Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
observation pipe
U
لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
penstock
U
لوله ایکه اب تحت فشار را به توربین میرساند
culvert
U
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
culverts
U
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
in irons
U
نقص در تعیین سمت حرکت که در نتیجه قایق بعقب بر می گردد
inseparable cost
U
حالتی که چند نوع کالا در یک واحدتولیدی ساخته شود و هزینه و مخارج هر یک نسبت به کل مخارج اختیارا" تعیین گردد
cut out
U
وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
pilot tunnel
U
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
intubate
U
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
clandestine
U
سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
aground
U
درزمین
embed
U
درزمین پنهان کردن
embeds
U
درزمین پنهان کردن
kirkyard
U
گورستانی که درزمین کلیساواقع است
weak safety
U
جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
dig in
U
جای پاکندن درزمین ازطرف توپزن
squatter
U
اقامت گزین درزمین غیر معمور
squatters
U
اقامت گزین درزمین غیر معمور
squelching
U
صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelch
U
صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelched
U
صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelches
U
صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
play through
U
رد شدن گلف باز یا گروه درزمین از بازیگر کند
divining rod
U
میله یا عصای مخصوص کشف اب ومواد معدنی درزمین
authentication
U
تعیین نشانی تعیین معرف کردن
outside agency
U
شخصی که مجاز نیست درزمین گلف به بازیگر کمک فکری کند
hoses
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil
U
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end
U
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
causeways
U
جاده ایکه از کف زمین بلندتراست
causeway
U
جاده ایکه از کف زمین بلندتراست
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
rigatoni
U
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens
U
لوله خروجی بیضه لوله منی
rock gardens
U
باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
wrongshipped
U
محموله ایکه اشتباها" ارسال شده
apertures
U
اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
aperture
U
اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
By an inconceivable trick( trickery) .
U
با حقه ایکه عقل جن هم به آن نمی رسد
rock garden
U
باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
blanket policy
U
بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
discount house
U
موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
topographic map
U
نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
keloid
U
برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
halucinogenic
U
مواد مخدره ایکه ایجاد اوهام وهذیان میکند
compressors
U
برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
compressor
U
برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
jaywalker
U
پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalkers
U
پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jet diffusion basin
U
حوضچه ایکه در اثر پخش فورانی انرژی را کاهش میدهد
delay
U
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
delays
U
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
delaying
U
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
subsurface ice
U
یخ زیرزمینی
underground
U
زیرزمینی
cellar
U
زیرزمینی
cellars
U
زیرزمینی
subterranean
U
زیرزمینی
underground water
U
اب زیرزمینی
subsurface water
U
اب زیرزمینی
ground water
U
اب زیرزمینی
water pipe
U
لوله مخصوص لوله کشی اب
spigot
U
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
to pipeline
U
با خط لوله لوله کشی کردن
sockets
U
بست لوله دوراهی لوله
oviduct
U
لوله رحمی لوله فالوپ
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
acronyms
U
کلمه ایکه از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
enclave
U
ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
enclaves
U
ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
dichogamous
U
دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
splint
U
نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
dichogamic
U
دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
mattamore
U
انبار زیرزمینی
mine
U
راه زیرزمینی
grottos
U
غار زیرزمینی
mines
U
راه زیرزمینی
grotto
U
غار زیرزمینی
mined
U
راه زیرزمینی
camouflet
U
حفره زیرزمینی
burrows
U
سوراخ زیرزمینی
under ground working
U
استخراج زیرزمینی
under ground survey
U
برداشت زیرزمینی
underdrain
U
زهکش زیرزمینی
underground cable
U
کابل زیرزمینی
underground furnace
U
کوره زیرزمینی
underground
U
شبکه زیرزمینی
grottoes
U
غار زیرزمینی
cavern
U
حفره زیرزمینی
dug out
U
پناهگاه زیرزمینی
ground water
U
ابهای زیرزمینی
ground water basin
U
حوزه اب زیرزمینی
ground water runoff
U
جریان زیرزمینی
ground water storage
U
اب انباشت زیرزمینی
ground water table
U
سطح اب زیرزمینی
tunneled
U
دالان زیرزمینی
tunneling
U
دالان زیرزمینی
ground water table
U
سفره اب زیرزمینی
ground water trench
U
بریدگی اب زیرزمینی
subsoil irrigation
U
ابیاری زیرزمینی
kobold
U
غول زیرزمینی
burrow
U
سوراخ زیرزمینی
burrowed
U
سوراخ زیرزمینی
tunnel
U
دالان زیرزمینی
subsoil drainage
U
زهکشی زیرزمینی
subbing
U
ابیاری زیرزمینی
burrowing
U
سوراخ زیرزمینی
caverns
U
حفره زیرزمینی
underground mine
U
معدم زیرزمینی
fixed ground water
U
اب زیرزمینی ماندگار
tunnelled
U
دالان زیرزمینی
under ground mining
U
استخراج زیرزمینی
tunnels
U
دالان زیرزمینی
earth house
U
خانه زیرزمینی
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
dosimetry
U
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
actual velocity of ground water
U
سرعت واقعی اب زیرزمینی
metro
U
راه آهن زیرزمینی
hypogeum
U
قسمت زیرزمینی بنا
kanat
U
کانالهای زه کشی زیرزمینی
metros
U
راه آهن زیرزمینی
atomic underground burst
U
ترکش زیرزمینی اتمی
rhizmatous
U
دارای ساقه زیرزمینی
fluctutaion of water table
U
نوسان سفره اب زیرزمینی
under ground
U
راه اهن زیرزمینی
hydrogeology
U
بررسی ابهای زیرزمینی
underground railway
U
راه اهن زیرزمینی
underground
U
راه اهن زیرزمینی
clinched
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
anti knock
U
ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
He is looking for trouble.
U
دنبال شر می گردد
unsettling
U
آنچهباعثعصبانیتوخشمشما گردد
locate
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
endophagous
U
تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
silo
U
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
back to battery
U
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
point set curve
U
منحنی ایکه توسط یک سری ازپاره خطهای ترسیم شده میان نقاط تعریف میشود
magazine space
U
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
lateral
U
افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
retrench
U
دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
rhizomatous
U
دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
air priorities committee
U
کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
covenants
U
که بین طرفین مبادله می گردد
covenant
U
که بین طرفین مبادله می گردد
Spint not against heaven,it will fall back in thy .
<proverb>
U
بر آسمان تف مکن,که به صورتت بر مى گردد .
The earth moves round the sun .
U
زمین بدور خورشید می گردد
He wont be back for another six months.
U
رفته که تا 6 ماه دیگه بر گردد
reductase
U
دیاستازی که موجب تقلیل و حل گردد
intrapermafrost water
U
ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
apparatus
U
شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
musub duchi
U
موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
Everything goes back to its origin .
<proverb>
U
باز گردد به اصل خود هر چیز .
dedications
U
قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
dedication
U
قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
dowse
U
پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
accross the slope system
U
شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
molehill
U
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
molehills
U
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
keyth rope system
U
شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
delaying
U
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
bargain hunter
U
کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
riffle
U
کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
Unless otherwise stated .
U
مگر اینکه خلاف ( عکس ) آن اظهار گردد
riffled
U
کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
It was inappropriate to make such a remark .
U
مناسبت نداشت چنین مطلبی اظهار گردد
riffles
U
کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
riffling
U
کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
delay
U
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
delays
U
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
register
U
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registering
U
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
save all
U
چیزی که مانع زیان گردد پایه شمعدان
proteranthous
U
دارای گلهاییکه قبل از برگ فاهر گردد
registers
U
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
alleyways
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
polarity
U
بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
polarities
U
بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com