Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
acid resistant
U
ماده مقاوم در برابر اسید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
acid fast
U
مقاوم در برابر رنگ بری اسید
water resistant
U
مقاوم در برابر اب
lightfast
U
مقاوم در برابر نور
creep resistant
U
مقاوم در برابر خزش
resistant to heat
U
مقاوم در برابر گرما
resistance to tempering
U
مقاوم در برابر بازپخت
torsion resistant
U
مقاوم در برابر پیچش
swelling resistant
U
مقاوم در برابر تورم
resistance to failure
U
مقاوم در برابر ترک
resistance to cracking
U
مقاوم در برابر شکستگی
stainless steel
U
فولاد مقاوم در برابر خوردگی
fracture proof
U
مقاوم در برابر شکستگی نشکن
resistance to plastic deformation
U
مقاوم در برابر تغییر شکل
resistance to corrosion
U
مقاوم در برابر زنگ زدگی
resistance to deflaction
U
مقاوم در برابر تغییر شکل خمشی
insulant
U
ماده مقاومت کننده مقاوم
acid resistance
U
مقاومت در برابر اسید
hardened site
U
حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
accelerators
U
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست
accelerator
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
picric acid
اسید پیکریک
[اسید زهرین، زرد و تلخ مزه]
litmus
U
ماده ابی رنگی که ازبعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید
barbiturate
U
نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
howitzer
U
توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
doubled up
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density
U
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities
U
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
thermite
U
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
isodomun
U
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon
U
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
antiset
U
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist
U
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
coolants
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector
U
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
dopes
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
coolant
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
sensitive to corrosion
U
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
refractory
U
مقاوم
tolerant
U
مقاوم
resistant
U
مقاوم
plasma plating
U
مقاوم
resisters
U
مقاوم
resister
U
مقاوم
renitent
U
مقاوم
resistor
U
مقاوم
resistors
U
مقاوم
triplicate
U
سه برابر سه برابر کردن
hardened site
U
پایگاه مقاوم
adamantly
U
مقاوم یکدنده
stabile
U
مقاوم در برابرگرما
weatherproof
U
مقاوم در برابرهوا
resisting moment
U
لنگر مقاوم
forcing cone
U
مخروط مقاوم
adamant
U
مقاوم یکدنده
moment of resistence
U
لنگر مقاوم
resistive force
U
نیروی مقاوم
stand up
<idiom>
U
مقاوم بودن
counterpoise
U
نیروی مقاوم
rigid cores
U
هستههای مقاوم
fuelling
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments
U
ماده رنگی ماده ملونه
fueled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuelled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
shell proof
U
مقاوم در مقابل گلوله
internal resisting moment
U
لنگر مقاوم درونی
wear resistant
U
مقاوم در بربر سائیدگی
passive earth pressure
U
رانش مقاوم خاک
windproof
U
مقاوم در مقابل باد
heat fast paint
U
رنگ مقاوم گرما
heat resisting steels
U
فولادهای مقاوم حرارتی
drag chain conveyor
U
نقاله با زنجیر مقاوم
passive earth pressure
U
فشار مقاوم خاک
drag force
U
نیروی مقاوم حرکت
earthquake proof foundation
U
غیر مقاوم درمقابل زلزله
defendant
U
مقاوم درمقابل زور و فشار
resister
U
اسباب مقاوم دربرابر برق
defendants
U
مقاوم درمقابل زور و فشار
deadman
U
پایه استقرارسنگر دستک مقاوم
resistor
U
اسباب مقاوم دربرابر برق
resistors
U
اسباب مقاوم دربرابر برق
thermistor
U
الت مقاوم درمقابل برق
resisters
U
اسباب مقاوم دربرابر برق
without recourse
U
