Total search result: 201 (15 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
die U |
ماندن در پایگاه در پایان بازی بیس بال دو سرعت جنگ تا پیروزی |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
outrun U |
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه |
 |
 |
outruns U |
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه |
 |
 |
outrunning U |
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه |
 |
 |
make short work of something <idiom> |
[به سرعت به پایان رساندن] |
 |
 |
play off <idiom> U |
ثابت ماندن بازی دوتیم |
 |
 |
white flag U |
پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه |
 |
 |
on side U |
پایان بازی |
 |
 |
The referee blew for full-time. U |
داور سوت پایان بازی را زد. |
 |
 |
shutdown strip U |
منطقه بعد از خط پایان که رانندگان از سرعت خود می کاهند |
 |
 |
all out U |
پایان بازی توپزنان یک تیم کریکت |
 |
 |
variable displacement pump U |
پمپ سیالی که برونده ان درطیف وسیعی با ثابت ماندن سرعت چرخش تغییر میکند |
 |
 |
carry one's bat U |
تا پایان بازی ادامه دادن کارتوپزن بدون سوختن |
 |
 |
par in U |
پایان دادن بازی گلف با کسب امتیاز استاندارد در بخشهای باقیمانده |
 |
 |
vertical take off and landing U |
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد |
 |
 |
slaloms U |
مسابقه سرعت اسکی بازی |
 |
 |
slalom U |
مسابقه سرعت اسکی بازی |
 |
 |
expedite rule U |
مقررات سرعت بخشیدن به بازی پینگ پنگ |
 |
 |
demanded U |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
 |
 |
demand U |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
 |
 |
demands U |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
 |
 |
eol U |
پایان خط پرچمی که بیان کننده پایان یک خط داده میباشد |
 |
 |
queried U |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
 |
 |
roll back U |
کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی |
 |
 |
query U |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
 |
 |
aggregate U |
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود |
 |
 |
aggregates U |
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود |
 |
 |
queries U |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
 |
 |
querying U |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
 |
 |
terminate U |
پایان دادن پایان یافتن |
 |
 |
terminated U |
پایان دادن پایان یافتن |
 |
 |
terminates U |
پایان دادن پایان یافتن |
 |
 |
station list U |
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه |
 |
 |
deployment operating base U |
پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها |
 |
 |
privacy U |
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند |
 |
 |
language U |
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود |
 |
 |
languages U |
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود |
 |
 |
shinny U |
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی |
 |
 |
combined speed indicator U |
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب |
 |
 |
speed ring U |
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما |
 |
 |
sql U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
 |
 |
inflow ratio U |
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها |
 |
 |
structure U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
structuring U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
structures U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
burning rate U |
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت |
 |
 |
indicated airspeed U |
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما |
 |
 |
dense index U |
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده |
 |
 |
drag U |
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین |
 |
 |
dragged U |
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین |
 |
 |
drags U |
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین |
 |
 |
true air speed U |
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان |
 |
 |
machine number U |
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت |
 |
 |
tachometer U |
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج |
 |
 |
rate of flame propagation U |
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق |
 |
 |
queried U |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
 |
 |
queries U |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
 |
 |
querying U |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
 |
 |
query U |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
 |
 |
variable ratio U |
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند |
 |
 |
rate of pouring U |
سرعت سیلان سرعت جاری شدن |
 |
 |
muzzle velocity U |
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله |
 |
 |
inputted U |
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود |
 |
 |
input U |
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود |
 |
 |
victoriousness U |
پیروزی |
 |
 |
victories U |
پیروزی |
 |
 |
victory U |
پیروزی |
 |
 |
victoriously U |
با پیروزی |
 |
 |
conquests U |
پیروزی |
 |
 |
conquest U |
پیروزی |
 |
 |
triumphed U |
پیروزی |
 |
 |
win U |
پیروزی |
 |
 |
wins U |
پیروزی |
 |
 |
score U |
پیروزی |
 |
 |
scores U |
پیروزی |
 |
 |
achievement |
پیروزی |
 |
 |
beats U |
پیروزی |
 |
 |
beat U |
پیروزی |
 |
 |
triumphs U |
پیروزی |
 |
 |
triumphing U |
پیروزی |
 |
 |
take U |
پیروزی |
 |
 |
takes U |
پیروزی |
 |
 |
scored U |
پیروزی |
 |
 |
triumph U |
پیروزی |
 |
 |
steal U |
پیروزی غیرمنتظره |
 |
 |
victory day U |
روز پیروزی |
 |
 |
conquer U |
پیروزی یافتن بر |
 |
 |
conquering U |
پیروزی یافتن بر |
 |
 |
triumphal U |
حاکی از پیروزی |
 |
 |
conquers U |
پیروزی یافتن بر |
 |
 |
garrison finish U |
پیروزی غیرمنتظره |
 |
 |
nike U |
الهه پیروزی |
 |
 |
V-sign U |
علامت پیروزی |
 |
 |
paean U |
پیروزی نامه |
 |
 |
V-signs U |
علامت پیروزی |
 |
 |
v day U |
روز پیروزی |
 |
 |
successes U |
پیروزی نتیجه |
 |
 |
victory stele U |
لوح پیروزی |
 |
 |
win U |
پیروزی برد |
 |
 |
trophies U |
نشان پیروزی |
 |
 |
secure of victory U |
