English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
guillotine U ماشین گردن زنی کاغذ بر
guillotined U ماشین گردن زنی کاغذ بر
guillotines U ماشین گردن زنی کاغذ بر
guillotining U ماشین گردن زنی کاغذ بر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lei U دستبند یا گردن بندی از گل وغیره که بر گردن میاویزند گردن بند گل
staplers U ماشین گیره زنی به کاغذ
gripper edge U کاغذ گیر ماشین چاپ
stapler U ماشین گیره زنی به کاغذ
platen U نگهدارنده کاغذ در چاپگر نورد ماشین تحریر
papers U روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
papered U روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
papering U روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
feeds U وارد کردن کاغذ در ماشین یا اطلاعات در کامپیوتر
paper U روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
feed U وارد کردن کاغذ در ماشین یا اطلاعات در کامپیوتر
feed U وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی
ends U نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
feeds U وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی
ended U نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
end U نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
sprocket feed U محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
flatbed U ماشین چاپ یا اسکن که کاغذ یا تصویر را در یک سطح صاف در حین پردازش قرار میدهد
tractor feed U روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
plater U صفحه فلزی ساز ماشین غلتک کاغذ سازی اسب مخصوص مسابقه اسب دوانی
friction feed U تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
sheet U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheets U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skips U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skip U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skipped U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
plotter U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotters U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
sprocket holes U مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
necks U گردن سر و گردن اسب
neck U گردن سر و گردن اسب
NCR paper U کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
flowed U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flows U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
scratch paper U کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
self binder U ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal U نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . U نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
toner U که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
torticollis U کجی مادرزادی گردن گردن کجی
feed U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
machinists U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading U معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe U ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machine U ماشین کردن با ماشین رفتن
machines U ماشین کردن با ماشین رفتن
machine U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined U ماشین کردن با ماشین رفتن
machines U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
fax U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler U کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxed U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
restiff U گردن کش
paxwax U پی گردن
insubordinate U گردن کش
nape U پس گردن
napes U پس گردن
neck U گردن
necks U گردن
crookneck U گردن کج
mooic U گردن
stiff-necked U گردن کش
neck necessity U گردن
arrogant U گردن فراز
neck cloth U دستمال گردن
stodgy U گردن کلفت
stiff necked U گردن کلفت
narrow necked U گردن باریک
arrogantly U گردن فراز
to shake off the dust U گردگیری گردن
tippet U گردن پوش
necker chief U دستمال گردن
neckerchiefs U دستمال گردن
neckcloth U دستمال گردن
nucha U پشت گردن
stiff neck U گردن خشک
decollate U گردن زدن
decollation U گردن زنی
deer neck U گردن کشیده
deer neck U گردن همایی
feed U تغذیه گردن
beheaded U گردن زدن
feeds U تغذیه گردن
beheading U گردن زدن
stiff neck U خشکی گردن
shawls U دستمال گردن
necklet U خز یا شال گردن
necklet U گردن پوش
stoutness U گردن کلفتی
shawl U دستمال گردن
beheads U گردن زدن
nip up U اسکلبکا پس گردن
dumpy U گردن کلفت
behead U گردن زدن
ruffians U گردن کلفت
handkerchiefs U دستمال گردن
handkerchief U دستمال گردن
cervixes U پشت گردن
ascot U دستمال گردن
chokers U شال گردن
choker U شال گردن
ascot U شال گردن
cervix U پشت گردن
incrassate U غلیظ گردن
cervices U پشت گردن
collars U گردن بند
the neck of a bottle U گردن بطری
the neck of a womb U گردن زهدان
long necked U گردن دراز
cervical U وابسته به گردن
ruffian U گردن کلفت
restively U گردن کشانه
decapitate U گردن زدن
He came back downcast ( shamefacekly ) . U با گردن کج بر گشت
refractorily U گردن کشانه
restiveness U گردن کشی
roughneck U گردن کلفت
nape U پشت گردن
napes U پشت گردن
necklines U گردن لباس
pervicacious U گردن کش سرسخت
neckline U گردن لباس
collar U گردن بند
anadem U گردن بند
hoodman blind U گردن کلفت
neckerchief U دستمال گردن
mufflers U شال گردن
chases U گردن توپ
ties U دستمال گردن
necklace U گردن بند
tie U دستمال گردن
chased U گردن توپ
noddle U پشت گردن
chasing U گردن توپ
chase U گردن توپ
muffler U شال گردن
decapitated U گردن زدن
decapitates U گردن زدن
decapitating U گردن زدن
noddles U پشت گردن
potiche U گلدان گردن باریک
scalene U وابسته بعضلات گردن
riviere U گردن بند جواهر
To act as a bully . U گردن کلفتی کردن
victorine U گردن پوش بلند
victorine U خز گردن بلند زنانه
complexus U عضله پهن گردن
ruffianly U گردن کلفت وحشی
obstreperoussness U پر هیاهویی گردن کشی
nuchalgia U درد پشت گردن
scrofula U سل غدد لنفاوی گردن
challenges U طلب حق گردن کشی
bullying U گردن کلفت گوشت
bully U گردن کلفت گوشت
challenged U طلب حق گردن کشی
bullies U گردن کلفت گوشت
bullied U گردن کلفت گوشت
shawls U شال گردن بستن
short necked flask U بالن گردن کوتاه
challenge U طلب حق گردن کشی
thug U قاتل گردن کلفت
nuchal U وابسته به پشت گردن
pelerine U خز پشت گردن بانوان
to bear the blame U تقصیر را به گردن گرفتن
thugs U قاتل گردن کلفت
neck of the womb [Cervix uteri] U گردن رحم [کالبدشناسی]
tippet U خز دور گردن وسردست
lay at a person's door U به گردن کسی گذاشتن
long necked flask U بالن گردن دراز
uterine cervix [Cervix uteri] U گردن رحم [کالبدشناسی]
ewe neck U گردن لاغرومعیوب و مقعر
up to the eyes in debt U تا گردن زیر بدهی
gorget U زره گردن طوقه
hame U چوب گردن گیر
neck of (the) uterus [Cervix uteri] U گردن رحم [کالبدشناسی]
his blood beon us U خونش به گردن ماست
he put orlaid the blame me U تقصیر را به گردن من گذاشت
to stick up U گردن فرازی کردن
cervix [of uterus] U گردن رحم [کالبدشناسی]
scruff U پس گردن دون شمردن
deep in debt U تا گردن زیر بدهی
shawl U شال گردن بستن
tepefy U نیم گردن کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com