English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
adventures U ماجرا مخاطره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aventurous U مخاطره طلب مخاطره امیز
adventurer U ماجرا جو
adventurers U ماجرا جو
adventure ماجرا
Adventurism is the salt of life . U ماجرا جوئی شور ونمک زندگه است
adventures U مخاطره
peril U مخاطره
hazarding U مخاطره
perils U مخاطره
hazard U مخاطره
hazarded U مخاطره
risked U مخاطره
death traps U پر مخاطره
death trap U پر مخاطره
venturous U پر مخاطره
gadarene U در مخاطره
jeopardy U مخاطره
adventure U مخاطره
hazards U مخاطره
risks U مخاطره
riskiest U پر مخاطره
riskier U پر مخاطره
menaces U مخاطره
menaced U مخاطره
menace U مخاطره
risky U پر مخاطره
risk U مخاطره
risking U مخاطره
imperiled U در مخاطره انداختن
venturesome U مخاطره امیز
riskiness U مخاطره امیزی
perilous U مخاطره امیز
adventuress U زن مخاطره طلب
at all hazard U با هر گونه مخاطره
imperil U در مخاطره انداختن
riskful U مخاطره امیز
safety hazard U مخاطره ایمنی
precarious <adj.> U مخاطره آمیز
adventurous مخاطره طلب
imperiling U در مخاطره انداختن
risking U به مخاطره انداختن
endangers U به مخاطره انداختن
imperilling U در مخاطره انداختن
endangered U به مخاطره انداختن
endanger U به مخاطره انداختن
risk U به مخاطره انداختن
risked U به مخاطره انداختن
risks U به مخاطره انداختن
imperils U در مخاطره انداختن
imperilled U در مخاطره انداختن
endangering U به مخاطره انداختن
brinkmanship U سیاست قبول مخاطره
ventured U مخاطره معامله قماری
risked U مخاطره ریسک خطر
venturing U مخاطره معامله قماری
ventures U مخاطره معامله قماری
riskily U بطور مخاطره امیز
venture U مخاطره معامله قماری
risks U مخاطره ریسک خطر
risking U مخاطره ریسک خطر
venture capital U سرمایه مخاطره امیز
to take U مخاطره معامله قماری
adventures U تجارت مخاطره امیز
adventurously U باجرات مخاطره طلبی
adventure تجارت مخاطره آمیز
hazardously U بطور مخاطره امیز
perdu U ماموریت مخاطره امیز
perdue U ماموریت مخاطره امیز
to run the hazard U خودرادرمعرض مخاطره قراردادن
risk U مخاطره ریسک خطر
to seek adventures U مخاطره جویی کردن
hazarding U اتفاق در معرض مخاطره قراردادن
hazards U اتفاق در معرض مخاطره قراردادن
hazarded U اتفاق در معرض مخاطره قراردادن
hazard U اتفاق در معرض مخاطره قراردادن
adventure درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
to a in U باجرات وبابیم مخاطره به جایی داخل شدن
adventures U : درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com