Perdic | ماتریس الحاقی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 123 (7 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	adjoint matrix U	ماتریس الحاقی [ریاضی]
	adjunct matrix U	ماتریس الحاقی [ریاضی]

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	thins U	وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
	thinned U	وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
	thin U	وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
	thinnest U	وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
	thinners U	وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
	extensions U	الحاقی
	accessional U	الحاقی
	extension U	الحاقی
	rider U	الحاقی
	riders U	الحاقی
	appendant U	الحاقی
	supplemental U	الحاقی
	adjunct U	الحاقی
	adjuncts U	الحاقی
	adjunctive U	الحاقی
	adjoint U	الحاقی
	concatenation operator U	عملگر الحاقی
	incorporative U	الحاقی مشارکت
	adventitious U	خارجی الحاقی
	paragogic U	افزوده الحاقی
	postpositive U	الحاقی و بی تکیه
	intromission U	مواد الحاقی
	joint U	مشترک الحاقی
	riders U	ماده یا بند الحاقی
	adjunct U	فرع قسمت الحاقی
	shaft extension U	قسمت الحاقی محوری
	adjuncts U	فرع قسمت الحاقی
	postpositive preposition U	حرف اضافه الحاقی
	paragoge U	حرف یا هجای الحاقی
	extension U	تمدید قسمت الحاقی
	rider U	ماده یا بند الحاقی
	extensions U	تمدید قسمت الحاقی
	suffixix U	لفظ معنای الحاقی
	postscripts U	یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
	postscript U	یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
	postposition U	لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
	concurrent jurisdiction U	رسیدگی قضایی همزمان به چند جرم دادگاه الحاقی یاهمزمان
	rider U	ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
	riders U	ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
	matrixes U	ماتریس
	matrix U	ماتریس
	lattice matrix U	ماتریس
	z matrix U	ماتریس "زد"
	die U	ماتریس
	matrix algebra U	جبر ماتریس
	null matrix U	ماتریس صفر
	null matrix U	ماتریس تهی
	nonsingular matrix U	ماتریس ناتکین
	nonsingular matrix U	ماتریس عادی
	singular matrix U	ماتریس تکین
	nonsingular matrix U	ماتریس ناویژه
	triangular matrix U	ماتریس مثلثی
	minor of matrix U	کهاد ماتریس
	order of matrix U	مرتبه ماتریس
	symmetric matrix U	ماتریس متقارن
	unit matrix U	ماتریس واحد
	square matrix U	ماتریس مربعی
	scalar U	ماتریس یک عنصری
	square matrix U	ماتریس مربع
	y matrix U	ماتریس ایگرگ
	transpose matrix U	ماتریس برگردان
	singular matrix U	ماتریس منفرد
	singular matrix U	ماتریس ویژه
	residual matrix U	ماتریس مازاد
	leontief matrix U	ماتریس لئونتیف
	invert matrix U	ماتریس معکوس
	factor matrix U	ماتریس عاملی
	drawing die U	ماتریس کششی
	dot matrix U	ماتریس نقطهای
	diagonal matrix U	ماتریس قطری
	correlation matrix U	ماتریس همبستگی
	core matrix U	ماتریس چنبرهای
	boolean matrix U	ماتریس بولی
	identity matrix U	ماتریس واحد
	inverse matrix U	ماتریس عکس
	matrix U	ماتریس [ریاضی]
	incidence matrix U	ماتریس تلاقی
	impedance matrix U	ماتریس امپدانس
	identity matrix U	ماتریس همانی [ریاضی]
	the transpose of a matrix U	ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
	triangular matrix U	ماتریس مثلثی [ریاضی]
	Jacobi matrix U	ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
	unit matrix U	ماتریس همانی [ریاضی]
	matrix multiplication U	ضرب ماتریس [ریاضی]
	square matrix U	ماتریس مربعی [ریاضی]
	invertible matrix U	ماتریس وارون [ریاضی]
	matrixes U	جای پیدایش ماتریس
	matrix U	جای پیدایش ماتریس
	impluse response matrix U	ماتریس انتقال ضربه
	impedance matrix U	ماتریس مقاومت فاهری
	dot matrix character U	کاراکتر ماتریس نقطهای
	dot matrix printers U	چاپگر با ماتریس نقطهای
	dot matrix printers U	چاپگر یا ماتریس نقطهای
	dot matrix printer U	چاپگر با ماتریس نقطهای
	dot matrix printer U	چاپگر یا ماتریس نقطهای
	magnetic matrix memory U	حافظه ماتریس مغناطیسی
	singular matrix U	ماتریس غیر عادی
	nonsingular matrix U	ماتریس غیر منفرد
	semidefinite matrix U	ماتریس نیمه معین
	positive definite matrix U	ماتریس همیشه مثبت
	multivariable multimethod matrix U	ماتریس چند متغیری- چندروشی
	the main diagonal of a matrix U	قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
	upper triangular matrix U	ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
	lower triangular matrix U	ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
	element U	یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
	elements U	یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
	payoff matrix U	ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
	fire coordination line U	خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
	scalar U	مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
	row U	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
	rowed U	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
	rows U	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
	transpose matrix U	ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
	sparse array U	ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
	bit image	[مجموعه ای از بیت ها که درحافظه کامپیوتر به صورت یک ماتریس مستطیلی ذخیره شده اند.]
	thermal U	کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
	leontief matrix U	اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
	thermal U	نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
	grids U	سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
	grid U	سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
	wire matrix printer U	یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی