Perdic | مادی سازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	materialization U	مادی سازی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	objectivism U	ادبیات و هنر مادی مادی گرایی
	rectification U	یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
	materials U	مادی
	irrigation channel U	مادی
	catch feeder U	مادی
	corporeal U	مادی
	worldling U	مادی
	so matic U	مادی
	materialist U	مادی
	materialists U	مادی
	canals U	مادی
	material U	مادی
	canal U	مادی
	physical U	مادی
	fleshly U	مادی
	hylic U	مادی
	rain worm U	مادی
	materializing U	مادی کردن
	material damage U	خسارت مادی
	physical science U	دانش مادی
	physical record U	مدرک مادی
	natural philosopher U	حکیم مادی
	physical U	مادی جسمانی
	worldly U	جسمانی مادی
	earthen U	مادی جسمانی
	materializes U	مادی کردن
	physical coercion U	اجبار مادی
	physical connection U	اتصال مادی
	materialised U	مادی کردن
	materialises U	مادی کردن
	materialising U	مادی کردن
	materialize U	مادی کردن
	physical dimension U	بعد مادی
	physical device U	ابزار مادی
	physicism U	حکمت مادی
	idiographic U	مجازی مادی
	tangible assets U	دارائیهای مادی
	material incentives U	محرکهای مادی
	spiritually U	غیر مادی
	tangible property U	دارائی مادی
	materials U	مادی جسمانی
	material U	مادی جسمانی
	material mass U	جرم مادی
	materialized U	مادی کردن
	hylozoism U	فلسفه مادی
	material incentives U	انگیزههای مادی
	incorporeal U	غیر مادی
	immaterial U	غیر مادی
	incorporal U	غیر مادی
	overseer of irrigation channel U	مادی سالار
	matter wave U	موج مادی
	substantiate U	شکل مادی بخشیدن به
	substantiated U	شکل مادی بخشیدن به
	substantiating U	شکل مادی بخشیدن به
	substantiates U	شکل مادی بخشیدن به
	materiality U	جنبه مادی ضرورت
	superempirical U	خارج از جهان مادی
	strict liability offence U	جرم مادی صرف
	valor U	ارزش مادی اهمیت
	incorporeally U	بطور غیر مادی
	spiritusoity U	عالم غیر مادی
	primary masses U	نقاط مادی اولیه
	valour U	ارزش مادی اهمیت
	immaterialize U	غیر مادی کردن
	physical element of crime U	عنصر مادی جرم
	superphysical U	ماورای عالم مادی
	dialectical materialism U	اساسا اقتصادی یا مادی هستند .
	objectivism U	عین گرایی فلسفه مادی
	transcendentalism U	فلسفه خارج جهان مادی
	spiritual U	غیر مادی بطور روحانی
	autism U	عدم توجه بعالم مادی
	syupersubstantial U	مافق وجود یا جوهر مادی روحی
	materiel U	قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
	corpus delicti U	عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
	objectify U	بنظر اوردن بصورت مادی و خارجی مجسم کردن
	calculating U	دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
	pilot materials U	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
	advantaged U	کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
	dialectic materialism U	دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
	atomism U	عقیده باینکه جهان مادی ازذرات ریز ساده تشکیل شده است
	jagger U	الت کنگره سازی یادندانه سازی
	ordnance plant U	کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
	pre-treatment U	عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
	frustration U	خنثی سازی محروم سازی
	frustrations U	خنثی سازی محروم سازی
	irritancy U	پوچ سازی باطل سازی
	subjugation U	مقهور سازی مطیع سازی
	formularization U	کوتاه سازی ضابطه سازی
	imagery U	مجسمه سازی شبیه سازی
	ouster U	بی بهره سازی محروم سازی
	bourgeois <adj.> U	از ویژگی های این طبقه متوسط، به طور معمول با اشاره به ارزشهای مادی ادراک شده و یا نگرش مرسوم
	erasable U	1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
	saves U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	save U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saved U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	spiritism U	اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
	antimateriel ammunition U	مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	pork barrel U	برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
	sorts U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sorted U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sort U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	hitting U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hits U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hit U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	electronic U	کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
	dump U	1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
	Indeo U	فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
	external U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	externals U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	pavements U	کف سازی
	pavement U	کف سازی
	deflexion U	خم سازی
	retortion U	کج سازی
	compaction U	تو پر سازی
	idolization U	بت سازی
	individuation U	تک سازی
	individualization U	تک سازی
	truncation U	بی سر سازی
	flooring U	کف سازی
	padding U	له سازی
	bridge building U	پل سازی
	bridgework U	پل سازی
	local anasthesia U	سر سازی
	flection U	خم سازی
	individualize U	تک سازی
	individualized U	تک سازی
	stylization U	مد سازی
	individualised U	تک سازی
	individualizes U	تک سازی
	individualising U	تک سازی
	individualizing U	تک سازی
	individualises U	تک سازی
	retortion U	خم سازی
	repk lection U	پر سازی
	beautification U	زیبا سازی
	individuation U	جدا سازی
	individualization U	فرد سازی
	inebriation U	مست سازی
	obscuration U	تیره سازی
	obliteration U	پاک سازی
	reduction U	ساده سازی
	individualization U	منفرد سازی
	bookbinding U	کتاب سازی
	fitting U	جفت سازی
	inculcation U	جایگیر سازی
	roofing U	سقف سازی
	inflexion U	خم سازی خمیدگی
	bedding U	کف سازی بسترسازی
	reductions U	ساده سازی
	equating U	هم ارز سازی
	optimization U	بهینه سازی
	infuriation U	خشمگین سازی
	mythopoetic U	اساطیر سازی
	curtailment U	کوتاه سازی
	lancination U	پاره سازی
	reclamation U	اباد سازی
	nest building U	لانه سازی
	networking U	شبکه سازی
	nidificate U	لانه سازی
	bedding U	ثابت سازی
	bedding U	محکم سازی
	implementation U	پیاده سازی
	nidification U	اشیانه سازی
	horology U	ساعت سازی
	image formation U	تصویر سازی
	hymnography U	سرود سازی
	refreshment U	تازه سازی
	stripping U	برهنه سازی
	refreshments U	تازه سازی
	ichnography U	زمینه سازی
	forgery U	سند سازی
	forgeries U	صورت سازی
	solution U	چاره سازی
	immortalization U	جاوید سازی
	forgery U	صورت سازی
	nonlinear optimization U	بهینه سازی
	formulation U	قاعده سازی
	withdrawal U	رها سازی
	oblieration U	پاک سازی
	inceration U	موم سازی
	incavation U	پوک سازی
	histogenesis U	بافت سازی
	impregnation U	ابستن سازی
	optimality U	بهینه سازی
	strangling U	خفه سازی
	forgeries U	سند سازی
	grillwork U	سبد سازی
	solutions U	چاره سازی
	maximization U	بیشینه سازی
	simulations U	همانند سازی
	mealing U	نرم سازی
	magnifcation U	بزرگ سازی
	machine building U	ماشین سازی
	machicolation U	مزغل سازی
	assimilation U	درون سازی
	assimilation U	همگون سازی
	simulations U	فاهر سازی
	simulations U	شبیه سازی