English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hemoglobin U ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
carmine U ماده رنگی قرمز دانه
hemolysis U تحلیل گویچههای قرمز
triad U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triads U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
invertebrata U جانوران بی مهره
chine U مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
pond life جانوران بی مهره [که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
zoophyte U انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
Redviolet U رنگی میان بنفش و قرمز
redorange <adj.> <noun> U رنگی میان قرمز و نارنجی
chromoplast U یاخته رنگی که حاوی رنگ قرمز یا زرد میباشد
dyestuff U ماده رنگی
dye stuff U ماده رنگی
pigment dye U ماده رنگی
pigment U ماده رنگی
pigments U ماده رنگی
curcumin U ماده رنگی زردچوبه
purpurin U ماده رنگی روناس
safranin U ماده رنگی زعفران
quercitron U نوعی ماده رنگی
orcin U ماده رنگی گلسنگ
indigotine U ماده رنگی نیل
indigotin U ماده رنگی نیل
red clause credit U اعتبار با ماده قرمز
aperture mask U استفاده در صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای قرمز و سبز و آبی
pigments U رنگ غیر محلول ماده رنگی
pigment U رنگ غیر محلول ماده رنگی
xanthin U ماده رنگی روناس وگل زرد
cudbear U ماده رنگی که ازاشنه یادواله گرفته میشود
lutein U ماده زرد رنگی بفرمول 2O65H 04C
propolis U ماده صمغی قهوهای رنگی شبیه موم
alizarin U ماده نارنجی یا قرمز رنگ که از ریشه روناس می گیرند
colours U چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colour U چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
snooker U مثل بیلیاردانگلیسی با51 گوی قرمز و 6 گوی رنگی مختلف بین دو نفر یا دوتیم
madder U گیاه روناس [از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
colony U گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
quercetin U ماده رنگی کریسیتین [این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
locknut U قراردادن مهره دوم برای جلوگیری ازشل شدن مهره اول
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
gold washing U شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
axis U مهره دوم گردن مهره محوری
phillips nut U مهره یا سوراخ صلیبی مهره فیلیپس
litmus U ماده ابی رنگی که ازبعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید
storm warning U پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
dye sublimation printer U چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
carminic acid U اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
batteries U قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
battery U قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
blood cells U گویچههای خونی
blood cell U گویچههای خونی
log wood U درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
leukopenia U کمبود گویچههای سفیدخون
lymphocyte U نوعی از گویچههای سفیدخون که یک هسته دارد
hemacytometer U اسبابی برای شمارش گویچههای خون
leukopoiesis U ایجاد وتشکیل گویچههای سفید خون
leukosis U زیاد شدن بافتهای سازنده گویچههای سفید
blood counts U شمارش تعداد گویچههای خون در حجم معینی
beading U تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
blood count U شمارش تعداد گویچههای خون در حجم معینی
beadings U تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
infrared line scan U ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery U عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs U فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
solid U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solids U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
infrared ray U اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
fuels U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
faunology U جانوران
halobiont U جانوران اب شور
menagerie U نمایشگاه جانوران
menageries U نمایشگاه جانوران
faunae U مربوط به جانوران
herbivora U جانوران علفخوار
implacentalia U جانوران بی جفت
zooplankton U جانوران شناور
zoodvnamics U فیزیولوژی جانوران
faunistic U وابسته به جانوران
faunis U الهه جانوران
animalist U پیکرنمای جانوران
lights U ریه جانوران
animality U زندگی جانوران
kit U بچه جانوران
animals kingdom U جهان جانوران
vermin U جانوران موذی
kits U بچه جانوران
arachnida U جانوران عنکبوتی
bimana U جانوران دودست
acephali U جانوران بیسر
animal kingdom U جهان جانوران
pincer U عضو گازانبری جانوران
zootaxy U طبقه بندی جانوران
biosystematic U رده بندی جانوران
verminous U پر از حشرات یا جانوران موذی
instincts U هوش طبیعی جانوران
instinct U هوش طبیعی جانوران
oestrum U شهوت ومستی جانوران
animal husband U پرورش جانوران اهلی
king of beasts U پادشان جانوران :شیر
pachyder mata U جانوران پوست کلفت
underbody U پایین تنه جانوران
to water [horses, cattle, etc.] U آب دادن [به جانوران بومی]
wild beasts U جانوران وحشی وحوش
clawed U سرپنجه جانوران ناخن
claw U سرپنجه جانوران ناخن
neontology U بررسی جانوران مانده
clawing U سرپنجه جانوران ناخن
arthropoda U جانوران مفصل دار
terrarium U نمایشگاه جانوران خشکی
articulata U جانوران حلقه دار
zooid U جانورسان شبیه جانوران
claws U سرپنجه جانوران ناخن
gynandromorph U جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
spondyl U مهره
burnisher U مهره
vertebrate U مهره
vertebrates U مهره
vertebrae U مهره ها
die U مهره
weld bead U مهره جوش
to take eggs for money U خر مهره
screw bolt U مهره
beading U مهره مهره
spineless U بی مهره
hot press U مهره
screw nut U مهره
vertebra U مهره
nut مهره
beads U مهره
invertebrate U بی مهره
bead U مهره
burnishing stone U مهره
jetton U مهره
invertebral U بی مهره
beadings U مهره مهره
epizootic U منتشر شونده درمیان جانوران
aquaria U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
weasel U جانوران پستاندار شبیه راسو
weasels U جانوران پستاندار شبیه راسو
aquarium U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
limnologist U زیست شناس جانوران اب شیرین
gamekeepers U متصدی جانوران شکاری قرقچی
animalcular U وابسته به جانوران ذره بینی
achordata U جانوران فاقد ستون فقرات
microorganism U جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
microorganisms U جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
aquariums U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
lorica U پوسته سخت حافظ جانوران
gamekeeper U متصدی جانوران شکاری قرقچی
somite U حلقه یابند بدن جانوران
vivarium U جای نگاهداری جانوران زمینی
zoometry U اندازه گیری اندامهای جانوران
seafood U غذاهای مرکب از جانوران دریایی
To kI'll animals for food . U جانوران را برای غذا کشتن
vertebrate U مهره دار
driving sleeve U مهره ماسوره
polishing stone U سنگ مهره
union U مهره ماسوره
diamond knurled nut U مهره اج دار
unions U مهره ماسوره
knurled nut U مهره اج دار
diesinking U مهره ساز
vertebrates U مهره دار
vertebrates U استخوانهای مهره
mans U مهره شطرنج
vertebrate U استخوانهای مهره
field bolt U پیچ و مهره
nuts and bolts U پیچ و مهره
vertebral column U ستون مهره
lock nut U مهره قفلی
vertebral U استخوانهای مهره
vertebral U مهره فقره
pieces U مهره شطرنج
pieces U مهره پارچه
piece U مهره شطرنج
piece U مهره پارچه
vertebrata U مهره داران
vertebration U مهره بندی
nut thread U پیچ مهره
spina bifida U مهره ترک
glazes U مهره برق
glaze U مهره برق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com