English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mug U لیوان بدون دسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stein U لیوان دسته دار ابجو خوری
part song U آواز دسته جمعی بدون ساز
mugs U لیوان
glass U لیوان یخ
a glass of water U یک لیوان آب
burgundy glass U لیوان
tun U لیوان
mugging U لیوان
glass U لیوان
tumblers U لیوان
mugged U لیوان
tumbler U لیوان
water glass U لیوان اب
mug U لیوان
paper cup U لیوان کاغذی
tumbler U لیوان [شفاف]
The glass is full of water. U لیوان پر از آب است
glassful U مظروف یک لیوان
lidding film U سرپوش لیوان
lidding film U کلاهک لیوان
glassful U بقدر یک لیوان
There is a glass missing. یک لیوان کم است.
rummer U لیوان مشروب
Empty this glass of water. U این لیوان آب راخالی کن
beakers U فرف کیمیاگری لیوان ازمایشگاه
beaker U فرف کیمیاگری لیوان ازمایشگاه
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
He emptied the glass to the last drop . U لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
Would you care for a cup of coffee? U آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
highball U یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
shoals of people U دسته دسته مردم
sorted U دسته دسته کردن
regiments U دسته دسته کردن
scores of people U دسته دسته مردم
streams of people U دسته دسته مردم
they came in bands U دسته دسته امدند
classify U دسته دسته کردن
trooping U دسته دسته شدن
sects U دسته دسته مذهبی
trooped U دسته دسته شدن
troop U دسته دسته شدن
assort U دسته دسته شدن
sorts U دسته دسته کردن
distribute U دسته دسته کردن
groups U دسته دسته کردن
sect U دسته دسته مذهبی
windrow U دسته دسته کردن
group U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته کردن
sort U دسته دسته کردن
regiment U دسته دسته کردن
in detail U مفصلا دسته دسته
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
naggin U سطل چوبی لیوان چوبی
noggins U سطل چوبی لیوان چوبی
noggin U سطل چوبی لیوان چوبی
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
wineglass U لیوان شراب پیمانه شراب
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
A bouquet (bunch)of flowers. U دسته گه
hilt U دسته
troop U دسته
trooped U دسته
hilts U دسته
cluster bomb U دسته
fasciculate U دسته دسته
bail arm U دسته
fascicle U دسته
fascicle or cule U دسته
fascicled U دسته دسته
cluster bombs U دسته
clusters U دسته
A bunch ( bouquet ) of flowers . U دسته گل
helms U دسته
helm U دسته
helve U دسته
gens U دسته
bracket U دسته
handhold U دسته
handgrip U دسته
haft U دسته
work team U دسته
ranged U دسته
host U دسته
batch U دسته
hosted U دسته
hosting U دسته
hosts U دسته
batches U دسته
setting up U دسته
sections U دسته
classis U دسته
crank U دسته
cranked U دسته
cranking U دسته
cranks U دسته
bouquet U دسته گل
bouquets U دسته گل
boodle U دسته
bodle U دسته
pitman U دسته
cliques U دسته
armies U دسته
section U دسته
range U دسته
cheque book U دسته چک
lugs U دسته
ranges U دسته
lugging U دسته
lugged U دسته
processions U دسته
lug U دسته
procession U دسته
army U دسته
drove U دسته
droves U دسته
genus U دسته
group U دسته
team U دسته
teams U دسته
ears U دسته
trooping U دسته
ear U دسته
cluster U دسته
groups U دسته
covey U دسته
nosegay U دسته گل
kind U دسته
clique U دسته
confraternity U دسته
passel U دسته
kindest U دسته
kinds U دسته
skulk U دسته
skulked U دسته
skulking U دسته
skulks U دسته
clans U دسته
tress U دسته مو
leader U سر دسته
tussocks U دسته مو
category U دسته
tussock U دسته مو
parcels U دسته
bevy U دسته
tuft U دسته
schools U دسته
shook U دسته
nib U دسته
skeins U دسته
skein U دسته
clan U دسته
groups U دسته دسته
scores U دسته دسته
school U دسته
ilk U دسته
stems U دسته
stemming U دسته
stemmed U دسته
stem U دسته
nibs U دسته
tufts U دسته
parcel U دسته
sheaf U دسته
brigades U دسته
brigade U دسته
set U دسته
handles U دسته
assortment U دسته
assortments U دسته
handle U دسته
bundling U دسته
bunching U دسته
bunches U دسته
bunched U دسته
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com