English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 165 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fillies U مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
filly U مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mares U مادیان 4 ساله یا بیشتر
mare U مادیان 4 ساله یا بیشتر
one thousand guineas U مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
two thousands guineas U مسابقه شرطبندی بین اسبهای اصیل 3 ساله انگلیسی
brownie U دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
brownies U دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
mare U مادیان
mares U مادیان
the mare is in foal U مادیان کره
fillies U کره مادیان
filly U کره مادیان
the mare is in foal U مادیان ابستن است
tail female U مادیان از اجداد اسب مسابقه
broodmare U مادیان برای تولید نژاد
quinquennial U پنج ساله دوره پنج ساله
high born U اصیل
purebred U اصیل
genteel U اصیل
of good birth U اصیل
noble U اصیل
of a noble family U اصیل
nobler U اصیل
nobles U اصیل
noblest U اصیل
bashaw U اصیل
highbred U اصیل
high bred U اصیل
good birth U اصیل
thoroughbreds U اصیل
thoroughbred U اصیل
true bred U اصیل
unfeigned U اصیل
genuine U اصیل
originals U اصیل
original U اصیل
wellborn U اصیل
McCoy U اصیل
thorough bred U اصیل
highborn U اصیل
full-blooded U اصیل
ingenuous U اصیل
gentlemen U اصیل
gentleman U اصیل
of a noble d U اصیل
prince of the blood U شاهزاده اصیل
grandee U اصیل زاده
full blooded U از نژاد اصیل
king's english U انگلیسی اصیل
john henry U امضاء اصیل
john hancock U امضاء اصیل
junker U اصیل زاده المانی
pure U اصیل خالص کردن
well born U اصیل نجیب زاده
kohl U اسب اصیل عربی
purer U اصیل خالص کردن
purest U اصیل خالص کردن
true born U حلال زاده اصیل اصل
purism U واژه یا اصطلاح اصیل وصحیح
thoroughbreds U هر نوع اسب انگلیسی اصیل
thoroughbred U هر نوع اسب انگلیسی اصیل
oaks U مسابقه مادیانهای اصیل جوان در انگلستان
triennal U سه ساله
decades U 01 ساله
ten years old U ده ساله
decade U 01 ساله
decennry U ده ساله
triennial U سه ساله
annuals U یک ساله
annual U یک ساله
sexennial U شش ساله
year-long U یک ساله
vicennial U 02 ساله
octennial U هشت ساله
quinquagenary U پنجاه ساله
quinquagenarian U پنجاه ساله
quadrangena rian U چهل ساله
sepennial U هفت ساله
septennial U هفت ساله
septuagenarian U هفتاد ساله
nonagenarian U نود ساله
sexennium U دوره شش ساله
yearling U گیاه یک ساله
year by year U همه ساله
seventies U هفتاد ساله
triennium U دوره سه ساله
seventy U هفتاد ساله
tenant from year to year U مستاجر یک ساله
tercentennial U سیصد ساله
sorrel U گوزن نر سه ساله
year-round <idiom> U همه ساله
centenarian U جشن صد ساله
octogenarians U هشتاد ساله
centenarians U جشن صد ساله
chiliad U هزار ساله
bicentenaries U دویست ساله
f.year old U پنج ساله
octogenarian U هشتاد ساله
colts U اسب 3 یا 4 ساله
colt U اسب 3 یا 4 ساله
half yearly U نیم ساله
bicentenary U دویست ساله
bimillenary U دو هزار ساله
he is 0 years old U او ده ساله است
annuallyy U هر ساله سالیانه
annually U همه ساله
perennial U همه ساله
semiyearly U نیم ساله
perennials U همه ساله
horse U اسب اصیل 5ساله یا بیشتر اوردن ماهی به خشکی بزور
annuallyy U همه ساله هر سال
bicentennial U جشن دویست ساله
tercentenary U سه قرن سیصد ساله
tercentenaries U سه قرن سیصد ساله
decades U دوره ده ساله دهدهی
octogenarian U وابسته به ادم 08 ساله
teens U نوجوان ده تا91 ساله
pricket sister U گوزن ماده دو ساله
decade U دوره ده ساله دهدهی
strike it rich <idiom> U یک شبه ره صد ساله رفتن
octogenarians U وابسته به ادم 08 ساله
bicentenary U جشن دویست ساله
quinquagenary U شخص پنجاه ساله
bicentennials U جشن دویست ساله
nursey race U مسابقه اسبهای 2 ساله
lustrum U دوره پنج ساله
quadrangena rian U ادم چهل ساله
quinquagenarian U شخص پنجاه ساله
quinquenniad U دوره پنج ساله
quinquennium U دوره پنج ساله
bicentenaries U جشن دویست ساله
indiction U دوره پانزده ساله
millenium U دوره هزار ساله
maturity U مسابقه اسبهای 4 ساله
millennial U جشن هزار ساله
septennium U دوره هفت ساله
septennate U دوره هفت ساله
nonagenarian U ادم نود ساله
a man in his forties U مرد چهل و خورده ساله
She must be at least 40. U او [زن] کم کمش باید ۴۰ ساله باشد.
millenial U وابسته به دوره هزار ساله
mother goose stakes U مسابقه کره مادیانهای سه ساله
sexagesimal U شصتم دوره شصت ساله
junior college U دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
indiction U مالیات پانزده ساله املاک
men affifty and above U مردان پنجاه ساله به بالا
derbies U مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
derby U مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
millenarian U معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
pythiad U دوره چهار ساله جشنهای ورزشی " پیتین "
the 28 year-old nurse-turned-independent insurance consultant U پرستار ۲۸ ساله که مشاور مستقل بیمه شده است
juniorate U مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
oedipal U وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
lead pony U اسب همراه اسب اصیل درسان دیدن بعد از مسابقه
holograph U سند اصیل وصیت نامه یا سند دیگری دستینه
holographs U سند اصیل وصیت نامه یا سند دیگری دستینه
musicom U یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
Grands Prix U یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Grand Prix U یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
crude U حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
Ushak medallion U ترنج عشاق [این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
synthetic dyes U رنگینه های شیمیایی [این رنگ ها که جدیدا وارد بازار فرش شده اند، اصالت فرش اصیل را خدشه دار نموده اند. بدلیل ثبات و درخشندگی جا افتادگی فرش را می گیرند ولی در عوض سهولت دسترسی باعث استقابل شده است.]
Khotan rug U فرش ختن [این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com