English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
propolis U ماده صمغی قهوهای رنگی شبیه موم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
resinoid U رزینی ماده صمغی
podophyllin U ماده صمغی وتلخ ومسهلی مستخرجه از ریشه مهر گیاه
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
pigments U ماده رنگی
dye stuff U ماده رنگی
dyestuff U ماده رنگی
pigment dye U ماده رنگی
pigment U ماده رنگی
orthochromatic U شبیه عکسهای رنگی طبیعی
safranin U ماده رنگی زعفران
indigotin U ماده رنگی نیل
quercitron U نوعی ماده رنگی
purpurin U ماده رنگی روناس
indigotine U ماده رنگی نیل
orcin U ماده رنگی گلسنگ
curcumin U ماده رنگی زردچوبه
carmine U ماده رنگی قرمز دانه
pigment U رنگ غیر محلول ماده رنگی
pigments U رنگ غیر محلول ماده رنگی
xanthin U ماده رنگی روناس وگل زرد
cudbear U ماده رنگی که ازاشنه یادواله گرفته میشود
lutein U ماده زرد رنگی بفرمول 2O65H 04C
colour U چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colours U چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
vixenish U شبیه روباه ماده
hemoglobin U ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
quercetin U ماده رنگی کریسیتین [این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
litmus U ماده ابی رنگی که ازبعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید
dye sublimation printer U چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
gummier U صمغی
resinaceous U صمغی
resinous U صمغی
gummy U صمغی
gummiest U صمغی
gumminess U خاصیت صمغی
triads U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triad U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
resinoid U دارای حالت صمغی
gum U گول زدن صمغی شدن
gummed U گول زدن صمغی شدن
gumming U گول زدن صمغی شدن
gums U گول زدن صمغی شدن
resinify U تبدیل به صمغ یا رزین کردن صمغی شدن
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
browns U قهوهای
browner U قهوهای
brownest U قهوهای
Br U قهوهای
browning U قهوهای
browned U قهوهای
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
browned U قهوهای کردن
browns U قهوهای کردن
furnace brown U قهوهای کوره
browning U قهوهای کردن
brown U قهوهای کردن
brownest U قهوهای کردن
lignite U زغال قهوهای
lignite U ذغال قهوهای
embrown U قهوهای کردن
browner U قهوهای کردن
solid U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solids U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
groused U نوعی رنگ قهوهای
grouses U نوعی رنگ قهوهای
grousing U نوعی رنگ قهوهای
auburn U قهوهای مایل به قرمز
brown iron ore U سنگ اهن قهوهای
brownish U مایل به قهوهای یاخرمایی
grouse U نوعی رنگ قهوهای
nut brown U رنگ قهوهای فندقی
dun U رنگ قهوهای کمرنگ
tannage U قهوهای در اثر اشعه افتاب
taupe U رنگ خاکستری مایل به قهوهای
mahogany U رنگ قهوهای مایل به قرمز
malacone U نوعی زرقون یازرگون قهوهای
tan U برنگ قهوهای وسبزه دراوردن
tan U مازویی قهوهای مایل به زرد
malacon U نوعی زرقون یازرگون قهوهای
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
terra cotta U گل صورت سازی قرمز مایل به قهوهای
sienna U انواع خاکهای قهوهای مایل به زرد
suntans U قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
fudge U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
beige U رنگ قهوهای روشن مایل بزرد و خاکستری
fudged U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudging U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudges U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
suntan U قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
hematin U ترکیب قهوهای تیره یا ابی تیرهای بفرمول Fe6O4N23H43C
kraft U کاغذ محکم قهوهای رنگ مخصوص بسته بندی
manila paper U یک نوع کاغذ محکم برنگ زرد مایل به قهوهای
gadwall U اردک قهوهای و سیه فام شمال اروپا و امریکا
fuels U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
hottentot U یکی از انواع بومیهای جنوب افریقا که اندامی کوتاه ورنگ قهوهای مایل به زرددارند
english shepherd U سگ گلهء انگلیسی که دارای اندازهء متوسط وبرنگ سیاه براق ودارای خالهای قهوهای یاخرمایی است
gynandromorph U جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
achromatism U بی رنگی
achromatization U بی رنگی
achroma U بی رنگی مو
ingrain U نخ رنگی
trichromatism U سه رنگی
pigmental U رنگی
dichroism U دو رنگی
trichromat U سه رنگی
trichroism U سه رنگی
chromatic U رنگی
discoloration U بی رنگی
tinct U رنگی
achromia U بی رنگی مو
coloration U رنگی
hued U رنگی
achroma U بی رنگی
achromatisation U بی رنگی
colored U رنگی
coloured U رنگی
chromaticity U رنگی
dichromatism U دو رنگی
blacks U سیاه رنگی
color code U رمز رنگی
blackest U سیاه رنگی
pigmentation U رنگی شدن
aqua relle U نقاشی اب و رنگی
aquarelle U نقاشی اب و رنگی
chromophotograph U عکس رنگی
cingulum U خط رنگی ومارپیچ
photochrome U عکس رنگی
color camera U دوربین رنگی
blacker U سیاه رنگی
blacked U سیاه رنگی
lakes U لاک رنگی
color trace recorder U رسام رنگی
unifiable U قابل هم رنگی
colored glass U شیشه رنگی
colored pencil U مداد رنگی
monotint U عکس یک رنگی
monotint U نگار یک رنگی
vitta U نوار رنگی
color television U تلویزیون رنگی
color printer U چاپگر رنگی
black U سیاه رنگی
lake U لاک رنگی
pastel U مداد رنگی
color graphics U گرافیک رنگی
pastel U خمیرمواد رنگی
pallor U زرد رنگی
polychroism U چند رنگی
trichromatic theory U نظریه سه رنگی
coloured cement U سیمان رنگی
paraffin wax U موم رنگی
ocellus U حلقه رنگی
pencil U مداد رنگی
pigment cell U یاخته رنگی
chroma U مشخصههای رنگی
photochromy U عکاسی رنگی
chromatic aberration U خطای رنگی
pentachromic U پنج رنگی
heliochrome U عکاسی رنگی
colorant U مواد رنگی
pleochroism U چند رنگی
stined glass U شیشه رنگی
opalescence U شیری رنگی
pencils U مداد رنگی
pencilling U مداد رنگی
oleograph U عکس رنگی
kinemacolour U سینمای رنگی
heliochrome U عکس رنگی
composite color monitor U مونیتور رنگی مرکب
contour U خط فاصل درنقشههای رنگی
dyestuff U مواد رنگی و رنگرزی
color monitor U صفحه نمایش رنگی
crayon U مداد رنگی مومی
simultaneous color television U تلویزیون رنگی همزمان
figurin U مجسمه سفالین رنگی
encaustic tile or brick U اجرکاشی هفت رنگی
pool ball U هر یک از گویهای رنگی اسنوکر
false colour U فیلم رنگی مصنوعی
polychrome U تهیه عکسهای رنگی
carrier color signal U پیام رنگی حامل
composite color signal U پیام رنگی مرکب
pullicate U یکجور دستمال رنگی
minus color signal U پیام رنگی منفی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com