Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
repossess
U
مالکیت مجدد یافتن
repossessed
U
مالکیت مجدد یافتن
repossessing
U
مالکیت مجدد یافتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
denationalization
U
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
reconvert
U
تغییر حال مجدد یافتن
prior possession
U
تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
joint ownership
U
اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
his right of ownership lapsed
U
حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
charge
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charges
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
re endorsement
U
پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
separation of ownership and control
U
جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
regenerate
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
propagating
U
گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagate
U
گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagates
U
گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagated
U
گشترش یافتن یا نشر یافتن
trial and error
<idiom>
U
یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
support
U
حق مالکیت
acquisition
U
مالکیت
acquisitions
U
مالکیت
dominium
U
مالکیت
proprietorial right
U
حق مالکیت
dominion
U
حق مالکیت
right of ownership
U
حق مالکیت
possession
U
مالکیت
ownership right
U
حق مالکیت
proprietorship
U
مالکیت
ownership
U
مالکیت
propritorship
U
مالکیت
ownership
U
حق مالکیت
confusion
U
مالکیت ما فی الذمه
collective ownership
U
مالکیت جمعی
seisin
U
مالکیت اراضی
collective ownership
U
مالکیت مشاع
alienation
U
انتقال مالکیت
asset ownership
U
مالکیت دارائی
ascription
U
تصدیق مالکیت
dispossession
U
سلب مالکیت
possessory action
U
دعوی مالکیت
possessory right
U
حق تصرف یا مالکیت
possessory title
U
عنوان مالکیت
possessory title
U
سمت مالکیت
praivate ownership
U
مالکیت خصوصی
condominiums
U
مالکیت مشترک
condominium
U
مالکیت مشترک
private ownership
U
مالکیت خصوصی
private property
U
مالکیت خصوصی
property rights
U
حقوق مالکیت
qualified property
U
مالکیت محدود
public ownership
U
مالکیت عمومی
public ownership
U
مالکیت دولتی
personal ownership
U
مالکیت شخصی
ownership and management
U
مالکیت و مدیریت
document of title
U
سند مالکیت
documents of title
U
سند مالکیت
reconversion
U
اعاده مالکیت
estate in common
U
مالکیت مشاع
expropriation
U
سلب مالکیت
muniment of title
U
دلیل مالکیت
individual ownership
U
مالکیت فردی
joint ownership
U
مالکیت مشترک
joint ownership
U
مالکیت مشاع
joint ownership
U
مالکیت اشتراکی
literary property
U
حق مالکیت ادبی
titles
U
مستند مالکیت
retention of title
U
ضبط مالکیت
get hold of (something)
<idiom>
U
به مالکیت رسیدن
root of title
U
منشاء مالکیت
title of territory
U
مالکیت اقلیم
title deed
U
قباله مالکیت
public ownership
U
مالکیت دولتی
accession
U
شرکت در مالکیت
gen
U
حالت مالکیت
villeinage
U
مالکیت رعیت
retention of title
U
حفظ مالکیت
state ownership
U
مالکیت دولتی
title deeds
U
سند مالکیت
title deed
U
سند مالکیت
title deed
U
اسناد مالکیت
special property
U
مالکیت خاص
slaveholding
U
مالکیت برده
public domain
U
مالکیت دولتی
title
U
مستند مالکیت
state enterprise
U
مالکیت دولتی
expropriating
U
سلب مالکیت کردن از
possessory action
U
دعوی اعاده مالکیت
collectivity
U
مالکیت اشتراکی جمع
replevin
U
دعوی اعاده مالکیت
entitled to owver ship
U
دارای حق مالکیت است
beneficial ownership
U
مالکیت به نسبت منافع
share certificate
U
گواهی مالکیت سهام
title of territory
U
مالکیت قلمرو کشور
estate in common
U
اشتراک در مالکیت زمین
mere right
U
حق مالکیت بدون تصرف
title-holders
U
صاحب سند مالکیت
prescriptive right
U
حق مالکیت از طریق مرورزمان
title-holder
U
صاحب سند مالکیت
possession by title of ownership
U
تصرف به عنوان مالکیت
passing the ownership
U
مالکیت مافی الذمه
expropriate
U
سلب مالکیت کردن از
expropriated
