English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 231 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
excise U مالیات بستن بر
assess U مالیات بستن بر
assessed U مالیات بستن بر
assesses U مالیات بستن بر
assessing U مالیات بستن بر
impose U مالیات بستن بر
imposes U مالیات بستن بر
Scot U مالیات بستن بر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tax U سخت گیری مالیات بستن
taxed U سخت گیری مالیات بستن
taxes U سخت گیری مالیات بستن
levied U مالیات بستن بر جمع اوری کردن
levies U مالیات بستن بر جمع اوری کردن
levy U مالیات بستن بر جمع اوری کردن
levying U مالیات بستن بر جمع اوری کردن
overtax U مالیات سنگین بستن بر
overtax U مالیات سنگین بر چیزی یاشخصی بستن
overtaxed U مالیات سنگین بستن بر
overtaxed U مالیات سنگین بر چیزی یاشخصی بستن
overtaxes U مالیات سنگین بستن بر
overtaxes U مالیات سنگین بر چیزی یاشخصی بستن
overtaxing U مالیات سنگین بستن بر
overtaxing U مالیات سنگین بر چیزی یاشخصی بستن
assess U مالیات بستن به
assessed U مالیات بستن به
assesses U مالیات بستن به
assessing U مالیات بستن به
agist U مالیات بستن برچراندن
levy a tax on U مالیات بر چیزی بستن
levy a tax on something U مالیات بر چیزی بستن
to lay on U بستن مالیات تحمیل کردن
Other Matches
ability to pay principle of taxation U اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation U تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax U مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes U صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise U مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax U مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
assessments U ممیزی مالیات وضع مالیات
assessment U ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion U عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation U خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
mach hold U بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
taxation U مالیات بندی مالیات
levy U مالیات بندی مالیات
levies U اخذ مالیات مالیات
levied U مالیات بندی مالیات
levied U اخذ مالیات مالیات
levying U مالیات بندی مالیات
levies U مالیات بندی مالیات
levy U اخذ مالیات مالیات
levying U اخذ مالیات مالیات
regressive income tax U مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
To be out to do some thing . U کمر همت بستن ( کمر انجام کاری را بستن )
producers burden of tax U بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
taxes U مالیات
taxed U مالیات
Scot U مالیات
impost U مالیات
gabelle U مالیات
cess U مالیات
gabel U مالیات
sess U مالیات
tithing U مالیات ده یک
tax U مالیات
taxation U مالیات
estate duty U مالیات ارث
free from taxes <adj.> U معاف از مالیات
excise tax U مالیات بر مصرف
excise duties U مالیات غیرمستقیم
indirect taxation U مالیات غیرمستقیم
excise taxes U مالیات بر فروش
exemption from taxation U معافیت از مالیات
direct taxation U مالیات مستقیم
direct tax U مالیات مستقیم
free of tax U بدون مالیات
gabel U مالیات نمک
gabelle U مالیات نمک
scot-free U معاف از مالیات
scot free U معاف از مالیات
levied U وضع مالیات
free from taxes <adj.> U بدون مالیات
levies U مالیات بندی
tax-free <adj.> U معاف از مالیات
tax-exempt <adj.> U معاف از مالیات
levies U وصول مالیات
non-taxable <adj.> U معاف از مالیات
levies U وضع مالیات
estate tax U مالیات بر املاک
levied U مالیات بندی
non-assessable <adj.> U معاف از مالیات
taxless <adj.> U معاف از مالیات
levied U وصول مالیات
gift tax U مالیات برهبه
highway user tax U مالیات حق عبور
impost U مالیات بر واردات
assessment U تعیین مالیات
export tax U مالیات بر صادرات
levy tax U وضع مالیات
liable to tax U مشمول مالیات
mise U مالیات خرج
neutral tax U مالیات بی طرف
neutral tax U مالیات خنثی
nuisance tax U مالیات پردردسر
occupation tax U مالیات اصناف
occupation tax U مالیات شغل
