English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
travelling outfit U لوازم سفر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
outfit U لوازم فنی
outfits U لوازم فنی
service U لوازم
serviced U لوازم
equipment U لوازم
fire-irons U لوازم بخاری
fittings U لوازم
fittings U لوازم قایق
fittings U لوازم ثابت
fixture U لوازم نصب کردنی
drop U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropped U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropping U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drops U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
paraphernalia U اسباب لوازم
stationery U لوازم التحریر
bedclothes U لوازم رختخواب مثل ملافه ولحاف و پتو
outfitter U فروشنده لوازم شکار
outfitters U فروشنده لوازم شکار
stationer U فروشنده لوازم التحریر
stationers U فروشنده لوازم التحریر
tackle U لوازم کار
tackle U از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackle U لوازم
tackled U لوازم کار
tackled U از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackled U لوازم
tackles U لوازم کار
tackles U از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackles U لوازم
tackling U لوازم کار
tackling U از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackling U لوازم
tableware U لوازم میز یا سفره
fitment U لوازم
fitments U لوازم
accessories U لوازم
accessories U لوازم یدکی
accessory U لوازم یدکی
accessory U لوازم فرعی
accessory U لوازم کمکی
accessory U لوازم یدکی لوازم اضافی
rig U لوازم لباس
rigged U لوازم لباس
rigs U لوازم لباس
kit U بسته لوازم
kits U بسته لوازم
fitting U لوازم
bedding U لوازم تختواب
fixing U لوازم
utensil U لوازم اشپزخانه
utensils U لوازم اشپزخانه
pantries U شربت خانه مخصوص لوازم سفره
pantry U شربت خانه مخصوص لوازم سفره
furnishings U لوازم
photography U لوازم عکاسی
fixtures U لوازم برقی و لوله کشی
upholstery U اثاثه یا لوازم داخلی
apparatus U لوازم
gear U اسباب لوازم
geared U اسباب لوازم
gears U اسباب لوازم
deadlined equipment U لوازم و تجهیزات از کار افتاده
desk accessory U لوازم رومیزی یا روزمره
dinner set U لوازم و فرف شام یا ناهار
dixings U لوازم
drawing materials U لوازم نقشه کشی
dressing case U جعبه لوازم ارایش
drilling fixture U لوازم مته کاری
duffel U لوازم واثاثه قابل حمل
duffle U لوازم واثاثه قابل حمل
duffle bag U کیسه لوازم شخصی
equipage U اسباب و لوازم جنگی
equipments U لوازم
estovers U لوازم
fire irons U لوازم پای بخاری
fixings U لوازم
gas fitter U فیتر یا مکانیکی که لولههای گاز و لوازم گاز منازل رانصب و تعمیر میکند
illuminating fixture U لوازم روشنایی
kitchen stuff U لوازم اشپزخانه
maintenance materials U لوازم تعمیرات
manifest destiny U لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
motorcar accessories U لوازم اضافی اتومبیل
mountings U لوازم نصب شده روی وسیله
muniment U وسیله دفاع لوازم
needments U لوازم
part list U فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
sanitary ware U لوازم بهداشتی
sanitate U دارای لوازم بهداشتی کردن
spare parts list U فهرست لوازم یدکی
spares stock U موجودی لوازم یدکی
stock in trade U لوازم وابزار کار فوت وفن
table ware U لوازم میز یا سفره
toiletry U لوازم ارایش اسباب توالت
tote road U جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
accessory box جعبه لوازم یدکی
accessory pouch کیسه کوچک لوازم
camping equipment U لوازم مخصوصاردو
firing accessories U لوازم احتراق
hairstyling accessories U لوازم آرایشمو
Other Matches
plumbing tools U لوازم لولهکشیخانه
photographic accessories U لوازم عکاسی
throwing apparatus U لوازم پرتاب
tool tether U لوازم مورداحتیاج
personal effects U لوازم شخصی
Home appliances U لوازم خانگی
bathing gear U لوازم شنا [حمام]
bathing things U لوازم شنا [حمام]
swimming things U لوازم شنا [حمام]
bathing clothes U لوازم شنا [حمام]
Personal effects are duty-free. لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
I expended all my capital on equipment. U تمام سرمایه ام راصرف خرید لوازم کردم
accessory objects U لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com