U
سلب مالکیت کردن از
expropriates
U
سلب مالکیت کردن از
prescriptive right or title
U
حق مالکیت از راه مرورزمان
white elephant
<idiom>
U
ثروت یا مالکیت بیفایده
disown
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disorintate
U
مالکیت چیزی راانکار کردن
disowning
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowned
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowns
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
freehold
U
مالکیت مطلق ملک موروثی
petitory
U
مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
socialism
U
مالکیت اجتماعی ابزار تولید
to put in possession
U
مالکیت دادن متصدی کردن
tenancies
U
مدت اجاره مالکیت موقت
tenancy
U
مدت اجاره مالکیت موقت
put in a claim for something
U
مدعی مالکیت چیزی شدن
hold down
U
برای اثبات مالکیت در تصرف داشتن
hold down
U
نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
titleholder
U
صاحب سند مالکیت دارای عنوان
freeboard
U
حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
p is nine points of the law
U
تصرف شرط عمده مالکیت است
share
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shares
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
alienability
U
قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
Here are my car registration papers.
بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
estate in fee
U
مالکیت مطلق و غیر شرطی نسبت به زمین
eminent domain
U
مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
shared
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
chose in action
U
حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
dock warrant
U
سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
shifting use
U
مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
severalty
U
مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
property in action
U
مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
prescriptions
U
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
apostrophes
U
در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
apostrophe
U
در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
prescription
U
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
executed contract
U
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
escheat
U
در CLاراضیی را گویند که پس ازفوت مالک به علت عدم وجودوراث قانونی به مالکیت دولت درمی اید
reflorescence
U
مجدد
furthermore
U
مجدد
furthered
U
مجدد
furthering
U
مجدد
furthers
U
مجدد
renewed
U
مجدد
further on
U
مجدد
second
U
مجدد
seconds
U
مجدد
seconding
U
مجدد
seconded
U
مجدد
further
U
مجدد
communism
U
کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
rallied
U
اجتماع مجدد
recreations
U
خلق مجدد
recreation
U
خلق مجدد
reconditioning
U
تعمیر مجدد
reorganization
U
سازماندهی مجدد
re attachment
U
توقیف مجدد
remarriages
U
ازدواج مجدد
remarriage
U
ازدواج مجدد
re claim
U
تقاضای مجدد
restoration
U
استقرار مجدد
replenishing
U
پرکردن مجدد
replenishing
U
تدارک مجدد
replenished
U
تدارک مجدد
rally
U
اجتماع مجدد
reorganization
U
تشکیلات مجدد
replenishes
U
پرکردن مجدد
rallies
U
اجتماع مجدد
recount
U
شمارش مجدد
replenishes
U
تدارک مجدد
recounted
U
شمارش مجدد
subdivision
U
تقسیم مجدد
remands
U
بازداشت مجدد
remanding
U
بازداشت مجدد
reissue
U
چاپ مجدد
remanded
U
بازداشت مجدد
remand
U
بازداشت مجدد
reissuing
U
چاپ مجدد
reissues
U
چاپ مجدد
revisiting
U
ملاقات مجدد
reissued
U
چاپ مجدد
revisits
U
ملاقات مجدد
restatements
U
بیان مجدد
crossecheck
U
مقابله مجدد
replenish
U
پرکردن مجدد
after shrinkage
U
انقباض مجدد
reassurance
U
اطمینان مجدد
reassurances
U
اطمینان مجدد
recounting
U
شمارش مجدد
restatement
U
بیان مجدد
reproductions
U
تولید مجدد
recurrence
U
رویدادن مجدد
recurrences
U
رویدادن مجدد
replenished
U
پرکردن مجدد
reinforcement
U
وضع مجدد
reproduction
U
تولید مجدد
revisit
U
ملاقات مجدد
revisited
U
ملاقات مجدد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com