English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hectograph U ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
xerographic U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stenciling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
duplicator U ماشین نسخه برداری
duplicators U ماشین نسخه برداری
scoop U پنجه ماشین خاک برداری
scooped U پنجه ماشین خاک برداری
scooping U پنجه ماشین خاک برداری
scoops U پنجه ماشین خاک برداری
metal cutting machine tool U ماشین ابزار براده برداری
economic life U مدت بهره برداری از ماشین الات
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
decerebration U مخ برداری
vector U برداری
vectors U برداری
embodiment U در برداری
duplication U نسخه برداری
metal cutting work U براده برداری
swindles U کلاه برداری
tread U گام برداری
treading U گام برداری
treads U گام برداری
denervation U عصب برداری
surveyor's level U ترازنقشه برداری
machining U براده برداری
photogeny U عکس برداری
footstep U گام برداری
footsteps U گام برداری
sampling U نمونه برداری
decoding U رمز برداری
decerebellation U مخچه برداری
subordination U فرمان برداری
land surveying U نقشه برداری
survey U نقشه برداری
duplicate U نسخه برداری
duplicated U نسخه برداری
surveyed U نقشه برداری
listings U سیاهه برداری
listing U سیاهه برداری
ovariectomy U تخمدان برداری
duplicating U نسخه برداری
surveys U نقشه برداری
fraudulence U کلاه برداری
vector field U میدان برداری
gyrectomy U شکنج برداری
weight lifting U وزنه برداری
vector display U نمایش برداری
vector diagram U نمودار برداری
vector analysis U تحلیل برداری
hemispherectomy U نیمکره برداری
rip-off U کلاه برداری
i know him by his step U از گام برداری
vectorical angle U زاویه برداری
vectored interrupt U وقفه برداری
vector pair U زوج برداری
vector power U توان برداری
vector processor U پردازنده برداری
vector product U حاصلضرب برداری
vector quantities U اندازههای برداری
vector quantity U کمیت برداری
rip-offs U کلاه برداری
removal of chips U براده برداری
enervation U عصب برداری
operation U بهره برداری
duplicates U نسخه برداری
utilization U بهره برداری
deafferentation U اوران برداری
lobectomy U قطعه برداری
extirpation U اندام برداری
swindled U کلاه برداری
swindle U کلاه برداری
samplery U نمونه برداری
gaud U کلاه برداری
topectomy U تکه برداری
ingathering U خرمن برداری
insurability U بیمه برداری
resultant U جمع برداری
surveying U نقشه برداری
copying U کپی برداری
copies U نسخه برداری
copied U کپی برداری
stripping U قالب برداری
march U قدم برداری
marched U قدم برداری
copies U کپی برداری
copy U نسخه برداری
utilisation [British] U بهره برداری
using U بهره برداری
copying U نسخه برداری
copy U کپی برداری
usage U بهره برداری
exploitation [utilization] U بهره برداری
marches U قدم برداری
marching U قدم برداری
copied U نسخه برداری
metal cutting U براده برداری
fraud U کلاه برداری
frauds U کلاه برداری
arrow diagram U نمودار برداری
gain U بهره برداری
gained U بهره برداری
mapping U نقشه برداری
gains U بهره برداری
topography U نقشه برداری
biopsy U بافت برداری
exploitation U بهره برداری
utilizations U بهره برداری ها
usages U بهره برداری ها
cannibalization U قطعه برداری
utilisations U بهره برداری ها
directed area product U ضرب برداری [ریاضی]
vector product U ضرب برداری [ریاضی]
cross product U ضرب برداری [ریاضی]
machinability U قابلیت براده برداری
utilizing U بهره برداری کردن
vector graphics U نگاره سازی برداری
selective listing U سیاهه برداری گزیده
vector potential of a solenoidal vector U پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
stock talking U سیاهه برداری از موجودی
linear space U فضای برداری [ریاضی]
leveling staff U ژالون نقشه برداری
stencil plate U الگوی نقشه برداری
utilize U بهره برداری کردن
sampled U نمونه برداری کردن
sample U نمونه برداری کردن
source listing U لیست برداری منبع
skiagraphy U عکس برداری ازسایه
weight program U تمرین وزنه برداری
gross f. U کلاه برداری بزرگ
with intent to defraud U بقصد کلاه برداری
utilised U بهره برداری کردن
split spoon U قاشق نمونه برداری
replicable <adj.> U قابل کپی برداری
metal cutting machine U دستگاه براده برداری
cannibalised U محل قطعه برداری
utilising U بهره برداری کردن
utilizes U بهره برداری کردن
utilises U بهره برداری کردن
cannibalises U محل قطعه برداری
metal cutting element U عنصر براده برداری
cannibalising U محل قطعه برداری
aerial survey U نقشه برداری هوایی
defrauds U کلاه برداری کردن
metal removing capacity U قدرت براده برداری
surveying error U خطای نقشه برداری
surveyers notebook U دفتر نقشه برداری
defrauded U کلاه برداری کردن
sampling rate U نرخ نمونه برداری
to pace off U باگام برداری شمردن
dump U انباشت نسخه برداری
safing U چاشنی برداری کردن
surveying U مساحی نقشه برداری
scalar quantity U کمیت غیر برداری
defraud U کلاه برداری کردن
surveyor's staff U ژالون نقشه برداری
surveying polygon U شبکه نقشه برداری
surveying instrument U الات نقشه برداری
surveying U نقشه برداری ممیزی
surveying insatrument U اسباب نقشه برداری
sand pit U گود ماسه برداری
machinable U قابل براده برداری
defrauding U کلاه برداری کردن
topographical surveying U نقشه برداری ارتفاعی
snatches U وزنه برداری یکضرب
snatched U وزنه برداری یکضرب
ready for use U اماده بهره برداری
quick march U گام برداری تند
incline bench U تخته وزنه برداری
survey control U کنترل نقشه برداری
survey land U نقشه برداری زمین
tap U بهره برداری کردن از
snatching U وزنه برداری یکضرب
tapping U بهره برداری کردن از
tapped U بهره برداری کردن از
transcriptions U نسخه برداری سواد
transcriptions U سواد برداری رونوشت
transcription U نسخه برداری سواد
transcription U سواد برداری رونوشت
i know you by your walk U من شما را از گام برداری
tacheometer U دوربین نقشه برداری
cannibalize U محل قطعه برداری
vector space U فضای برداری [ریاضی]
vector analysis [vector calculus] U حساب برداری [ریاضی]
bed load sampling U نمونه برداری از بار کف
machining method U روش براده برداری
royalties U حق بهره برداری از چیزی
disk duplication U نسخه برداری از دیسک
disk copying U نسخه برداری از دیسک
royalty U حق بهره برداری از چیزی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com