English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
filter stick U لوله صافی دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
flexible oil filter line U لوله صافی روغن
Other Matches
intubate U لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
absolute filter U صافی میکرونی صافی میکروسکپی
antivignetting filter U صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
hose U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil U لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst U ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end U انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
rigatoni U رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens U لوله خروجی بیضه لوله منی
spigot U لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
sockets U بست لوله دوراهی لوله
to pipeline U با خط لوله لوله کشی کردن
oviduct U لوله رحمی لوله فالوپ
water pipe U لوله مخصوص لوله کشی اب
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
sleekness U صافی
filter bed U صافی اب
leach U صافی
smoothness U صافی
filter U صافی
colander U صافی
colanders U صافی
line filter U صافی خط
absolute filter U صافی صد در صد
filters U صافی
planeness U صافی
water filter U صافی اب
pureness U صافی
oaleaceous U صافی
defecator U صافی
scumble U صافی
strainer U صافی
strainers U صافی
limpidity U صافی
limpidity or limpidness U صافی
polarizing filter U صافی قطبی
fineness U موشکافی صافی
purity U صافی پاکدامنی
frequency filter U صافی فرکانس
line filter U صافی شبکه
noise filter U صافی همهمه
filtering U از صافی گذراندن
nominal filter U صافی میکرونی
oil filter U صافی روغن
suction filter U صافی مکنده
petrol filter U صافی بنزین
serenity U بی سر وصدایی صافی
porous filter U صافی متخلخل
scratch filter U صافی پیکاپ
line filter U صافی همهمه
fuel filter U صافی سوخت
fuel filter U صافی بنزین
gas mask canister U صافی گاز
gravel filter U صافی شنی
interference eliminator U صافی تداخل
interference filter U صافی پارازیت
leach U صافی کردن
leach U از صافی گذراندن
light filter U صافی نور
interference filter U صافی تداخل
color killer U صافی رنگ
filter paper U کاغذ صافی
absorbent filter U صافی جذب
filter press U صافی فشاری
filterable U صافی کردنی
filtrable U صافی کردنی
glassiness U صافی زلالی
filrate U از صافی گذشتن
filrate U از صافی گذراندن
filter packing U لایی صافی
accelofilter U صافی سریع
filter packing U پوشش صافی
killer stage U صافی رنگ
break even U صافی درامدن
crystal filter U صافی بلورین
differentiating filter U صافی ممیز
band screen U صافی مخازن
edge fillter U صافی چاکدار
electric filter U صافی الکتریکی
filter network U شبکه ی صافی
acoustic filter U صافی صوتی
filter add U کمک صافی
filter bed U صافی شنی
filter circuit U مدار صافی
filter condenser U خازن صافی
filter crystal U کریستال صافی
filter curve U منحنی صافی
gloss U صافی براقی
filter U صافی پالایه
filter U فیلتر صافی
filtration U از صافی گذراندن
filters U صافی پالایه
filters U فیلتر صافی
filter disc U قرص صافی
filter disk U قرص صافی
filter layer U لایه صافی
filter capacitor U خازن صافی
filter characteristic U مشخصه صافی
filter flask U بالن صافی
filter chock U چوک صافی
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
integrating filter U صافی جمع کننده
filter insert U دریچه یا مدخل صافی
narrow band filter U صافی فلزات باریک
filtrate U مایع زیر صافی
low pass filter U صافی پایین گذر
band stop U صافی میان نگذر
power line filter U صافی جریان برق
band pass U صافی میان گذر
impedance transforming filter U صافی تبدیل امپدانس
low frequency filter U صافی فرکانس پایین
serene U صافی صاف کردن
infltrate U از سوراخهای صافی گذراندن
high pass filter U صافی بالا گذر
strainer well U چاه صافی دار
high pass acoustical filter U صافی صوتی بالا گذر
intermediate frequency band filter U صافی باند فرکانس میانی
lawn U مرغزار باپارچه صافی کردن
lawns U مرغزار باپارچه صافی کردن
low pass acoustical filter U صافی پایین گذر صوتی
band pass filter circuit U مدار صافی باند پاس
nominal filter U صافی به اندازه عبور معین
fluted filter paper U کاغذ صافی چین دار
diesel fuel oil filter U صافی سوخت موتور دیزل
leachate U مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
leach [liquid formed by leaching] U مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
hypostyle hall U [اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
Indian summers U هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summer U هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
angle of traverse U زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
antialiasing U تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
cannons U لوله
bore U لوله
tube cutter U لوله بر
nose U سر لوله
bores U لوله
stave U لوله اب
tubulation U لوله
valve U لوله
chimney U لوله
chimneys U لوله
pipelines U خط لوله
hickey U لوله خم کن
valves U لوله
piped U لوله
spout U لوله
spouted U لوله
spouting U لوله
plumber U لوله کش
roll U لوله
rolled U لوله
spouts U لوله
rolls U لوله
plumbers U لوله کش
noses U سر لوله
cylinders U لوله
cylinder U لوله
conduits U لوله
ductile U لوله شو
conduit U لوله
drain pipe U لوله
downtake U لوله
discharge head U سر لوله
blast main U لوله دم
blast pipe U لوله دم
hose U لوله
hosed U لوله
fire hose U لوله اب
hoses U لوله
duct U لوله اب
water pipe U لوله اب
cannon U لوله
hosing U لوله
pipeline U خط لوله
hosepipe U لوله
tube U لوله
nozzle U سر لوله اب
rouleau U لوله
pipe fitter U لوله کش
pipe cutter U لوله بر
clip U لوله
nozzles U سر لوله اب
pipe line U خط لوله
clipped U لوله
clippings U لوله
pipe layer U لوله کش
clips U لوله
tubes U لوله
pipe U لوله
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com