Perdic | ماتریس نقطهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 146 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	dot matrix U	ماتریس نقطهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	dot matrix printer U	چاپگر یا ماتریس نقطهای
	dot matrix printer U	چاپگر با ماتریس نقطهای
	dot matrix printers U	چاپگر یا ماتریس نقطهای
	dot matrix printers U	چاپگر با ماتریس نقطهای
	dot matrix character U	کاراکتر ماتریس نقطهای
	wire matrix printer U	یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
Other Matches

	thinners U	وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
	thins U	وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
	thinned U	وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
	thinnest U	وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
	thin U	وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
	double row spot welding U	جوشکاری نقطهای زنجیرهای جوشکاری نقطهای دوردیفه
	pin point U	نقطهای
	point indentification U	هویت نقطهای
	point estimate U	براورد نقطهای
	point estimation U	تخمین نقطهای
	point elasticity U	کشش نقطهای
	dot product U	ضرب نقطهای
	point contact U	کنتاکت نقطهای
	spot welding U	جوش نقطهای
	spot welding U	جوشکاری نقطهای
	point charge U	بار نقطهای
	point defect U	نقص نقطهای
	point discharge U	تخلیه نقطهای
	bridge spot weld U	جوشکاری نقطهای
	point estimation U	براورد نقطهای
	two point threshold U	استانه دو نقطهای
	point particle U	ذره نقطهای
	point operation U	عمل نقطهای
	point function U	تابع نقطهای
	point target U	اماج نقطهای
	pinpoint target U	هدف نقطهای
	point load U	بار نقطهای
	multipoint U	چند نقطهای
	point contact U	تماس نقطهای
	point group U	گروه نقطهای
	point imperfection U	ناکاملی نقطهای
	multipoint line U	خط چند نقطهای
	single row spot welding U	جوشکاری نقطهای سری
	spot welding machine U	دستگاه جوش نقطهای
	diglottic stimulation U	تحریک دو نقطهای زبان
	dichoglottic stimulation U	تحریک دو نقطهای زبان
	multipoint circuit U	مدار چند نقطهای
	point contact rectifier U	یکسو کننده نقطهای
	lattice point group U	گروه نقطهای شبکه
	point biserial correlation U	همبستگی دو رشتهای نقطهای
	rpbis U	همبستگی دو رشتهای نقطهای
	spot welding electrode U	الکترود جوشکاری نقطهای
	known datum point U	نقطهای با مختصات وگرای معلوم
	welded contact rectifier U	یکسو کننده نقطهای جوش شده
	previous spot U	نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
	terminal U	نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
	terminals U	نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
	grazing point U	نقطهای که مسیر گلوله به مانع برخورد میکند
	matrixes U	ماتریس
	matrix U	ماتریس
	lattice matrix U	ماتریس
	die U	ماتریس
	z matrix U	ماتریس "زد"
	check point U	نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
	head spot U	نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
	phantom section U	خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
	nonsingular matrix U	ماتریس عادی
	nonsingular matrix U	ماتریس ناتکین
	null matrix U	ماتریس صفر
	order of matrix U	مرتبه ماتریس
	nonsingular matrix U	ماتریس ناویژه
	residual matrix U	ماتریس مازاد
	scalar U	ماتریس یک عنصری
	drawing die U	ماتریس کششی
	diagonal matrix U	ماتریس قطری
	square matrix U	ماتریس مربع
	square matrix U	ماتریس مربعی
	boolean matrix U	ماتریس بولی
	symmetric matrix U	ماتریس متقارن
	transpose matrix U	ماتریس برگردان
	triangular matrix U	ماتریس مثلثی
	unit matrix U	ماتریس واحد
	core matrix U	ماتریس چنبرهای
	null matrix U	ماتریس تهی
	y matrix U	ماتریس ایگرگ
	factor matrix U	ماتریس عاملی
	identity matrix U	ماتریس واحد
	minor of matrix U	کهاد ماتریس
	matrix algebra U	جبر ماتریس
	singular matrix U	ماتریس منفرد
	leontief matrix U	ماتریس لئونتیف
	correlation matrix U	ماتریس همبستگی
	invert matrix U	ماتریس معکوس
	inverse matrix U	ماتریس عکس
	incidence matrix U	ماتریس تلاقی
	singular matrix U	ماتریس ویژه
	singular matrix U	ماتریس تکین
	impedance matrix U	ماتریس امپدانس
	matrix U	ماتریس [ریاضی]
	lunitidal interval U	فاصله زمانی بین عبور ماه از نقطهای وایجادمد در ان نقطه
	turning points U	نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
	turning point U	نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
	adjoint matrix U	ماتریس الحاقی [ریاضی]
	adjunct matrix U	ماتریس الحاقی [ریاضی]
	invertible matrix U	ماتریس وارون [ریاضی]
	triangular matrix U	ماتریس مثلثی [ریاضی]
	the transpose of a matrix U	ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
	matrix multiplication U	ضرب ماتریس [ریاضی]
	unit matrix U	ماتریس همانی [ریاضی]
	matrixes U	جای پیدایش ماتریس
	identity matrix U	ماتریس همانی [ریاضی]
	matrix U	جای پیدایش ماتریس
	magnetic matrix memory U	حافظه ماتریس مغناطیسی
	semidefinite matrix U	ماتریس نیمه معین
	Jacobi matrix U	ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
	impluse response matrix U	ماتریس انتقال ضربه
	singular matrix U	ماتریس غیر عادی
	impedance matrix U	ماتریس مقاومت فاهری
	positive definite matrix U	ماتریس همیشه مثبت
	square matrix U	ماتریس مربعی [ریاضی]
	nonsingular matrix U	ماتریس غیر منفرد
	popeye U	در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
	dieresis U	دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
	diaeresis U	دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
	upper triangular matrix U	ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
	the main diagonal of a matrix U	قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
	lower triangular matrix U	ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
	payoff matrix U	ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
	multivariable multimethod matrix U	ماتریس چند متغیری- چندروشی
	elements U	یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
	element U	یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
	rows U	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
	scalar U	مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
	row U	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
	rowed U	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
	real stagnation point U	نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
	transpose matrix U	ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
	center of gyration U	نقطهای در یک جسم صلب که اگر همه جرم در ان متمرکزشود ممان اینرسی حول همان محور تغییر نماید
	collimate U	تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
	sparse array U	ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
	epicycloid U	منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
	bit image	[مجموعه ای از بیت ها که درحافظه کامپیوتر به صورت یک ماتریس مستطیلی ذخیره شده اند.]
	centroid U	در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
	thermal U	کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
	leontief matrix U	اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
	inner product U	ضرب نقطهای ضرب نردهای
	thermal U	نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
	grid U	سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
	grids U	سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند