English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
penstock U لوله تحت فشار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ram U افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed U افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rams U افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
carburetor icing U کاهش ناگهانی دما و احتمالاایجاد بلورهای یخ در اثرکاهش فشار در لوله ونتوری
high pressure tube U لوله فشار قوی
penstock U لوله ایکه اب تحت فشار را به توربین میرساند
Other Matches
intubate U لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
hose U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
breech end U انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
go devil U لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst U ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
pressurized cabin U اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
rigatoni U رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens U لوله خروجی بیضه لوله منی
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure U فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
sockets U بست لوله دوراهی لوله
water pipe U لوله مخصوص لوله کشی اب
spigot U لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
to pipeline U با خط لوله لوله کشی کردن
oviduct U لوله رحمی لوله فالوپ
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic U دارای فشار یکسان خط هم فشار
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
low head plant U نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber U مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level U سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer U ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure U فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears U متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
low voltage distribution system U شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
angle of traverse U زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
clippings U لوله
plumber U لوله کش
tubulation U لوله
nozzle U سر لوله اب
clip U لوله
rolls U لوله
discharge head U سر لوله
downtake U لوله
drain pipe U لوله
ductile U لوله شو
pipe cutter U لوله بر
pipe fitter U لوله کش
pipe layer U لوله کش
pipe line U خط لوله
clipped U لوله
plumbers U لوله کش
duct U لوله اب
cannons U لوله
tube U لوله
cannon U لوله
fire hose U لوله اب
sequacious U لوله شو
nozzles U سر لوله اب
rouleau U لوله
tubes U لوله
tube cutter U لوله بر
hickey U لوله خم کن
clips U لوله
nose U سر لوله
rolled U لوله
roll U لوله
pipeline U خط لوله
spouts U لوله
pipelines U خط لوله
spouting U لوله
spouted U لوله
spout U لوله
hosing U لوله
chimneys U لوله
chimney U لوله
valves U لوله
valve U لوله
noses U سر لوله
hose U لوله
stave U لوله اب
bores U لوله
hosed U لوله
bore U لوله
hoses U لوله
piped U لوله
conduit U لوله
water pipe U لوله اب
blast pipe U لوله دم
blast main U لوله دم
conduits U لوله
hosepipe U لوله
cylinders U لوله
cylinder U لوله
pipe U لوله
barometric pressure U فشار جو
isobars U تک فشار
pressure U فشار
low pressure U فشار کم
weight U فشار
pressing U فشار
growing pains U فشار
brunt U فشار
bunt U فشار با سر
exertion U فشار
exertions U فشار
distraint U فشار
isobar U هم فشار
back pressure U پی فشار
isobar U تک فشار
isobars U هم فشار
thrust U فشار
pressured U فشار
thrusts U فشار
pressuring U فشار
atmospheric pressure U فشار جو
fantod U فشار
hydraulic pressure U فشار اب
isobare U هم فشار
isopiestic U هم فشار
line of thrust U خط فشار
back iron U بن فشار
thrusting U فشار
pressures U فشار
ice push U فشار یخ
impact U فشار
impacts U فشار
total pressure U فشار کل
sense of pressure U حس فشار
pressure sense U حس فشار
pressure curve U خم فشار
pressor U فشار زا
strains U فشار
strain U فشار
compression U فشار
stroking U فشار با پا
atmospheres U فشار جو
zips U فشار
pressure vessel U فشار
stress U فشار
water pressure U فشار اب
stresses U فشار
atmosphere U فشار جو
stressing U فشار
stroke U فشار با پا
stroked U فشار با پا
strokes U فشار با پا
presses U فشار
pushed U فشار
press U فشار
push U فشار
zip U فشار
zipped U فشار
zipping U فشار
violence U فشار
tension U فشار
constraint U فشار
pushes U فشار
tensions U فشار
conduit rodding U فنرگذرانی از لوله
rodding a conduit U فنرگذرانی از لوله
blind pipe U لوله کور
well lining hoop U لوله چاه اب
concrete pipe U لوله بتنی
bleeding tube U لوله هواگیری
weephole U لوله جداری
tuyere U دهانه لوله
wind pipe U لوله هواکش
wind pipe U لوله هوا
axis of the bore U محور لوله
exhaust pipe لوله اگزوز
connecting tube U لوله رابط
blind pipe U لوله غیرمشبک
conduit wire U لوله برگمن
drill pipe لوله حفرکن
acetylene cylinder لوله استیلن
articulated pipe U لوله تاشو
boring pipe U لوله حفاری
chain pipe U لوله زنجیر
capillary tube U لوله مویین
cast iron pipe U لوله چدنی
casing tube U لوله جدار
venturi U لوله ونتوری
warning pipe U لوله سرریز
vinyl tube U لوله وینیلی
cable shield U لوله کابل
canula U لوله جراحی
bx cable U لوله ب ایکس
clay pipe U لوله سفالی
unit tube U لوله واحد
vacuum tube U لوله خلاء
colling water pipe U لوله اب سرد
bourdon tube U لوله بوردون
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com