English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
acid vapor canister U ماسک حفافت در برابر بخاراسید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
splash proof enclosure U حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
anticorrosive protection U حفافت در برابر خوردگی
insulation against vibration U حفافت در برابر ارتعاش
rust protection U حفافت در برابر زنگ زدگی
howitzer U توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
doubled up U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomun U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
face wall U ماسک
mask U ماسک
guises U ماسک
masks U ماسک
guise U ماسک
masquer U ماسک پوش
protective mask U ماسک ضد گاز
gas mask U ماسک گاز
gas mask U ماسک ضد گاز
dust respirator U ماسک تنفسی
smoke mask U ماسک ضد دود
gas masks U ماسک ضد گاز
safty face shield U ماسک ایمنی
breathing gear U ماسک تنفسی
face guard U ماسک محافظ
service anti gas respirator U ماسک ضد گاز
masked U ماسک زده
helmets U ماسک محافظ
gas masks U ماسک گاز
a face-pack U ماسک صورت
helmet U ماسک محافظ
masker U ماسک دار
dust respirator U ماسک ضد گردو غبار
face mask U ماسک محافظ صورت
bird cage U ماسک مخصوص خط نگهدار
to be masked U نقاب یا ماسک زدن
I'd like a face-pack. من ماسک صورت میخواهم.
snorkeler U غواص با ماسک و لوله
death mask U ماسک صورت مرده
death masks U ماسک صورت مرده
sensitive to corrosion U حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
mask U ماسک زدن پنهان کردن
masks U ماسک زدن پنهان کردن
snorkeling U غواصی بکمک لوله و ماسک
facr piece U قسمت مربوط به صورت ماسک ضد گاز
triplicate U سه برابر سه برابر کردن
gas mixture shielded metal arc welding U جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
maskable U وقفهای که توسط ماسک وقفه قابل فعال شدن است
purge valve U لوله مخصوص بیرون فرستادن اب از ماسک بافشار هوای بینی
without recourse U عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
geek U یکی از بازیکنان بالماسکه وکارناوال که غالبا دارای ماسک منقاردار است
mask U محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
masks U محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
preservation U حفافت
cell protection U حفافت سل
custody U حفافت
egis U حفافت
safekeeping U حفافت
security U حفافت
safe guard U حفافت
protection U حفافت
conservation U حفافت
storage protection U حفافت حافظه
safeguarding U حفافت کردن
soil conservation U حفافت خاک
safeguards U حفافت کردن
protecting U حفافت کردن
self protection U حفافت از خود
cathode protection U حفافت کاتدی
storage protection U حفافت انباره
system security U حفافت سیستم
collective protection U حفافت گروهی
data encryption U حفافت داده
guards U حفافت کردن
guard U حفافت کردن
degree of protection U میزان حفافت
protect U حفافت کردن
data protection U حفافت داده ها
guarding U حفافت کردن
overcurrent device U دستگاه حفافت
protects U حفافت کردن
conservable U قابل حفافت
x ray protection U حفافت رونتگن
physical security U حفافت تاسیسات
collective protection U حفافت جمعی
protection level U سطح حفافت
protection U عمل حفافت
safeguard U حفافت کردن
shielded U حفافت شده
memory protection U حفافت حافظه
protection key کلید حفافت
shield U حفافت کردن
protection ring U حلقه حفافت
armor protection U حفافت زرهی
shields U حفافت کردن
anti skid protection U حفافت از لغزش
anodic protection U حفافت اندی
file protection U حفافت فایل
line differential protection U حفافت دیفرانسیلی خط
file protection U حفافت پرونده
format U حفافت حافظه و..
safeguarded U حفافت کردن
safety gap U دهانه حفافت
safe keeping U حفافت توجه
maintenance U حفافت کردن
block protection U حفافت بلوک
protect by fuse U حفافت با فیوز
impedance protection U حفافت امپدانس
formats U حفافت حافظه و..
protective fire U اتشهای حفافت کننده
software protection U حفافت نرم افزاری
keeps U حفافت امانت داری
to keep watch and ward U حفافت یادفاع کردن
insulation protection U حفافت عایق بندی
wards U محجور حفافت بخش
ward U محجور حفافت بخش
shields U حفافت کردن درمقابل
keep U حفافت امانت داری
environmental conservation U حفافت محیط زیست
data encyption standard U استاندارد حفافت داده
high tension protection U حفافت فشار قوی
shield U حفافت کردن درمقابل
distance protection U وسیله حفافت فاصله
shielding region U ناحیه حفافت کننده
positional protection device U دستگاه حفافت درگاه
unprotected field U میدان حفافت نشده
power system protection U حفافت سیستم قدرت
conservation programs U برنامههای حفافت منابع
write protect ring U حلقه حفافت از نوشتن
file protect ring U حلقه حفافت فایل
file protect ring U حلقه حفافت پرونده
protected field U میدان حفافت شده
copy protection U حفافت دربرابر کپی
protected location U مکان حفافت شده
custody of goods U حفافت یا نگهداری کالا
overvoltage protection U حفافت فشار زیاد
drip proof enclosure U حفافت در مقابل ریزش اب
flood protection U حفافت در مقابل طغیان
overload protection U حفافت بار زیاد
cryptoguard U مسئول حفافت رمز
cryptosecurity U حفافت مکاتبات رمزی
protecting ring U حلقه حفافت کننده
self protection U صیانت نفس حفافت از خود
retention U حفافت توقیف بازداشت کردن
subsidiary U باقیمانده در محل برای حفافت
subsidiaries U باقیمانده در محل برای حفافت
signal security U حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
chemical security U حفافت برعلیه مواد شیمیایی
degree of protection U میزان تامین درجه حفافت
beaching U سنگ چینی جهت حفافت
safeguarding U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguarded U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguard U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
password protection U حفافت به کمک کلمه رمز
safeguards U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
write protect disable U بی اثر کردن حفافت در برابرنوشتن
electronic security U رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
poached U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
bed pitching U سنگ چینی کف کانال جهت حفافت
poach U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poaches U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
write protect notch U شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
sacristan U متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
ppd U Device Protection Port دستگاه حفافت گذرگاه
troop safety U حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
bank protection U حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
warned protected U قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
scribing U روش روکش کشیدن حروف یانوشتههای نقشه برای حفافت
noise U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
noises U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
barff's precess U حفافت اهن در مقابل زنگ زدن بوسیله اکسیده کردن
blanketed U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanket U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blankets U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
scalper U پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
shields U حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
shield U حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
protects U که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protecting U که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
shares U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shared U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
share U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
protect U که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
towear a mask U نقاب زدن ماسک زدن
mask U وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
masks U وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
interrupt U خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupting U خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupts U خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
tantamount U برابر
he is twice the man he was U دو برابر
ninefold U نه برابر
doubled up U دو برابر
bracketed U برابر
level with each other U برابر
abreast U برابر
one fold U یک برابر
vs U در برابر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com