دریایی
fucus
U
کتانجک خس دریایی
seaman guard
U
گارد دریایی
seadrome
U
فرودگاه دریایی
light house
U
فار دریایی
sea weed
U
علف دریایی
sea monster
U
هیولای دریایی
sea swallow
U
چلچله دریایی
marooner
U
دزد دریایی
pharos
U
فانوس دریایی
pelagic
U
دریایی دریانشین
pelagian
U
جانور دریایی
naval activity
U
یکان دریایی
paravane
U
اژدرمخرب دریایی
asteroidea
U
ستارههای دریایی
creeping attack
U
تک غافلگیرانه دریایی
ossifrage
U
عقاب دریایی
osprey
U
عقاب دریایی
naval attache
U
وابسته دریایی
on shore winds
U
باد دریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com