Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hypertext
U
مافوق متن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
superordinate
U
مافوق
superordinates
U
مافوق
superman
U
موجود مافوق انسان
supermen
U
موجود مافوق انسان
moustaches
U
سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
mandate
U
دستور مافوق
mandated
U
دستور مافوق
mandates
U
دستور مافوق
mandating
U
دستور مافوق
super
U
: پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
transcendent
U
مافوق
superhuman
U
مافوق انسانی
sonic boom
U
صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
sonic booms
U
صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
past
U
بعد از مافوق
overlord
U
سرور مافوق
overlords
U
سرور مافوق
superior
U
مافوق
superior
U
مافوق بالارتبه
superiors
U
مافوق
superiors
U
مافوق بالارتبه
above
U
مافوق واقع دربالا
supersonic
U
سرعت مافوق صوت
supersonic
U
مافوق صوت
supersonic
U
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
supersonic
U
علم مافوق صوت
preternatural
U
مافوق طبیعی
dominant
U
مقتدر مافوق
beyond one's expectation
U
مافوق انتظار کسی
bow wave
U
موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
conical flow
U
تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
critical mach number
U
عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
erasable
U
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
hereinabove
U
مافوق این
hypermedia
U
مافوق رسانه
hyperphyscal
U
مافوق طبیعت
hyperphysical
U
خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
hypersonic
U
سرعت مافوق صوت
hypersonic
U
مافوق فراصوت
it is past cure
U
از علاجش گذشته است مافوق انست که بتوان علاج کرد
metagnostic
U
مافوق علم بشر
rarefaction
U
جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
suoersonic compressor
U
کمپرسور مافوق صوت
superconducter
U
مافوق هادی
superconducting computers
U
کامپیوترهای مافوق هادی
superior order
U
امر مافوق
superior order
U
دستور مافوق
supersensory
U
مافوق احساس
supersonic nozzle
U
نازل مافوق صوت
supersonic propeller
U
ملخ مافوق صوت
supersonic tunnel
U
تونل باد مافوق صوت
supersonic turbine
U
توربین مافوق صوت
supramundane
U
مافوق این جهان
supranational
U
مافوق ملیت
supranational
U
مافوق محدودیتهای ملی
trancscendent
U
مافوق
transonic
U
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
ultra
U
خیلی متعصب مافوق
ultra
U
:پیشوندیست بمعنی " ماورا" وماورا فضا" و ماورا حدودوثغور" و برتراز" و"مافوق "و "فرا"
ultrasonics
U
مافوق صوت
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
upmost
U
مافوق
variable geometry engine
U
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
trans-
U
مافوق
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com