Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mug
U
لیوان بدون دسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stein
U
لیوان دسته دار ابجو خوری
part song
U
آواز دسته جمعی بدون ساز
mugs
U
لیوان
glass
U
لیوان یخ
a glass of water
U
یک لیوان آب
burgundy glass
U
لیوان
tun
U
لیوان
mugging
U
لیوان
glass
U
لیوان
tumblers
U
لیوان
mugged
U
لیوان
tumbler
U
لیوان
water glass
U
لیوان اب
mug
U
لیوان
paper cup
U
لیوان کاغذی
tumbler
U
لیوان
[شفاف]
The glass is full of water.
U
لیوان پر از آب است
glassful
U
مظروف یک لیوان
lidding film
U
سرپوش لیوان
lidding film
U
کلاهک لیوان
glassful
U
بقدر یک لیوان
There is a glass missing.
یک لیوان کم است.
rummer
U
لیوان مشروب
Empty this glass of water.
U
این لیوان آب راخالی کن
beakers
U
فرف کیمیاگری لیوان ازمایشگاه
beaker
U
فرف کیمیاگری لیوان ازمایشگاه
mounting
U
دسته و پشت بند دسته شمشیر
He emptied the glass to the last drop .
U
لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
Would you care for a cup of coffee?
U
آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
nosegay
U
دسته گل یایک دسته علف
lorgnette
U
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes
U
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
highball
U
یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
shoals of people
U
دسته دسته مردم
sorted
U
دسته دسته کردن
regiments
U
دسته دسته کردن
scores of people
U
دسته دسته مردم
streams of people
U
دسته دسته مردم
they came in bands
U
دسته دسته امدند
classify
U
دسته دسته کردن
trooping
U
دسته دسته شدن
sects
U
دسته دسته مذهبی
trooped
U
دسته دسته شدن
troop
U
دسته دسته شدن
assort
U
دسته دسته شدن
sorts
U
دسته دسته کردن
distribute
U
دسته دسته کردن
groups
U
دسته دسته کردن
sect
U
دسته دسته مذهبی
windrow
U
دسته دسته کردن
group
U
دسته دسته کردن
assort
U
دسته دسته کردن
sort
U
دسته دسته کردن
regiment
U
دسته دسته کردن
in detail
U
مفصلا دسته دسته
to form into groups
U
دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction
U
عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
naggin
U
سطل چوبی لیوان چوبی
noggins
U
سطل چوبی لیوان چوبی
noggin
U
سطل چوبی لیوان چوبی
pannikin
U
لیوان کوچک پیمانه کوچک
wineglass
U
لیوان شراب پیمانه شراب
bundle
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
recoilless
U
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate
U
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
A bouquet (bunch)of flowers.
U
دسته گه
hilt
U
دسته
troop
U
دسته
trooped
U
دسته
hilts
U
دسته
cluster bomb
U
دسته
fasciculate
U
دسته دسته
bail arm
U
دسته
fascicle
U
دسته
fascicle or cule
U
دسته
fascicled
U
دسته دسته
cluster bombs
U
دسته
clusters
U
دسته
A bunch ( bouquet ) of flowers .
U
دسته گل
helms
U
دسته
helm
U
دسته
helve
U
دسته
gens
U
دسته
bracket
U
دسته
handhold
U
دسته
handgrip
U
دسته
haft
U
دسته
work team
U
دسته
ranged
U
دسته
host
U
دسته
batch
U
دسته
hosted
U
دسته
hosting
U
دسته
hosts
U
دسته
batches
U
دسته
setting up
U
دسته
sections
U
دسته
classis
U
دسته
crank
U
دسته
cranked
U
دسته
cranking
U
دسته
cranks
U
دسته
bouquet
U
دسته گل
bouquets
U
دسته گل
boodle
U
دسته
bodle
U
دسته
pitman
U
دسته
cliques
U
دسته
armies
U
دسته
section
U
دسته
range
U
دسته
cheque book
U
دسته چک
lugs
U
دسته
ranges
U
دسته
lugging
U
دسته
lugged
U
دسته
processions
U
دسته
lug
U
دسته
procession
U
دسته
army
U
دسته
drove
U
دسته
droves
U
دسته
genus
U
دسته
group
U
دسته
team
U
دسته
teams
U
دسته
ears
U
دسته
trooping
U
دسته
ear
U
دسته
cluster
U
دسته
groups
U
دسته
covey
U
دسته
nosegay
U
دسته گل
kind
U
دسته
clique
U
دسته
confraternity
U
دسته
passel
U
دسته
kindest
U
دسته
kinds
U
دسته
skulk
U
دسته
skulked
U
دسته
skulking
U
دسته
skulks
U
دسته
clans
U
دسته
tress
U
دسته مو
leader
U
سر دسته
tussocks
U
دسته مو
category
U
دسته
tussock
U
دسته مو
parcels
U
دسته
bevy
U
دسته
tuft
U
دسته
schools
U
دسته
shook
U
دسته
nib
U
دسته
skeins
U
دسته
skein
U
دسته
clan
U
دسته
groups
U
دسته دسته
scores
U
دسته دسته
school
U
دسته
ilk
U
دسته
stems
U
دسته
stemming
U
دسته
stemmed
U
دسته
stem
U
دسته
nibs
U
دسته
tufts
U
دسته
parcel
U
دسته
sheaf
U
دسته
brigades
U
دسته
brigade
U
دسته
set
U
دسته
handles
U
دسته
assortment
U
دسته
assortments
U
دسته
handle
U
دسته
bundling
U
دسته
bunching
U
دسته
bunches
U
دسته
bunched
U
دسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com