Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
roadstead
U
لنگرگاه بدون حفاظ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
soft missile base
U
سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
harbouring
U
لنگرگاه
berth
U
لنگرگاه
berthed
U
لنگرگاه
dock
U
لنگرگاه
docked
U
لنگرگاه
piers
U
لنگرگاه
docks
U
لنگرگاه
harbours
U
لنگرگاه
berthing
U
لنگرگاه
harbors
U
لنگرگاه
harboring
U
لنگرگاه
harbored
U
لنگرگاه
harbourage
U
لنگرگاه
harbour
U
لنگرگاه
berths
U
لنگرگاه
harborage
U
لنگرگاه
harboured
U
لنگرگاه
port
U
لنگرگاه
pier
U
لنگرگاه
anchorage
U
لنگرگاه
haven
U
لنگرگاه
dockage
U
لنگرگاه
port complex
U
لنگرگاه
anchorages
U
لنگرگاه
harbor
U
لنگرگاه
unsheltered
<adj.>
U
بی حفاظ
bleakly
U
بی حفاظ
bleaker
U
بی حفاظ
coverture
U
حفاظ
sconce
U
حفاظ
bleak
U
بی حفاظ
umbrella
U
حفاظ
sheltered
U
حفاظ
disposed
U
بی حفاظ
sheltering
U
حفاظ
awnings
U
حفاظ
cover
U
حفاظ
coverings
U
حفاظ
mantelet
U
حفاظ
covers
U
حفاظ
protected
U
در حفاظ
safeguard
U
حفاظ
safeguarded
U
حفاظ
shelter
U
حفاظ
shelterless
U
بی حفاظ
safeguarding
U
حفاظ
bleakest
U
بی حفاظ
safeguards
U
حفاظ
umbrellas
U
حفاظ
awning
U
حفاظ
shelters
U
حفاظ
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
docker
U
کارگر لنگرگاه
anchorage buoy
U
بویه لنگرگاه
dock dues
U
هزینههای لنگرگاه
dock receipt
U
رسید لنگرگاه
dock warrant
U
رسید لنگرگاه
dockers
U
کارگر لنگرگاه
aerial port
U
لنگرگاه هوایی
dock yard
U
محوطه لنگرگاه
anchorage
U
باج لنگرگاه
longshoreman
U
باربر لنگرگاه
longshoremen
U
باربر لنگرگاه
roadstead
U
لنگرگاه باز
levee
U
بند لنگرگاه
longshorement
U
باربر لنگرگاه
anchorages
U
باج لنگرگاه
conduit
U
لوله حفاظ
magnetic shield
U
حفاظ مغناطیسی
keeper of magnet
U
حفاظ اهنربا
magnet keeper
U
حفاظ اهنربا
sight defilade
U
حفاظ مگسک
magnetic screen
U
حفاظ مغناطیسی
biological shield
U
حفاظ زیستی
shelterer
U
دارای حفاظ
conduits
U
لوله حفاظ
snow fence
U
حفاظ برف
shielding
U
حفاظ کشیدن
metal conduit
U
لوله حفاظ
defilade
U
حفاظ مانع
dunnage
U
حفاظ کالاها
expose
U
بی حفاظ گذاردن
overhead cover
U
حفاظ بالای سر
exposes
U
بی حفاظ گذاردن
fender
U
نرده حفاظ
spillway apron
U
فرش حفاظ
hangar
U
پناهنگاه حفاظ
hangars
U
پناهنگاه حفاظ
guardrail
U
سیم حفاظ
take cover
U
حفاظ گرفتن
protective plating
U
حفاظ فلزی
heat shield
U
حفاظ حرارتی
protective cover
U
روپوش حفاظ
soft missile base
U
سکوی بی حفاظ
exposing
U
بی حفاظ گذاردن
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
roadstead
U
لنگرگاه دور از ساحل
wharfinger
U
صاحب لنگرگاه یابارانداز
berth
U
اطاق کشتی لنگرگاه
wharf
U
لنگرگاه لنگر انداختن
berths
U
اطاق کشتی لنگرگاه
wharfs
U
لنگرگاه لنگر انداختن
wharves
U
لنگرگاه لنگر انداختن
berthing
U
اطاق کشتی لنگرگاه
advanced fleet anchorage
U
لنگرگاه مقدم ناوگان
berthed
U
اطاق کشتی لنگرگاه
leave the anchorage
U
ترک کردن لنگرگاه
shell
U
عامل محافظ حفاظ
goggles
U
عینک حفاظ دار
shields
U
حفاظ پیدا کردن
hang up
<idiom>
U
حفاظ ،محکم کردن
shields
U
حفاظ پوشش محافظ
shield
U
حفاظ پیدا کردن
shield
U
حفاظ پوشش محافظ
armor plate
U
حفاظ یا پوشش زرهی
conduit elbow
U
زانویی لوله حفاظ
shelling
U
عامل محافظ حفاظ
screened
U
دیوار تخته حفاظ
scabbards
U
حفاظ غلاف کردن
scabbard
U
حفاظ غلاف کردن
