English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rimrock U لبه بر امده صخره مزبور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rimrock U صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
given above U مزبور
aforesid U مزبور
skittle U میخهای بازی مزبور
breaker line U خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
rupicoline U صخره زی
cliffs U صخره
rupicolous U صخره زی
scarp U صخره
rock U صخره
rocked U صخره
rocks U صخره
roaches U صخره
broken rock U صخره
cliff صخره
roach U صخره
reefs U صخره دریایی
lithology U صخره شناسی
reefs U صخره زیرابی
scarp U صخره زیرابی
tor U صخره بلند
saxicolous U سنگ زی صخره زی
saxicoline U سنگ زی صخره زی
tasite U صخره اتشفشانی
reef U صخره زیرابی
reef U صخره دریایی
precipice U صخره پرتگاه
precipices U صخره پرتگاه
cliff U صخره عمودی
cliffs U صخره عمودی
rocked U تخته سنگ یا صخره
rocks U سنگ خاره صخره
slickenside U سطح صیقلی صخره
rockbound U احاطه شده با صخره
rock work U خاره یا صخره مصنوعی
rock U تخته سنگ یا صخره
rocks U تخته سنگ یا صخره
rock U سنگ خاره صخره
rocked U سنگ خاره صخره
vertical cliffs U صخره های عمودی
talus U توده سنگریزه در پای صخره
banks U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
bank U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
barrier reef U صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
stylolite U ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
gabbro U نوعی صخره از دسته سنگهای محترقه و اتشفشانی
pillows U صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
pillow U صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
land plaster U صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
incoming U امده
gibbous U بر امده
who came? U کی امده
ridgy U بر امده
who came? U که امده
fordone U از پا در امده
prognathous U پیش امده
aggregates U جمع امده
new come U تازه امده
protractive U جلو امده
exserted U بیرون امده
exopathic U ازبیرون امده
exserted U پیش امده
leavened bread U نان ور امده
protrudent U جلو امده
impassionate U به جنبش امده
projective U جلو امده
enthetic U ازبیرون امده
left over U زیاد امده
aggregate U جمع امده
peregrin or rine U از خارجه امده
prognathic U پیش امده
protrusile U جلو امده
protrusive U جلو امده
get U بدست امده
jambs U تیربیرون امده
in U :رسیده امده
in- U :رسیده امده
saleint U بیرون امده
saleintiant U بیرون امده
red-hot U تاب امده
unbred U بدببار امده
underhung U پیش امده
landed U فرود امده
worker U ازکار در امده
gets U بدست امده
red hot U تاب امده
jamb U تیربیرون امده
getting U بدست امده
overdue U دیر امده
worked up U ازکار در امده
jutting U پیش امده
overshot U پیش امده
you might have come U باید امده باشید
twinborn U دوقلو بدنیا امده
unhandy U مشکل بدست امده
take steps U اقدامات بعمل امده
self born U از خود بوجود امده
bay window U پنجره پیش امده
projecting jaw U ارواره پیش امده
peregrine U ازخارجه امده مسافر
petiolar U از برگدم بیرون امده
inchoate U تازه بوجود امده
born in the purple U در نازونعمت بدنیا امده
beetle brow U پیشانی پیش امده
apogean U از زمین بالا امده
cantilever U تیر پیش امده
neoteric U تازه بدنیا امده
ecstatic U بوجد امده نشئهای
bay windows U پنجره پیش امده
ecstatically U بوجد امده نشئهای
to run short U زیر short امده است
bucktooth U دندان گراز یا پیش امده
vizor U لبه پیش امده کلاه
prognathic U دارای ارواره پیش امده
flange U لبه بیرون امده چرخ
prognathous U دارای ارواره پیش امده
to t. to account U زیر account امده است
venose U دارای رگهای متعددوبر امده
air landed U فرود امده از راه هوا
bow window U پنجره پیش امده کمانی
visors U لبه پیش امده کلاه
bow windows U پنجره پیش امده کمانی
visor U لبه پیش امده کلاه
flanges U لبه بیرون امده چرخ
ramus U قسمت بر امده واطاله یافته
weather worn U تحت تاثیر هوا در امده
instances have occurred that U مواردی پیش امده است
lugged U هر عضو جلو امده چیزی
hardly earned money U پول سخت بدست امده
lug U هر عضو جلو امده چیزی
his stomach sticks out U شکمش پیش امده است
extrusive U اخراج کننده بیرون امده
lugging U هر عضو جلو امده چیزی
lugs U هر عضو جلو امده چیزی
ill gotten U با وسایل غیر مشروع بدست امده
kid glove U ازلای زرق وبرق بیرون امده
the bird took its perch U مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
whyŠthere is the answer U شرط در امده تقریبا معنی میدهد
nook U قطعه زمین پیش امده برامدگی
oversailing of facade U قسمت برجسته یا پیش امده بنا
ventricous U بادکرده دارای شکم پیش امده
forestage U قسمت جلو امده صحنه نمایش
biologic U بدست امده اززیست شناسی عملی
it is of doubtful proveance U معلوم نیست اصلا از کجا امده است
round shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
industrial wealth U مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
post edit U ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
ribby U دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
bay windows U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
lyophil U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophiled U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
dormers U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
round-shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
dormer U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
bay window U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
grilse U ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
brown major U براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
officinal names of drugs U نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
prize courts U به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
straight arm U حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
yardage U تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
soever U واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
matriculated students U شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
odontolite U دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
catches U ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
ventriloquism U سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
pandects U خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
escarpments U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
escarpment U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
lobe U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
vampires U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampire U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobes U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
margin productivity U نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
microsoft word U یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
wind aided U اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
hematogenous U از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
stillbirth U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
flange U لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
brown minor U براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
ventricos U بادکرده شکم دار دارای شکم پیش امده
flanges U لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
stillborn U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
protrusile U دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
he is an incarnate fiend U دیوی است که بصورت ادمی در امده است
united nations organization U سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
post tensioning U پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com