octroi U مالیات دم دروازه
per head tax U مالیات سرانه
profit tax U مالیات بر سود
assessment U وضع مالیات
assessment U براورد مالیات
incidence of taxation U انتقال مالیات
incidence of taxation U اثر مالیات
inheritance tax U مالیات بر ارث
kiln tax U مالیات فخاری
land tax U مالیات زمین
land tax U مالیات ارضی
land tax U مالیات بر زمین
leviable U مالیات بستنی
leviable U وضع مالیات
assessments U براورد مالیات
assessments U وضع مالیات
assessments U تعیین مالیات
levier U مالیات وصول کن
profits tax U مالیات بر سود
surtax U مالیات اضافی
taxpayer U مالیات پرداز
taxpayer U مالیات دهنده
taxpayer U مالیات بده
taxpayers U مالیات پرداز
taxpayers U مالیات دهنده
taxpayers U مالیات بده
estate tax U مالیات مستغلات
after tax U پس از وضع مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
corporation tax U مالیات بر شرکتها
surtax U اضافه مالیات
surcharge U مالیات اضافی
death duty U مالیات بر ارث
death duties U مالیات بر ارث
surcharges U مالیات اضافی
poll tax U مالیات سرانه
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
imposition U باج مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
levying U مالیات بندی
non-assessable <adj.> U بدون مالیات
taxless <adj.> U بدون مالیات
levying U وصول مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
levying U وضع مالیات
duty free U معاف ار مالیات
levy U مالیات بندی
estate duty U مالیات بر ارث
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
levy U وصول مالیات
zero-rated <adj.> U معاف از مالیات
double taxation U مالیات مضاعف
deductible U مالیات پذیر
zero-rated <adj.> U بدون مالیات
tax-free <adj.> U بدون مالیات
rental tax U مالیات مستغلات
tax-exempt <adj.> U بدون مالیات
assessor U ممیز مالیات
basis of tax U ماخذ مالیات
burdensome tax U مالیات مزاحم
capital levy U مالیات برسرمایه
capital levy U مالیات بر سرمایه
capital tax U مالیات بر سرمایه
capitation taxes U مالیات سرانه
non-taxable <adj.> U بدون مالیات
commercial tax U مالیات بازرگانی
compulsory levies U مالیات اجباری
death tax U مالیات بر ارث
levy U وضع مالیات
progressive tax U مالیات تصاعدی
income tax U مالیات برعایدات
income tax U مالیات بر درامد
tax effect U اثر مالیات
tax equation U معادله مالیات
tax exempt U معاف از مالیات
tax farmer U مستاجر مالیات
purchase tax U مالیات بر معاملات
tax evasion U فرار از مالیات
tax base U ماخذ مالیات
tax cuts U کاهش مالیات
tax deduction U کاهش مالیات
income taxes U مالیات برعایدات
income taxes U مالیات بر درامد
tax free U بخشوده از مالیات
tax free U معاف از مالیات
taxes in kind U مالیات جنسی
levying of taxes U وضع مالیات
the rear vassals U مالیات دهندگان
total tax load U کل بار مالیات
tax year مالیات سالانه
wage tax U مالیات بر مزد
ratepayers U مالیات دهنده
ratepayer U مالیات دهنده
yield tax U مالیات بر عایدی
taxation of monopoly U مالیات بر انحصار
tax function U تابع مالیات
tax in kind U مالیات جنسی
tax incidence U عارضه مالیات
stress U مالیات زیادبستن
tax load U بار مالیات
stresses U مالیات زیادبستن
tax rate U نرخ مالیات
tax refund U بازپرداخت مالیات
stressing U مالیات زیادبستن
wealth tax U مالیات بر ثروت
taxable U مالیات بردار
proportional taxation U مالیات تناسبی
quint U مالیات پنج یک
tax increase U افزایش مالیات
real estate tax U مالیات بر مستغلات
regressive tax U مالیات نزولی
regressive taxation U مالیات کاهنده
regressive taxation U مالیات نزولی
proportional tax U مالیات نسبی
tax U مالیات گرفتن از
progressive taxation U مالیات تصاعدی
taxation U وضع مالیات
taxable U مشمول مالیات
property tax U مالیات مستقلات
property tax U مالیات دارایی
proportional tax U مالیات تناسبی
taxed U مالیات گرفتن از
sale tax U مالیات بر فروش
single tax U مالیات واحد
succession duties U مالیات برارث
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com