English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
prehistoric U ماقبل تاریخی
ogygian U ماقبل تاریخی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cromlech U ساختمان سنگهای ماقبل تاریخی بشکل تپه
prehistorical U پیش تاریخی وابسته به قبل از تاریخ ماقبل تاریخی
protohistory U مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
Other Matches
historical materialism U ماده گرایی تاریخی ماتریالیسم تاریخی
monument U لوحه تاریخی اثر تاریخی
monuments U لوحه تاریخی اثر تاریخی
historic character U [شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
past U پیش ماقبل
prehistory U ماقبل تاریخ
postdating U تاریخ ماقبل
predecessor U ماقبل سلف
postdates U تاریخ ماقبل
predecessors U ماقبل سلف
postdated U تاریخ ماقبل
postdate U تاریخ ماقبل
penult U ماقبل اخر
precedents U ماقبل مقدم
precedent U ماقبل مقدم
the last .but one U ماقبل اخر
antepenul U پیش از ماقبل اخر
antepenultimate U پیش از ماقبل اخر
azoic U دوران ماقبل تاریخ
prehistoric times U ازمنه ماقبل تاریخ
precapitalism U ماقبل سرمایه داری
internal rhyme U قافیه ماقبل اخر
The prehistoric creatures . U موجودات ماقبل تاریخ
postdates U بتاریخ ماقبل نوشتن
postdate U بتاریخ ماقبل نوشتن
postdating U بتاریخ ماقبل نوشتن
postdated U بتاریخ ماقبل نوشتن
prevocalic U ماقبل حرف صدا دار
input reactor U سلف ورودی پیچک ماقبل
A prehistoric fossil. U یک سنگواره (فسیل ) ماقبل تاریخ
protolithic U وابسته بدوران ماقبل عصرسنگ
eozoic U مربوط به دوره ماقبل کامبرین
mammoth U فیل بزرگ دوره ماقبل تاریخ
broch U [ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
mammoths U فیل بزرگ دوره ماقبل تاریخ
epochal U تاریخی
monumental U تاریخی
historical U تاریخی
historic U تاریخی
historical process U پویش تاریخی
historical process U فرایند تاریخی
historical necessity U ضرورت تاریخی
historical theories U نظریههای تاریخی
historical method U روش تاریخی
metachronism U لغزش تاریخی
metachronism U اشتباه تاریخی
quasi historical U نیم تاریخی
heritage asset U میراث تاریخی
parachronism U اشتباه تاریخی
historical dynamism U دینامیسم تاریخی
historical dynamism U پویایی تاریخی
chronological U بترتیب تاریخی
prehistoric U پیش تاریخی
chronologic U بترتیب تاریخی
historical dynamism U پویائی تاریخی
coevality U هم تاریخی معاصری
historical development U توسعه تاریخی
historical development U سیر تاریخی
historcicism U مکتب تاریخی
historical determinism U جبر گرایی تاریخی
epochs U عصرتاریخی حادثه تاریخی
epoch U عصرتاریخی حادثه تاریخی
chronologic U دارای تسلسل تاریخی
they are of no historical U هیچ اهمیت تاریخی ندارد
chronogram U نشان دادن سنوات تاریخی
He delivered a historic speech. U نطق تاریخی یی ایراد کرد
philologist U ویژه گر درزبانشناسی تاریخی وتطبیقی
euhemerism U اساس تاریخی برای افسانه ها
Celtic cross U [چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
cist U [قبر ماقبل تاریخ مانند جعبه که اغلب همراه با سنگ نشانه بود.]
vandalising U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalize U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalised U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizes U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizing U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalized U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
mundane era U تاریخی که مبداان افرینش جهان باشد
euhemerize U اساس تاریخی قائل شدن برای
vandalises U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
time capsule U محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
red letter day <idiom> U روزی که به علت واقعهای روز تاریخی است
menhir U سنگ تاریخی بلندوراست که درافریقاو اروپایافت میشود
geochronology U شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
moses antedates zoroastes U موسی ازحیث سال تاریخی پیش از زردتشت بوده است
historcicism U فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
zero supperssion U موقوف کردن صفرها جایگزینی صفرهای ماقبل یک عدد با جای خالی به طوریکه صفرها در موقعیت چاپ عددفاهر نشوند
penultimate U یکی به اخر مانده ماقبل اخر
philological U وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
prehistory U ماقبل تاریخ تاریخ قبلی
accumulation U [مجموعه ای از ویژگی های معماری مشتق شده از دوره های مختلف تاریخی با ترتیب زمانی مشخص]
philology U زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
date of acquisition U تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
association for computers and humanities U یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
series resistance U مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
dye analysis U [آنالیز کردن رنگینه های بکار رفته در فرش جهت تعیین طول عمر فرش و سابقه تاریخی نوع رنگینه]
protohistory U تاریخ ماقبل تاریخ
pictorial rug U قالیچه های تصویری [قالیچه های پرتره] [در اینگونه فرش ها نگاره های معمول فرش ها استفاده نمی شود و در آن از تصاویر انسان، حیوان، طبیعت، بناها و حوادث تاریخی بهره می گیرند. به آن نقش غلط نیز می گویند.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com