screens
U
دیوار تخته حفاظ
screening, screenings
U
دیوار تخته حفاظ
screen
U
دیوار تخته حفاظ
shells
U
عامل محافظ حفاظ
conduit bushing
U
بوش لوله حفاظ
conduit bushing adapter
U
تبدیل لوله حفاظ
depth charge armor
U
حفاظ بمب زیرابی
hull down
U
بدنه پشت حفاظ
fiber conduit
U
لوله حفاظ فیبری
rigid metal conduit
U
لوله حفاظ سخت
magnetic screening effect
U
اثر حفاظ مغناطیسی
facadism
U
حفاظ جلو ساختمان
flexible conduit
U
لوله حفاظ نرم
flexible metal conduit
U
لوله حفاظ خرطومی
dry dock
U
استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
dry docks
U
استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
harbour master
U
مسئول بندر متصدی لنگرگاه
docl pass
U
گواهی ورود به لنگرگاه یاخروج از ان
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
wharfinger
U
مامور اسکله یا برانداز رئیس لنگرگاه
instrument for electromagnetic screening
U
دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
instrument for electrostatic screening
U
دستگاه اندزه گیری با حفاظ الکترواستاتیکی
instrument with magnetic screening
U
دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی
protected
U
در پشت حفاظ دارای جان پناه
hull defilade
U
تا ارتفاع لوله در پشت حفاظ قرارگرفتن
haul defilade
U
تابرجک پشت حفاظ قرار گرفتن
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
marinas
U
لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
dock warrant
U
سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
marina
U
لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
hull down
U
قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
redoubt
U
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
guarded output
U
خروجی حفاظ دار
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
dock receipt
U
رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
boat train
U
ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
boat trains
U
ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
docl pass
U
گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
uncover
U
برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovering
U
برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovers
U
برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
parapets
U
حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapet
U
حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
berthing capacity
U
فرفیت تخلیه بار لنگرگاه فرفیت اسکله
hardened site
U
حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
main guard
U
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
recoilless
U
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate
U
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
pile
U
ستون ستون لنگرگاه
piled
U
ستون ستون لنگرگاه
undoubtedly
U
بدون شک
and no mistake
U
بدون شک
sans
U
بدون
acheilous
U
بدون لب
acheilos
U
بدون لب
ex
U
بدون
wanting
U
بدون
i'll warrant
U
بدون شک
ex-
U
بدون
goalless
U
بدون گل
obtrusively
U
بدون حق
to a certainty
U
بدون شک
doubtlessly
U
بدون شک
bottomless
U
بدون ته
not nearctic
U
بدون
indubitable
U
بدون شک
without
U
بدون
but
U
بدون
unstressed
U
بدون مد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com