Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
scotoma
U
لکه یا نقطه سیاه در میدان دید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
woodpecker welding
U
جوشکاری نقطه سیاه
projection weld
U
جوش نقطه سیاه
projection welding
U
جوشکاری نقطه سیاه
firing area
U
نقطه شروع انفجار مین میدان تیر
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
basalt
U
نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouettes
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
compound wound generator
U
ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
melanin
U
رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
grenade court
U
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
crape
U
نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
high intensity magnetic field
U
میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
lenz' law
U
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
black holes
U
حفره سیاه چاله سیاه
black hole
U
حفره سیاه چاله سیاه
ethiops
U
سیاب سیاه جیوه سیاه
sables
U
رنگ سیاه لباس سیاه
sable
U
رنگ سیاه لباس سیاه
smutted whcat
U
گندم سیاه یا زنگ سیاه
bold face
U
طرح سیاه حرف سیاه
battlefield recovery
U
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
closure minefield
U
میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
coursed
U
میدان تیر میدان
course
U
میدان تیر میدان
courses
U
میدان تیر میدان
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
black body radiation
U
تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
paper white monitor
U
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
point-to-point connection
U
اتصال نقطه به نقطه
pointillism
U
نقاشی نقطه نقطه
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
hasty breaching
U
نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
speckle
U
نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot
U
طرح نقطه نقطه خال خال
blacker
U
سیاه
blackest
U
سیاه
pitchy
U
سیاه
bogs
U
سیاه اب
sad coloured
U
سیاه
jetties
U
سیاه
Negroes
U
سیاه
Negro
U
سیاه
jet-black
U
سیاه سیاه
marshes
U
سیاه اب
blacked
U
سیاه
marsh
U
سیاه اب
ebon
U
سیاه
jetty
U
سیاه
pitch dark
U
سیاه
black
U
سیاه
blacks
U
سیاه
swamping
U
سیاه اب
mossy
U
سیاه اب
bog
U
سیاه اب
swamped
U
سیاه اب
swamp
U
سیاه اب
quagmire
U
سیاه اب
grimy
U
سیاه
night black
U
سیاه
swamps
U
سیاه اب
quagmires
U
سیاه اب
sooty
U
سیاه
dogwood
U
سیاه ال
glaucoma
U
اب سیاه
placing
U
میدان
spaces
U
میدان
plainest
U
میدان
space
U
میدان
plain
U
میدان
line bay
U
میدان خط
places
U
میدان
scope
U
میدان
aim
U
میدان
line of force
U
خط میدان
frontage
U
میدان
frontages
U
میدان
sq
U
میدان
plainer
U
میدان
place
U
میدان
arenas
U
میدان
aimed
U
میدان
aims
U
میدان
fields
U
میدان
arena
U
میدان
ring
U
میدان
domains
U
میدان
domain
U
میدان
open space
U
میدان
field
U
میدان
trone
U
میدان
plaza
U
میدان
piazza
U
میدان
field line
U
خط میدان
reach
U
میدان
reached
U
میدان
fielded
U
میدان
reaches
U
میدان
reaching
U
میدان
zero field
U
بی میدان
plains
U
میدان
forum
U
میدان
forums
U
میدان
ROUNDABOUT
U
میدان
agora
U
میدان
black holes
U
سیاه چال
blackboards
U
تخته سیاه
scoter
U
مرغابی سیاه
whooping cough
U
سیاه سرفه
black board
U
تخته سیاه
black hole
U
سیاه چال
sealing coat
U
روکاری سیاه
sadly dressed
U
سیاه پوش
schorl
U
کهربای سیاه
blackest
U
سیاه کردن
blackboard
U
تخته سیاه
blacks
U
سیاه کردن
black
U
سیاه کردن
black
U
سیاه رنگی
black
U
سیاه رنگ
black
U
سیاه شده
livers
U
جگر سیاه
lampblack
U
سیاه یکدست
kibitka
U
سیاه چادرنمدی
caraway
U
زیره سیاه
iron mould
U
سیاه کردن
substantia nigra
U
جسم سیاه
achromatic
U
سیاه و سفید
sycamine
U
توت سیاه
tamarack
U
سیاه کاج
in mourning
U
کثیف سیاه
blacked
U
سیاه شده
liver
U
جگر سیاه
blacked
U
سیاه رنگ
blacks
U
سیاه رنگی
blacks
U
سیاه رنگ
blacks
U
سیاه شده
blackest
U
سیاه رنگی
blackest
U
سیاه رنگ
blackest
U
سیاه شده
pitch black
U
خیلی سیاه
blacker
U
سیاه کردن
blacker
U
سیاه رنگی
blacker
U
سیاه رنگ
blacker
U
سیاه شده
pitch-black
U
خیلی سیاه
blacked
U
سیاه کردن
blacked
U
سیاه رنگی
in mourning
U
سیاه پوش
swarthy
U
سیاه چره
gins
U
عرق جو سیاه
blacken
U
سیاه کردن
blackened
U
سیاه کردن
blackening
U
سیاه کردن
blackens
U
سیاه کردن
denigrate
U
سیاه کردن
denigrated
U
سیاه کردن
denigrates
U
سیاه کردن
denigrating
U
سیاه کردن
gin
U
عرق جو سیاه
negress
U
زن سیاه پوست
melanuria
U
پیشاب سیاه
nigrify
U
سیاه کردن
melanic
U
سیاه پوست
melanite
U
لعل سیاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com