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
phosphate esters
U
مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
incolen
U
الیاژهای مقاوم اهن و کرم با نیکل زیاد
bomb proof
U
پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
cold wet clothing
U
لباس گرم و مقاوم در مقابل رطوبت و برودت
cassettes
U
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
monel
U
الیاژی از نیکل و کبالت که دربرابر خوردگی مقاوم است
pressure cabin
U
هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
cassette
U
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
immune
U
مقاوم دربرابرمرض بر اثر تلقیح واکسن دارای مصونیت قانونی وپارلمانی
stiff
U
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
plasma plating
U
ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
stiffer
U
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiffest
U
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
gynandromorph
U
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
splash proof enclosure
U
حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
cylinder liner
U
رگکش سخت و مقاوم در برابرسایش در جدار داخلی سیلندراز جنس الیاژهای سبک یامواد نرم دیگر
photoresist
U
روش تبدیل تصاویر فتوگرافیک پس از تغییر فضاهای مقاوم نسبت به نور. در مسافت PCB به کار می رود
achromatopsia
U
اسید
acid resisting
U
ضد اسید
acids
U
اسید
acid proof
U
ضد اسید
acid
U
اسید
acid water
آب اسید
carbon seal
U
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
acetylenic acid
U
اسید استیلنی
acrylic acid
اسید اکریلیک
citric acid
U
سیتریک اسید
acidolysis
U
اسید کافت
acid pump
U
تلمبه اسید
acid leach
U
شستشو با اسید
acidic group
U
گروه اسید
carbolic acid
U
اسید فنیک
ascorbic acid
U
اسید اسکوبیک
acid bath
U
حمام اسید
acid carboy
U
غرابه اسید
acid dip
U
شستشو با اسید
acid free
U
بدون اسید
accumulator acid
U
اکومولاتور اسید
soft acid
U
اسید نرم
acid freeder
U
اسید رسان
acetylene acid
U
اسید استیلنی
amino acid
آمینو اسید
acid fume
U
دود اسید
acid group
U
گروه اسید
amino acid
اسید آمینه
battery acid
U
اسید باتری
acidophile
U
اسید دوست
sulphric acid
U
اسید سولفوریک
acidification or acidizing
U
اسید شوئی
acid resisting paint
U
رنگ ضد اسید
acidification
U
اسید سازی
acid resisting paving
U
کفپوش ضد اسید
acid soluble
U
محلول در اسید
acid solution
U
محلول اسید
acid tower
U
برج اسید
acid anhydride
U
انیدرید اسید
acid acceptor
U
پذیرنده اسید
acid=proof galosh
U
گالش ضد اسید
acid reclaim
U
بازیابی اسید
acidify
U
اسید کردن
acyl exchange
U
اسید کافت
acid acceptor
U
اسید پذیر
acid proof brick
آجر ضد اسید
acid proof floor tile
U
موزاییک ضد اسید
acid proof floortile
U
کاشی ضد اسید
acid proof paint
U
رنگ ضد اسید
acid proof wire
U
سیم ضد اسید
acid radical
U
بنیان اسید
acid radical
U
ریشه اسید
acid tank
U
مخزن اسید
acidimeter
U
اسید سنج
acid receiver
U
مخزن اسید
monobasic acid
U
اسید یک فرفیتی
peroxy acid
U
پروکسی اسید
inorganic acid
U
اسید معدنی
peroxymonosulfuric acid
U
اسید کارو
phosorous acid
U
اسید فوسفور
hyperacidity
U
زیادی اسید
phosphoric acid
U
اسید فسفریک
hydraulic acid
U
اسید کلریدریک
poly acid
U
پلی اسید
hard acid
U
اسید سخت
pseudo acid
U
شبه اسید
tartaric
U
اسید تارتاریک
l amino acid
U
-L امینو اسید
oxyphile
U
اسید گرای
monobasic acid
U
اسید یک ارزشی
acid equivalent
U
هم ارزشیمیایی اسید
niacin
U
اسید نیکوتینیک
nitric acid
U
اسید نیتریک
nucleic acid
U
نوکلئیک اسید
manganic acid
U
اسید منگنیک
lewis acid
U
اسید لوویس
oxalic acid
U
اکسالیک اسید
oxyacid
U
اکسی اسید
oxygen acid
U
اکسی اسید
oxyphil
U
اسید دوست
oxyphil
U
اسید گرای
oxyphile
U
اسید دوست
glutamic acid
U
اسید گلوتامیک
acetic acid
U
استیک اسید
battery acid
U
اسید باطری
conjugate acid
U
اسید مزدوج
picric acid
U
اسید پیکریک
tartaric acid
U
تارتریک اسید
phenol
U
اسید فنیک
chromic acid
U
اسید کرومیک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com