مطمئن به پیروزی |
 |
 |
trophies U |
یادگاری پیروزی |
 |
 |
triumphal cloumn U |
برج پیروزی |
 |
 |
paeans U |
پیروزی نامه |
 |
 |
win on points U |
پیروزی با امتیاز |
 |
 |
winnable U |
شایسته پیروزی |
 |
 |
trophy U |
نشان پیروزی |
 |
 |
trophy U |
یادگاری پیروزی |
 |
 |
wins U |
پیروزی برد |
 |
 |
success U |
پیروزی نتیجه |
 |
 |
steals U |
پیروزی غیرمنتظره |
 |
 |
harlequinade U |
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی |
 |
 |
frame U |
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ |
 |
 |
misplay U |
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن |
 |
 |
gamesmanship U |
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی |
 |
 |
cutthroat U |
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند |
 |
 |
game U |
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود |
 |
 |
paeans U |
پیروزی نامه نوشتن |
 |
 |
sudden victory U |
پیروزی در وقت اضافی |
 |
 |
paean U |
پیروزی نامه نوشتن |
 |
 |
achievements U |
پیروزی کار بزرگ |
 |
 |
triumphant U |
فاتحانه فریاد پیروزی |
 |
 |
triumphantly U |
فاتحانه فریاد پیروزی |
 |
 |
win by knockout U |
پیروزی با ناک اوت |
 |
 |
pewter U |
جام پیروزی جایزه |
 |
 |
pull it out U |
پیروزی در واپسین لحظات |
 |
 |
support U |
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد |
 |
 |
dib U |
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند |
 |
 |
kiss in the ring U |
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد |
 |
 |
to make a trick U |
با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی] |
 |
 |
fire fight U |
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی |
 |
 |
shinney U |
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود |
 |
 |
chocked nozzle U |
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است |
 |
 |
subsonic U |
با سرعت کمتر از سرعت صوت |
 |
 |
accelerate U |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
 |
 |
accelerated U |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
 |
 |
accelerates U |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
 |
 |
accelerating U |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
 |
 |
QBE U |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
 |
 |
inning U |
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ |
 |
 |
pyrrhic victory U |
پیروزی ای که بی اندازه گران تمام شد |
 |
 |
win by retirement U |
پیروزی با کنار رفتن حریف |
 |
 |
shut out U |
مانع پیروزی حریف شدن |
 |
 |
save the day <idiom> U |
به پیروزی وموفقیت دست یافتن |
 |
 |
palms U |
نخل خرما نشانه پیروزی |
 |
 |
palm U |
نخل خرما نشانه پیروزی |
 |
 |
occupation authority U |
اقتدار ناشی از فتح و پیروزی |
 |
 |
to overcrow one's rival U |
از پیروزی بر حریف شادی کردن |
 |
 |
mach hold U |
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار |
 |
 |
dragger U |
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت |
 |
 |
zero wait state U |
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود |
 |
 |
edges U |
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت |
 |
 |
brush U |
دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی |
 |
 |
brushes U |
دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی |
 |
 |
edge U |
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت |
 |
 |
crampet game U |
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج |
 |
 |
harlepuinade U |
نمایش لال بازی ودلقک بازی |
 |
 |
charlatanic U |
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی |
 |
 |
streak U |
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی |
 |
 |
streaked U |
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی |
 |
 |
streaks U |
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی |
 |
 |
long shot U |
شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد |
 |
 |
streaking U |
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی |
 |
 |
cut off velocity U |
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک |
 |
 |
transonic U |
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت |
 |
 |
air plot wind velocity U |
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده |
 |
 |
head hunt U |
بریدن سردشمن وبردن ان بعنوان غنیمت ونشانه پیروزی |
 |
 |
turn the tide <idiom> U |
چیزی که بنظر شکست خورده بود به پیروزی رساندن |
 |
 |
fasted U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
fasts U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
fast U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
fastest U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
jiujutsu U |
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو |
 |
 |
Vistory was dearly bought . U |
پیروزی بقیمت گرانی بدست آمد ( تلفات جانی فراوان ) |
 |
 |
jiujitsu U |
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو |
 |
 |
jujitsu U |
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو |
 |
 |
Bureaucracy . Red tape . U |
کاغذ بازی ( قرطاس بازی ) |
 |
 |
airspeeds U |
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش |
 |
 |
airspeed U |
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش |
 |
 |
declared speed U |
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان |
 |
 |
supersonic U |
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت |
 |
 |
command speed U |
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما |
 |
 |
ground speed U |
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین |
 |
 |
sustained rate U |
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم |
 |
 |
aircraft block speed U |
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی |
 |
 |
trray U |
ماندن |
 |
 |
be U |
ماندن |
 |
 |
to fret one's gizzard U |
ته ماندن |
 |
 |
stay U |
ماندن |
 |
 |
lie U |
ماندن |
 |
 |
upaemia U |
ماندن |
 |
 |
stayed U |
ماندن |
 |
 |
stand U |
ماندن |
 |
 |
lie off U |
ماندن |
 |
 |
abhide U |
ماندن |
 |
 |
lies U |
ماندن |
 |
 |
lied U |
ماندن |
 |
 |
remained U |
ماندن |
 |
 |
subsisting U |
ماندن |
 |
 |
to wear one's years well U |
ماندن |
 |
 |
subsisted U |
ماندن |
 |